بهتر است آنچه در منابع معتبر آمده در روضهخوانیها گفته شود و از نقل مسائلی که قطعی نیست و یا احتمال جعل در آنها میرود پرهیز کرد تا حواشی جای متن را نگیرد.
جهان نيوز - دکتر محمد لطفی زاده: در شبیهخوانیها رسم است که فردی لباس شیر به تن میکند و دو نقل را به نمایش میگذارد. نقل اول این است که شیری چند بار سراغ بدن مطهر امام حسین (علیهالسلام) میآمد و اشک میریخت و نقل دوم آن است که شیری به درخواست جناب فضه (خادمه حضرت زهرا سلام الله علیها) سپر بدن مطهر سالار شهیدان شد و اجازه نداد سپاه عمر بن سعد بر بدن مبارک امام، با اسب بتازند.
نقل اول که متأسفانه آغشته به یک گزاره وهنآلود است (میگویند العیاذ بالله بعد معلوم شد که آن شیر، امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بود) به بیان شهید مطهری (ره) از افسانهها و تحریفات لفظی عاشورا است.
اما درباره نقل دوم که مستند به کتاب شریف کافی هم هست، چند نکته قابل تأمل است. اول اینکه این یک نقل است نه روایتی که از معصوم (علیهالسلام) رسیده باشد. مرحوم کلینی (ره) در اصول کافی این داستان را از زبان راویان (نه ائمه اطهار علیهمالسلام) نقل میکند. دوم آنکه تاریخ وفات جناب فضّه از ابهامات تاریخ است و حضور ایشان در کربلا و در خدمت حضرت زینب (سلام الله علیها) قطعی نیست. سوم اینکه در این نقل آمده که قرار است (فردای عاشورا) بر بدن شهدای کربلا اسب بدوانند. این در حالی است که به نقل مشهور همان عصر عاشورا این اتفاق مهیب رخ داده است. چهارم آنکه سپاه عمر بن سعد با آن همه قساوت و ادوات جنگی و با تعداد بسیار زیاد و غرور ناشی از پیروزی ظاهری از یک شیر ترسیدهاند؟ پنجم اینکه نقل معروف و البته معتبر (از مصعوم سلام الله علیه) این است که متأسفانه بدنهای مطهر شهدای کربلا زیر سم اسبان راه آسمان را طی کردند و لذا اینکه شیر مانع از این رخداد شده باشد بعید است. ششم اینکه در منابع تاریخی آمده که مختار، نفراتی که مرتکب این جنایت شدند را به سزای اعمال پلیدشان رساند و این نشان میدهد چنین اتفاقی رخ داده است.
مصیبت کربلا بسیار سنگین است و آنچنان رخدادهایی به وقوع پیوسته که امام عصر (ارواحنا فداه) خطاب به جد شهید و مظلومشان در زیارت ناحیه مقدسه میفرمایند: من صبح و شب دائم بر این مصیبت گریه میکنم و اشک در این راه به خون تبدیل میشود. در اینکه موجودات مختلف در این مصیبت بزرگ محزون شدند هم شکی نیست اما بهتر است آنچه در منابع معتبر آمده در روضهخوانیها گفته شود و از نقل مسائلی که قطعی نیست و یا احتمال جعل در آنها میرود پرهیز کرد تا حواشی جای متن را نگیرد.