مجرم سابقهدار که با همدستی یکی از دوستانش دست به خفتگیریهای سریالی میزد پس از دستگیری گفت شیوه سرقت را از اینستاگرام آموزش دیده است.
به گزارش جهان نيوز به نقل از روزنامه جوان، چندی قبل خانم معلم جوانی در یکی از خیابانهای شمال تهران وحشتزده به اداره پلیس رفت و از دو سارق موتورسوار به اتهام سرقت کیفدستی و اموال باارزشش شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: «ساعتی قبل از خانهام بیرون آمدم تا برای انجام کاری به مدرسهای که در آنجا درس میدهم، بروم. خیابان خیلی خلوت بود و من در حال رفتن به سر خیابان بودم تا با تاکسی به مدرسه بروم که متوجه شدم مرد جوانی پشت سرم در حرکت است. خیلی به او توجهی نکردم، اما قدمهایم را تندتر برداشتم و میخوا ستم زودتر به سر خیابان برسم که ناگهان او دستانش را از پشت به گردنم انداخت و به شدت گلویم را فشار داد. آنقدر گلویم را فشار داد که از نفس افتادم و نزدیک بود خفه شوم. درحالیکه مرا بلند کرده بود و به عقب میکشید، دستانم کمرمق شد و کیفم از دستم افتاد. سارق خشن مرا رها کرد و من هم نقش بر زمین شدم و او نیز کیفم را برداشت و با موتورسیکلتی که رانندهاش از قبل منتظر او بود به سرعت از محل فرار کردند. من دقایقی توان برخاستن از زمین و حرف زدن نداشتم تا اینکه به خودم آمدم و با داد و فریاد درخواست کمک کردم، اما کسی نبود که به فریادم برسد.»
وی در پایان گفت: «سارقان، کیفم را که داخلش تلفن همراه و تعدادی کارت عابربانک و مقدار زیادی پول نقد در آن بود، سرقت کردند.»
شیوه خفهکنی
با طرح این شکایت، پرونده به دستور قاضی علیرضا بهشتی، بازپرس شعبه دوم سرقت دادسرای ناحیه ۳۴ برای بررسی و شناسایی سارقان خشن در اختیار تیمی از کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی قرار گرفت.
بررسی مأموران پلیس نشان داد سارقان خشن به شیوه «خفهکنی» خانم معلم را خفت و اموال او را سرقت کردهاند. همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، مأموران پلیس با چند شکایت مشابه دیگر روبهرو شدند که بررسیها حکایت از آن داشت سارقان موتورسوار به همان شیوه، طعمههای خود را در خیابانهای شمالی تهران شناسایی و اموال آنها را سرقت میکنند.
بیهوش شدن مالباخته
در ادامه تحقیقات، مأموران پلیس با چند کلیپ منتشر شده در فضای مجازی روبهرو شدند که نشان میداد یکی از طعمههای سارقان که زن جوانی است پس از سرقت دقایقی بیهوش میشود و سارقان هم با رها کردن پیکر نیمهجان او از محل فرار میکنند. بازبینی فیلم نشان داد سارق جوانی که کلاه سفید و ماسک به صورت دارد، زن جوانی را در یکی از خیابانهای خلوت شمال تهران برای ثانیههایی تعقیب میکند و در یک لحظه دستانش را به گردن او میاندازد و زن جوان را از روی زمین بلند میکند و به عقب میکشد. ثانیههایی بعد زن جوان از هوش میرود و روی زمین میافتد و سارق هم پس از سرقت کیف او با همدستش با موتورسیکلت از محل فرار میکنند.
اظهارات خانم دندانپزشک
زنی که در این حادثه بیهوش شده بود به مأموران پلیس گفت: «من دندانپزشک هستم و همراه خانوادهام در آپارتمانی در شمال تهران زندگی میکنم. روز حادثه برای انجام کاری از خانه بیرون آمدم و داخل خیابان در حرکت بودم که ناگهان مردی دستانش را از پشت سر به گردنم انداخت و به شدت فشار داد. هر چقدر تقلا کردم از دست او خلاص شوم فایدهای نداشت، چون قدرت بدنی زیادی داشت و مرا به راحتی از روی زمین بلند کرد و به عقب کشاند. با کلمات بریدهبریده به او گفتم که دارم خفه میشوم، اما انگار صدای مرا نمیشنید تا اینکه از هوش رفتم و دقایقی بعد روی زمین به هوش آمدم و فهمیدم او کیفم را سرقت کرده است.»
دستگیری سارقان
در حالی که هر روز به تعداد شاکیان افزوده میشد مأموران پلیس، پسر جوانی را هنگام سرقت رادیوضبط خودرو به دام انداختند که شباهت زیادی با سارق شیوه خفهکنی داشت. مأموران در بررسیهای دوربینهای مداربسته متوجه شدند سارق دستگیر شده همان سارق اصلی است که به شیوه خفهکنی، کیف زنان را در خیابانهای شمال تهران سرقت و با همدستش فرار میکند. متهم ۳۰ ساله که شهروز نام دارد پس از انتقال به اداره پلیس ابتدا منکر سرقت از زنان شد، اما وقتی با مدارک و دلایل روبهرو شد به سرقتهای سریالی از زنان به شیوه خفهکنی با همدستی پسر ۱۸ سالهای به نام بهروز اعتراف کرد.
مأموران پلیس در ادامه همدست وی را هم بازداشت کردند. دو متهم صبح دیروز به دادسرا منتقل شدند و پس از اعتراف به جرمشان برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی قرار گرفتند.
گفتگو با متهم
قدی بلند و هیکلی ورزیده دارد، میگوید به صورت حرفهای فوتبال بازی میکرده و هافبک تیم باشگاه دسته یکی بوده، اما ارتباط با دوستان ناباب او را وارد جرگه خلافکاران کرده و تمام آرزوهایش را بر باد داده است. ابتدا رادیوضبط خودرو سرقت میکرده، اما پس از آشنایی با شیوه خفهکنی در اینستاگرام تصمیم میگیرد به این شیوه سرقت کند.
شهروز سابقه داری؟
بله، من چند بار به اتهام سرقت رادیوضبط ماشین، کیفقاپی و موبایلقاپی دستگیر شدم و هر بار هم از سه سال تا چهار سال زندان بودم.
چه شد که پس از آزادی دوباره تصمیم به سرقت گرفتی؟
من دو سال قبل آزاد شدم و تصمیم گرفتم خلاف نکنم و در آرایشگاهی مشغول به کار شدم، اما درآمدم کم بود، تصمیم گرفتم دوباره دست به خلاف بزنم و دوباره به سراغ سرقت رادیوضبط ماشین رفتم تا اینکه چند روز قبل دستگیر شدم.
جرم اصلی شما الان سرقت به شیوه خفهکنی است، چرا شیوه سرقتت را تغییر دادی؟
سرقت رادیوضبط ریسکش بالا بود، یعنی باید شب در خیابانها پرسه میزدم و در یا شیشه خودروهایی را که ایمنی کمتری داشتند، تخریب و بعد رادیوضبط را سرقت میکردم که احتمال داشت پلیس در تاریکی شب به من شک کند و بازداشت شوم. از طرفی هم درآمد خوبی نداشت و مالخرها اموال سرقتی را به قیمت پایین میخریدند که تصمیم گرفتم شیوهام را تغییر دهم. چند ماه قبل در اینستاگرام چند کلیپ سرقت به شیوه خفهکنی را که در خارج از کشور رخ داده بود، دیدم و تصمیم گرفتم این شیوه را انتخاب کنم. سپس این تصمیم را با بهروز که بچه یک محل هستیم و موتورسیکلت دارد در میان گذاشتم و او وقتی فهمید پول خوبی گیرش میآید، وسوسه شد و قبول کرد.
در یکی از سرقتهای شما، زن جوانی بیهوش میشود، به نظر شما این شیوه خطرناک نبود؟
من قبل از انجام سرقت چند روزی همراه همدستم تمرین و سعی کردم فوت و فن آن را کامل یاد بگیرم تا طعمهام آسیب نبیند و دیدم که توان این کار را دارم. به صورت حرفهای عمل میکردم و در کمتر از ۶۰ ثانیه سرقتم را بدون اینکه طعمه آسیبی ببیند، تمام میکردم. البته در یکی از سرقتها وقتی با دستانم گلوی زن جوان را گرفتم، او از هوش رفت که خیلی ترسیدم و چند دقیقهای پشت درختی پنهان شدم تا ببینم وضعیتش چه میشود، وقتی به هوش آمد، خیالم جمع شد و فرار کردیم.
اعتیاد هم داری؟
نه، من ورزشکارم و قبلاً به صورت حرفهای فوتبال بازی میکردم و هافبک سمت راست تیم باشگاهی بودم که در دسته یک بازی میکرد،، اما رفت و آمد با دوستان ناباب باعث شد وارد جرگه خلافکاران شوم. البته الان هم ورزش میکنم و کوه میروم تا آمادگی جسمانیام حفظ شود، به همین خاطر خوب میدوم.
چه شد که دوباره شیوه سرقتت را تغییر دادی و تصمیم گرفتی رادیوضبط سرقت کنی؟
من هرگز فکر نمیکردم فیلمهای سرقتم در فضای مجازی پخش شود تا اینکه روزی یکی از دوستانم کلیپی را به من نشان داد و گفت این سارق تو هستی. قبول نکردم، اما آنها باورشان نشد و میگفتند قدرت بدنی و نحوه دویدن و هیکل سارق شبیه به من است. بعد از دیدن این کلیپ خیلی ترسیدم و برای اینکه دستم رو نشود، دوباره تصمیم گرفتم رادیوضبط ماشین سرقت کنم و شیوهام را تغییر دادم.
باید پلیس با اینها چیکار کته؟