گفتگوی تفصیلی جهان با مهندس باهنر را در ادامه خواهید خواند.
گروه سیاسی جهان نیوز: در صبح یکی از روزهای پایانی تابستان با مهندس باهنر در دفتر در حال تعمیر جامعه اسلامی مهندسین به گفتگو نشستیم. سعی کردیم گفتگوی نسبتا متفاوتی باشد. بخشی از سوالات را پیرامون مواضع شخصی او و چرایی تمایل ویژه اصلاح طلبان به وی علی رغم آنکه خودش را یکی از چهره های اصولگرا میداند مطرح کردیم. معتقد است که اصولگرایان هرکسی را که اندکی از دوز اصولگراییاش کاسته شود را به رقیب یعنی اصلاح طلبان پاس می دهند؛ یک روز ناطق، یک روز روحانی، روز دیگر لاریجانی و شاید فردا روزی هم نوبت باهنر شود. همچنان اصرار دارد که خاتمی در ماجرای فتنه شریک جرم است ولی جزو سران فتنه نیست و باید سران فتنه را به همان دو نفر محصور کرد. از ارزیابی مجلس نوپای یازدهم تا احمدی نژاد و برجام هم جزو سوالات بود. ماحصل گفتگوی حدودا۱۰۰دقیقهای ما با مهندس باهنر به عنوان یک فعال سیاسی ذینفوذ که هم اکنون به عنوان عضو حقیقی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر است و هفت دوره حضور در مجلس شورای اسلامی را هم در سابقه خود دارد را در ادامه خواهید خواند:
جهان: به عنوان یک فعال سیاسی و شخصی که هفت دوره در مجلس حضور داشتید، ارزیابی جنابعالی از عملکرد مجلس یازدهم در سه ماه گذشته چیست؟
سه چهار ماه نخست تشکیل مجلس عموماً صرف شکلگیری ساختارهای مجلس میشود. کارهایی از قبیل انتخاب اعضای هیئت رئیسه، تشکیل کمیسیونهای تخصصی و انتخاب اعضای ناظر مجلس در شوراهای عالی کشور که تقریبا مجلس بیش از هفتاد هشتاد مورد ناظر در این شوراها دارد.
فارغ از اینکه چه گروه و جریانی به مجلس راه پپدا میکند، یکی از مواردی که در روزهای نخست استقرار مجلس دیده میشود این است که تعدادی از نمایندگان خیلی امیدوارند بسیاری از کارهای زمین مانده کشور را سامان دهند و شاید درباره برخی از مسائل خیلی ایدهآل فکر کنند و نگاهی آرمانگرایانه داشته باشند. لذا در ابتدای کار هر مجلسی معمولاً شعارهای مجلس بیش از اقدامات موثر آن است، البته نباید خیلی هم انتظار داشت که مجلس در سه چهار ماه نخست کار اساسی و موثر انجام دهد.
یک اتفاقی که در این دوره از مجلس افتاده و به نوعی یک رکورد محسوب میشود، حضور دو سوم نمایندگان برای اولین بار در مجلس است و تا با کارها آشنا شوند مدتی زمان میبرد. البته برادران و خواهرانی که در این دوره از مجلس هستند اکثرا افرادی متدین، انقلابی، تحصیلکرده و دلسوز هستند ولی هر کدام از آنها در رشتههای متفاوتی تحصیل کرده و در محیطها و سازمانهای مختلفی حضور داشتند و مجلس نهادی است که باید همه مسائل را با یکدیگر به صورت جامع دید و پارامترها و عوامل به صورتی است که اگر یک پارامتر را بدون تدبیر یا عجله تغییر داد، روی بسیاری از پارامترهای دیگر هم تاثیر میگذارد.
جهان: چه مواردی تا اینجای کار در مجلس بوده که بیشتر جنبه شعاری و آرمانگرایانه داشته است؟
علیرغم اینکه رقابتهای سیاسی در کشور وجود دارد اما باید پذیرفت که این مملکت را سه قوه باید در کنار هم اداره کنند نه اینکه در مقابل هم و در تضاد با یکدیگر باشند.
فرض کنید مجلس یک قانونی را تصویب کند و دولت تمایل نداشته باشد و مصلحت نداند که آن را اجرا کند یا خدای نکرده قصد لجبازی داشته باشد، در نتیجه بین این دو قوه درگیری میشود و کار به استیضاح و سوال از وزرا و تحقیق و تفحص میرسد، ولی این اقدامات هیچ کدام معیشت مردم را بهبود نمیبخشد. چراکه مجلس و دولت باید با همدیگر مملکت را اداره کنند و این باور را تعدادی از نمایندگان مجلس ندارند و این موضوع مختص این دوره هم نیست. برخی از نمایندگان جدید و تازه وارد مجلس، تصورشان این است که در دوره های گذشته هیچ کاری انجام نشده و قصد دارند برخی از مسائل را در دوره جدید سامان دهند. پس از مدتی با توجه به عوامل محیطی مختلفی که در گذشته شناختی از آن نداشته به این نتیجه میرسد که خودش هم کاری از دستش برنمیآید.
در زمان تبلیغات انتخابات مجلس عدهای از کاندیداها، وعدههایی میدهند که اینها اصلاً عملیاتی و امکانپذیر نیست، یعنی برخی از نامزدهای نمایندگی مجلس و حتی نامزدهای ریاست جمهوری دقیقاً از وظایف و اختیاراتشان مطلع نیستند. برخی از روسای جمهور هم معمولاً در آخر دوره مسئولیتشان میگویند که اختیاراتم کافی نیست، مگر شما قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را مطالعه نکردید!
انتظارمان از مجلس یازدهم این است که خیلی سریع روی ریلی حرکت کند که هم بتوانند برای مردم کار کنند و هم از امکانات دولت استفاده کنند و نظارت درست و به موقع روی دولت هم داشته باشند و بالاخره اینکه اقداماتشان خوشایند ذائقه مردم باشد. ممکن است گاهی اوقات مجلس تا آخرین لحظات هم سر خط نیاید.
به عنوان نمونه برخی نمایندگان مجلس در زمان تبلیغات انتخابات اعلام میکنند، اگر به مجلس راه پیدا کنند تمام پروژههای نیمه تمام آن منطقه را تکمیل میکنند و در برخی از مناطق دیگر هم به دنبال احداث پروژههای جدید هستند، در صورتی که نمیتوان با 50 هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی سالیانه دولت، پروژههای نیمه تمامی را که 800 هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد را تکمیل کرد و باید فکر دیگری کرد. با این حال برخی از نمایندگان برای تکمیل پروژه های عمرانی حوزه انتخاباتی خود مدام به وزرا و مسئولان دولتی فشار میآورند. بعضی اوقات تذکراتی که نمایندگان در یک جلسه مجلس به دولت میدهند به اندازه کل بودجه عمرانی کشور اعتبار میخواهد.
جهان: تعاریفی که رهبری در اولین دیدار با نمایندگان مجلس یازدهم داشتند، تقریبا بیسابقه بود. با توجه به این تعاریف چقدر میتوان به این مجلس امیدوار بود؟
تعاریفی که مقام معظم رهبری در این دیدار داشتند خیلی قابل افتخار است و از این بابت خیلی غبطه میخورم به حال نمایندگانی که این طور مورد تعریف مقام معظم رهبری قرار گرفتند اما در همان دیدار رهبر انقلاب مطالبی دیگری هم فرمودند، اینکه دولت فعلی و رئیس جمهور تا سال 1400 روی کار هستند، چراکه برخی از نمایندگان این دوره قبل از ورود به مجلس میگفتند رئیس جمهور را استیضاح میکنند، یا اینکه در همین دوره برخی از نمایندگان در زمان سخنرانی یکی از وزرا در صحن مجلس شروع به داد و بیداد کردند که مقام معظم رهبری فرمودند: «بعضی از واژههایی که به کار بردید حرام شرعی است.» البته منظورم این نیست که مجلس بر کار دولت نظارت نداشته باشد، حتما باید اقدامات دولت رصد و سیاستهای کلی تعقیب و مراقبت شود. اگر وزیری هم کاری کرده که شما نمیپسندید، بنشينيد و با استدلال با هم صحبت کنید و با داد و فریاد کردن مشکلی برطرف نمیشود.
یکسری جلسات توجیهی قبل از شروع به کار مجلس یازدهم تشکیل شد، که دوستان محبت داشتند و در برخی از این جلسات بنده را هم دعوت کردند و در این جلسات چندتا کار شدنی را به نمایندگان پیشنهاد دادم. با آقای قالیباف هم به طور مفصل جلسه داشتم و به ایشان گفتم که کارهای زمین مانده در کشور زیاد است ولی معتقدم چند کار شدنی است و اینها را میتوان انجام داد. یکی از این کارها دولت الکترونیک است و مسئله دیگر بهبود فضای کسب و کار است.
جهان: در سه ماهه ابتدایی مجلس تقریبا سه اتفاق اساسی در مجلس افتاد؛ یکی موضوع ریاست آقای قالیباف بر مجلس، رد اعتبارنامه آقای تاجگردون و در آخر هم انتخاب آقای بذرپاش به ریاست دیوان محاسبات بود. نظرتان را درباره این موارد بفرمایید؟
از بین نیروهای موجود در مجلس آقای قالیباف گزینه خیلی خوبی برای ریاست مجلس بود، ولی در این مورد چند مسئله وجود دارد که قبل از اینکه ایشان به کرسی ریاست مجلس بنشینند در اين زمینه باهم صحبت کردیم. یکی نحوه کار کردن با نماینده های مجلس بود که کاملا با پست های قبلی ایشان تفاوت دارد چراکه رئیس مجلس باید بر قلوب نمایندگان مدیریت کند و گرنه هر نمایندهای میتواند در مقابل رئیس مجلس بایستد و نگذارد کار پیش رود. آقای قالبیاف هم فرمودند که در زمان فرماندهی نظامی و شهرداری تهران هم اهل خرد جمعی و مشورت بودند.
مسئله دیگری که از آقای قالیباف پرسیدم، این بود که شما برای یک سال آمدی مجلس یا برای چهارسال و این مسئله مهمی است، ایشان چند بار در جواب بنده فرمودند برای چهار سال، ولی هنوز به صورت رسمی از ایشان این موضوع شنیده نشده است، در حال حاضر هم اصراری ندارم که اگر ایشان برنامه ای برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 دارند، تصمیم خودشان را تغییر دهند. البته برنامه ریزی برای اینکه چهار سال رئیس مجلس باشی یا یکسال این سمت را بر عهده داشته باشی، کاملا متفاوت است و اگر بعضی از رقبای داخلی ایشان در مجلس متوجه شوند که آقای قالیباف برای بیشتر از یکسال در مجلس حضور نخواهند داشت، از همین لحظه رقابت برای ریاست بعدی مجلس شروع می شود.
در مورد انتخاب آقای بذرپاش به ریاست دیوان محاسبات هم، بنده در همان ایام انتخاب رئیس دیوان محاسبات برای ایشان پیام تبریک فرستادم، ولی اگر با من مشورت میکردند با توجه به توانایی های بالا و نيروی جوانی ايشان مسئولیت های خیلی مناسب تری برای ایشان پیشنهاد می دادم که هم برای مملکت و هم برای ایشان می توانست مفیدتر باشد. در هر صورت مجلس بررسی کرده و ایشان را انتخاب کردند و باید به این انتخاب احترام گذاشت و اشکالاتی را هم که در رسانه ها مطرح میشد را هم جواب دادند.
درباره رد اعتبارنامه آقای تاجگردون هم، به این موضوع ورود پیدا نکردم و خیلی در این مسئله دقیق نشدم که آیا حرفهایی که زده شده حرفهای حقوقی دقیقی بود و یا حرفهای بعضا سیاسی، لذا در این رابطه نظری ندارم.
اما اگر به عنوان نماینده درجلسه رای اعتماد به وزیر پیشنهادی صمت (مدرس خیابانی) حضور داشتم قطعا به ایشان رای میدادم و تلاش می کردم تا ایشان از مجلس رای اعتماد بگیرد. اصلا هم با آقای مدرس خیابانی سابقه کاری و رفاقت نداشتم و دورادور ایشان را می شناسم. در آن روز رای گیری تعدادی از نمایندگان به خاطر عدم حضور آقای روحانی در جلسه رای اعتماد وزیر پیشنهادی صمت از دست ایشان عصبانی بودند و می گفتند به همین دلیل به وزیر پیشنهادی ایشان رای نمیدهیم، این استدلال استدلال غلطی است. شاید آقای روحانی کار اشتباهی کرد که به مجلس نیامد اما منافع ملی ایجاب میکند که کشور وزیر صنعت داشته باشد. چند روز قبل برخی از اعضای اتاق بازرگانی به بنده گفتند که هر یک روزی که کشور وزیر صنعت نداشته باشد بسیاری از کارها میماند.
جهان: نظارت های میدانی نمایندگان مجلس را چطور ارزیابی می کنید؟
یکی از کارهای اساسی نمایندگان مجلس نظارت میدانی می باشد و این کار بسیار مفید است ولی این نظارت ها باید همراه با عوامل محیطی اعمال شود. اینکه به عنوان مثال وزیر را بخواهند و بگویند باید دو هزار کیلومتر جاده را تکمیل کنی که نمیشود. آیا همه امکانات و بودجه لازم برای تکمیل این پروژه را در اختیار وزیر مربوطه قرار دادید؟، البته قصد ندارم که بگویم همه تعلل ها و ناکار آمدی ها به خاطر کمبود بودجه است. مقام معظم رهبری یک تعبیری داشتند که مجلس باید نقشه راه را تعیین کند و دولت باید در آن مسیر حرکت کند اما این نقشه راه باید طوری باشد که ماشین دولت بتواند در آن حرکت کند. از رئیس جمهور سابق می پرسیدیم که به چه دلیل وزاری دولت را تغییر می دهید، ایشان می گفتند من میخواهم با سرعت 140 کیلومتر حرکت کنم ولی اینها با من نمیآیند، به ایشان می گفتیم سرعت مجاز در این مسیر 110 کیلومتر است و شما نباید بیشتر از این سرعت داشته باشید و خطر آفرین است.
جهان: کمتر از یازده ماه از عمر دولت آقای روحانی باقی مانده، ارزیابی جنابعالی از عمکرد هفت سال گذشته دولت آقای روحانی چیست؟
در برخی از برنامه هایی که ارائه دادند موفق بودند و در بخش هایی هم ناموفق عمل کردند. یک جمله طنزی درباره دولت ها است که می گویند برخی دولت ها کار میکنند و فکر نمیکنند و بعضی دیگر فکر می کنند و کار نمی کنند؛ خدا کند دولتي روی کار آید که هم فکر کند و هم کار کند. در دولت سابق بعضي وقتها اول کار میکردند بعد فکر می کردند، در دولت فعلی بعضی اوقات خیلی فکر می کنند و در کار کردن سست هستند و این مسئله شاید به خاطر سن بالای وزرا باشد.
موضوع دیگر درباره دولت آقای روحانی کنترل تورم است، این دولت در روزهای نخستی که روی کار آمد، اعلام کرد که تورم را کنترل می کند. انصافا تا سال پنجم دولت تورم را کنترل کرد و بیش از حد هم تورم را کنترل کرد و این یک ایراد استراتژیک به دولت بود، موقعی که دولت تورم 42 درصدی را تحویل میگیرد نباید روی تورم تک رقمی هدف گذاری کند. در تورم رکودی دلیلی ندارد که تورم تک رقمی داشته باشیم. بالاخره دولت تورم را تک رقمی کرد ولی یکسری عوامل دیگر ایجاد شد که دوباره تورم ناگهان افزایش پیدا کرد.
اگر نگاهی به دولت های اخیر بیاندازیم، در دولت دوم مرحوم هاشمی رفسنجانی تورم 42 درصدی شد، دولت آقای خاتمی خیلی درگیر مسائل سیاسی بود ولی در دوره دوم آقای خاتمی یکسری کارهای بزرگ عمرانی مثل پارس جنوبی و عسلویه و پروژه های دیگر شروع شد و خیلی تورم سنگین نبود، در دولت دوم آقای احمدی نژاد هم باز رسیدیم به تورم 42 درصدی. قطعا اقتصاد کلان کشور مشکلاتی دارد که هر دولتی با هر سلیقه سیاسی روی کار میآید به این تورم می رسد و این موضوع را باید اصلاح کرد.
مسئله دیگر درباره دولت آقای روحانی برجام است که دولت در این موضوع زحمات زیادی کشید، حالا بعضیها مدعی بودند که برجام از روز اول نباید امضا میشد، البته بنده این اعتقاد را ندارم و برخی از دوستان هم به بنده این ایراد را میگیرند که چرا چنین حرفی را میزنید، برجام را 1+5 امضا کرد و یکسری تعهداتی داده بودند و قصد داشتند به تعهداتشان هم عمل کنند، ولی بعداً یک دیوانهای در آمریکا روی کار آمد که از برجام خارج شد، به همین دلیل هم در خیلی از مجامع بین المللی حرف ایران به کرسی مینشیند. آمریکا اخیرا تلاش می کرد از مکانیسم ماشه علیه ایران استفاده کند و تحریم ها را برگرداند ولی از لحاظ حقوقي شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل نپذیرفتند، حرف آمریکا غیر حقوقی و غیرقانونی بود و اصولا آمریکا عضو برجام نیست که بتواند حرف زیادی بزند. حالا اينكه چقدر بصورت اجرايي تحريم ها برنمي گردد بحث ديگري است و تحريم هاي امريكا و همراهي برخي ها با اين تحريم ها و فشارهايي كه به ملت ايران مي آورند موضوع پوشيده اي بركسي نيست.
در موضوع برجام اشکالی که وجود داشت و هنوز هم این مشکل پابرجاست، این بود که دستگاه دیپلماسی تمام تخم مرغهایش را در یک سبد گذاشت یعنی تمام همت دیپلماسی خارجی کشور را برای 1+5 می گذاشتند، حدود 200 کشور دیگر هم در جهان است و حالا پنج تا از این کشورها زور میگویند و ظلم می کنند، مثلا میتوانستند با کشورهای همسایه ارتباط بگیرند و رفت و آمد کنند شاید اگر مقدار بیشتری تلاش میکردند هم کشورهای همسایه خوش خیم و هم بعضی از کشورهای همسایه که در منطقه بدخیم هستند، با آن ها می توانستند ارتباطاتی داشته و رفت و آمد کنند.
جهان: جنابعالی می فرمایید ترامپ عامل به بن بست رسیدن برجام است یعنی اگر آقای بایدن سرکار آید مشکلات حل میشود؟
بنده نمیگویم ترامپ، منظورم آمریکاست و اصلا کاری به ترامپ ندارم یک دیوانه ای مثل ترامپ این سنگ را انداخت داخل چاه و جوبایدن و حتی اوباما هم ممکن بود به این کار دست بزنند، اگر تاریخ آمریکا را نگاه کنید هر چند وقت یکبار، رئیس جمهوری میآورند که خودشان هم به آن فرد میگویند دیوانه یا رئیس جمهور غیر قابل پیش بینی، برای اینکه یکسری کارهایی انجام دهد که طبق قوانین و مقررات بین المللی نیست و در حالت عادی نمی توانند این کارها را انجام دهند، دوره بوش پدر هم همین بود و اکنون نوبت ترامپ است.
اصلا منظورم این نیست که اگر «بایدن» انتخاب شود، وضع ایران و برجام خوب می شود، یک حرف کلی زدیم که اگر آمریکا برگشت به برجام و به تعهداتش عمل کرد، ایران هم به تعهداتش در برجام بر میگردد. به غربیها هم اصلا امید نداریم و شاید برجام برای همیشه تمام شود، ولی قبل از برجام یک وحدت کلام بین المللی بر علیه ایران بوقوع پیوسته بود و پنج قطعنامه لازم الاجرا در سازمان ملل علیه ایران تصویب شده بود و حتی روسیه و چین هم به آن رای داده بودند، اما بعد از آن رسیدیم به قطعنامهای که همه آن ها از بین رفت و پس از برجام این وحدت نظر دولت ها بر علیه ایران از بین رفته و در خیلی از مجامع بین المللی حرف ایران به کرسی مینشیند و همه آن هایی که در این قطعنامه بر علیه ایران رای داده بودند، می گویند اكنون حق با ایران است و واقعا ترامپ تنها شده، بالاخره این منافع از برجام بدست آمده است.
جهان: رهبری صریحا گفتند که برجام برای برداشتن تحریم ها بود. این دستاوردهای خیالی برجام مثل همان گلابی های برجامی که رئیس جمهور میگویند، نیست؟
نمی خواهم بگویم همه منافع برجام بدست آمده و حداکثر استفاده را از برجام بردیم، ولی اگر بعد از امضای برجام و قبل از اینکه ترامپ (آمریکا) از برجام خارج شود، ایران میگفت که 1+5 را قبول ندارد، ممکن بود خیلی از اتفاقات بیافتد، ولی امروز که آمریکا می خواهد مکانیسم ماشه را استفاده کند، بقیه قدرتها به او می گویند حق این کار را نداری. اما قبل از برجام این قدرت ها حق را به آمریکا میدادند، قصد ندارم بگویم که در برجام همه منافع بدست آمد (بین بد و بدتر انتخاب کردیم).
جهان: در برجام چند درصد منافع بدست آمد؟
برجام اصلا درصدی نیست، یک نفری گفت که به هزار و یک دلیل تیراندازی نکردم، گفتند یکی از دلایل را بگو، جواب داد که فشنگ نداشتم، خب همین یک دلیل کافی است. برجام اصلا درصدی نیست صفر و صدی است، بنده می گویم برجام همین حالا هم منتفی و تمام شده است، اما سوال اینجاست که آیا در این فرآیند ایران برد یا آمریکا، به نظر بنده ایران برد.
جهان: آقای باهنر، شما درباره دلیل برد ایران در برجام، دارید مباحث اخلاقی مطرح میکنید؟
اگر اکنون به قبل از اینکه ترامپ از برجام خارج شد و اصلا به قبل از زمان امضای برجام توسط 1+5 برگردیم همین اتفاقاتی که در حال حاضر می افتد، آن موقع هم می افتاد ولی یک فرق دارد آن موقع بالاتفاق همه قدرت ها ایران را محکوم می کردند ولی در حال حاضر همه اینها آمریکا را محکوم میکنند.
جهان: واقعا ایران برای این موارد مذاکره کرد؟
خیر- برای این مذاکره نکردیم ولی بین بد و بدتر انتخاب کردیم. این دو حالت را در نظر بگیرید یکی اینکه ایران تحریم باشد و همه این زورها را به ما بگویند و بر علیه ایران باشند و اعلام کنند که تحریم ها نوش جانتان یا اینکه زور بگویند ولی اعلام کنند که آمریکا دارد غلط زيادي میکند.
آمریکا اگر امروز بخواهد یک غلط دیگری کند و مثلا بر علیه ایران وارد فعالیت نظامی شود آن زمان(قبل از برجام) میتوانست، البته اینها هر زمانی که فکر کنند میتوانند حرفشان را به پیش ببرند، وارد فاز نظامی میشوند ولی همین طور که مقام معظم رهبری فرمودند: اگر اینها وارد فاز نظامی نشدند نه اینکه اخلاقاً نشدند بلکه تحلیلشان این است که هیچ غلطی نمیتوانند کنند. امروز اگر کسی بخواهد غلطی کند سه چهار قدرت جهانی هستند که میگویند طرف مقابل متجاوز است، مثل اینکه صدام ۸ سال جنگ را بر ایران تحمیل کرد و این همه شهید روی دست ایران گذاشت و خسارت مادی به ایران وارد کرد، سرانجام شورای امنیت اعلام کرد که متجاوز صدام است. اگر همان شورای امنیت در زمان مرحوم هاشمی و آقای ولایتی گفته بود مقصر ایران است، شاید نتیجهاش فرقی نمیکرد و شهدای ما برنمیگشتند ولی بالاخره در جنگ ایران و عراق طرف مقابل محکوم است.
جهان: آقای مهندس! در ماجرای افزایش قیمت بنزین، آقای روحانی اعلام کردند که من خودم هم بی خبر بودم و صبح جمعه فهمیدم! اخیراً هم معاون امنیتی وزارت کشور گفتند «آن کسانی که اعلام کردند صبح جمعه از گرانی بنزین خبردار شدند، مستنداتش وجود دارد که از چه زمانی خبردار بودند»، برداشت جنابعالی از این صحبتها چیست؟
به دلایل متعدد تغییر قیمت بنزین ضروری بود، یکی از این دلایل هم قاچاق بنزین بود ولی این کار در دولت قبلی هم اتفاق افتاده بود و بنده در آن دوره در مجلس بودم و برای گران کردن بنزین و فرآورده های نفتی، دولت و مجلس با هم جلسه گذاشتند و 100 تا اقدام را لیست کردند و گفتند که باید این اقدامات انجام شود. قبل از اجرای سهمیه بندی در آن دوره رئیس جمهور سابق چهار پنج دفعه از طریق تلویزیون با مردم صحبت کرد و در مجلس هم کلی درباه این موضوع بحث شد و کاملا فضای کشور آماده شده بود.
من هم معتقدم که زمان اجرای تغییر قیمت بنزین را در کل کشور چند نفر بیشتر نباید بدانند چراکه اگر این موضوع افشا شود خیلی اتفاقات بدی در کشور رخ میدهد. ولی اینکه رئیس جمهور میگوید من هم صبح جمعه متوجه شدم یک نمکی بود روی زخم مردم چرا که احساس میکنند برخی از مسئولان با طنز به مملکت نگاه میکنند. متاسفانه اقدامات پیشینی را هم دولت در اين زمینه انجام نداد و جالب اینکه این مسئله سه سال قبل تجربه شده بود و تعجب میکنم که چرا از این تجربه استفاده نکردند. پس از اینکه در برخی از شهرها اعتراضات شروع شد و درگیری رخ داد، تازه آن موقع اعلام میکنند که یک حق معیشتی به مردم میدهند، در اینجا این سوال مطرح می شود که چرا این حق معیشتی را زودتر اعلام نکردید؟ همه اینها نشانه بیتدبیری است.
جهان: با توجه به سابقه دوران نمایندگیتان، با حذف کارت سوخت و لغو سهمیه بندی در ابتدای دولت آقای روحانی مخالف بودید؟
بله، بارها و بارها به وزیر نفت گفتم که اگر سهمیه بندی از نظر شما هیچ فایده ای ندارد لااقل این کارت سوخت را نگه دارید ولی این کار از روی تسامح اتفاق افتاد. متاسفانه به دلیل اینکه برخی ساختارهای کشور تعریف شده نیست هر دولتی که روی کار میآید، به دنبال خنثی سازی کارهای دولت قبلی هستند در حالی که دولت ها باید به صورت مستمر کارهای یکدیگر را ادامه دهند و یکدفعه همه چیز را تغییر ندهند. جهان: جنابعالی جلساتی با اصلاح طلبان دارید؟ هدف این جلسات چیست؟
بله، آقای عارف این جلسات را راه اندازی کردند و افرادی مثل آقای صدر، ضرغامی، مازنی نماینده سابق مجلس و برخی اوقات هم حاج آقای ابوترابی در این جلسات حضور پیدا می کنند و معتقدیم که اختلافات سیاسی جناح ها با یکدیگر می تواند باعث شادابی فضای فکری کشور و تعامل بین جناح ها شود. با اصلاح طلبان رقیب هستیم ولی خصومتی با یکدیگر نداریم و همه آن ها را نباید با چوب هنجارشکن و فتنه برانیم. از هر 100 تصمیمی که در مجلس گرفته میشد حدود 5 تا از این تصمیمات سیاسی بود و مابقی آن کاری بود، وقتی که می گوییم جهش تولید در کشور اتفاق بیافتد قطعا اصلاح طلبان هم مثل اصولگرایان در این زمینه بايد کمک کنند.
در گفتگوي جناح ها با یکدیگر بسیاری از کدورت ها از بین می رود و موجب همدلی می شود و خیلی از کارها و اهداف مشترک را می توان پیدا کرد تا با یکدیگر این اهداف را به پیش برد. بعضی ها هم اسم این را می گذارند آشتی ملی که کاملا با این موضوع مخالف هستیم چرا که مردم باهم قهر نیستند و سیاسیون یکسری اختلافاتی دارند که باید بنشینند و با یکدیگر حل کنند. 10 سال قبل یک انجمنی به نام انجمن توسعه کرمان راه اندازی شد. انواع و اقسام آدم ها را دور هم جمع کرده بودیم و اعضای این انجمن به شوخی به یکدیگر میگفتند که شاید بر سر مسائل متعدد با یکدیگر اختلاف داشته باشیم ولی بر سر منافع و توسعه کرمان اختلاف نداریم. در آن جلسات افرادی مثل آقای مصطفی پور محمدی، حسین مرعشی، مجید انصاری، مرحوم تویسرکانی و ... شرکت می کردند و هنوز این انجمن برقرار است و از استان های دیگر هم به ما گفتند که از جلسات شما درباره استان کرمان خوشمان آمده و قصد داریم مثل این جلسات را هم در استان خودمان برگزار کنیم.
بنده حتی در روزهای نخست ریاست جمهوری آقای روحانی که به دیدارشان رفته بودم به ایشان دو توصیه کردم، یکی اینکه با همه روسای جمهور (سابق) بعد از انقلاب جلسه بگذارید، شهید رجایی رحمت الله علیه که در میان ما نیستند و بنی صدر هم که نیست، به ایشان گفتم که با آقای هاشمی رفسنجانی و خاتمی که مشکلی ندارید فقط آقای احمدی نژاد را باید تحمل کنید، این جلسات ماهي یکدفعه برگزار شود و بعد به مقام معظم رهبری پیشنهاد دهید که مثلا هر سه ماه یکبار اعضای این جلسه خدمت ایشان برسند و مقام معظم رهبری در کسوت رئیس جمهور سابق و با كوله باري از تجربيات اجرايي و سياسي ارشاد فرمايند و مطمئنم که رهبر معظم انقلاب می پذیرند و خیلی از این موضوع استقبال می کنند چراکه مقام معظم رهبری خیلی به این همکاری ها، همدلی و همراهی ها علاقه مند هستند و بنده مشی ایشان را میدانم.
جهان: به نظر می رسد مقام معظم رهبری آقای خاتمی را به حضور نپذیرند؟
نه ممکن است بپذیرند اما نه در مقام رهبری، در کسوت رئیس جمهور سابق، بنده روی واژه هایم عمد دارم و یک آدم سیاسی هستم.
به آقای روحانی گفتم که به وزرا و مسئولان دولتی هم بگویید که با وزرای سابق جلسه برگزار کنند. اگر اینها دورهم جمع شوند از این جلسات خیلی فکر و تدبیر بیرون می آید و قطعاً این نشستها باعث همدلی میشود. یکی از اشکالاتی که در کشور وجود دارد این است که بسیاری از مسئولان کشور اولین کاری که می کنند مسئول قبلی خودشان را نفی می کنند، حتی یک نماینده جدید اصولگرا هم نسبت به نماینده اصولگرای قبلی انتقاد دارد، تنها کسی که بعد از انقلاب احترام مسئول قبل از خودش را تمام قد نگه داشته مقام معظم رهبری است و این جز ویژگی های خاص ایشان است و از این کار هم سود بردند. 31 سال از ارتحال حضرت امام(ره) میگذرد، هر سال در سالگرد رحلت امام(ره) که مقام معظم رهبری سخنرانی میکنند، میگردند و مطالعه میکنند و مشخصه های جدید حضرت امام(ره) را پیدا میکنند و آن برای مردم تبیین می کنند، همانطور که گفتم ایشان تمام قد احترام حضرت امام(ره) را داشتند و خدا را شکر از این رفتار هم ضرر نکردند.
جهان: شما هنوز آقای خاتمی را جزو سران فتنه نمیدانید؟ با توجه به صحبت های شما که سران فتنه را محصور به آقایان کروبی و موسوی دانسته بودید.
به نظر من مملکت خیلی مشکلات دیگر دارد که باید به آن پرداخت. اگر دنبال كار ژورناليستي هستید بنده همان حرف های قبلی خودم را میزنم. هر چقدر تعداد سران فتنه را افزایش دهیم، شریک جرم ها را زیاد کردیم و من این اعتقاد را ندارم. همین فتنه گران روز 13 آبان می گفتند چرا می گوید مرگ بر آمریکا، بگویید مرگ بر آمریکا، روسیه، انگلیس و ... ما گفتیم که شعار روز 13 آبان انحصاراً مرگ بر آمریکاست. میگویم سران فتنه هم انحصارا این دو نفر هستند، این افراد که گفتید قبول دارم شریک جرم هستند و تسامح و حتی تایید این فرد در مواقعی باعث شده نظام هزینه پرداخت کند و این افراد محکوم هستند و باید این هزینه را جبران کنند و پاسخگو باشند اما اشکال بنده این است که اسم این افراد را سران فتنه نمیگذارم. البته اگر قرار است این افراد محاکمه شوند، ابتدا باید سران فتنه محاکمه شوند و بعد نوبت اینهاست. سران فتنه به خاطر رافت نظام هیچگاه محاکمه نمی شوند و این موضوع در اختیار دستگاه قضایی هم نیست. رافت نظام هیچگاه تغییر نمی کند و اگر بخواهند محاکمه کنند باید دندان رافت نظام را کند.
جهان: فرمودید با اصلاح طلبانی که در چارچوب نظام تعریف میشوند ارتباط دارید اما اصلاح طلبانی که عرفاً تندرو، رادیکال و برخیهایشان حتی محکوم فتنه هستند نظرشان مشخصا درباره شخص شما و آقای لاریجانی خیلی مثبت است. توضیح شما درباره تعاریفی که این افراد از شما دارند، چیست؟
يكي از رفتارهاي جالبي كه اصلاح طلبان دارند و متاسفانه اصولگرايان ندارند اين است که آنها از میان گزینههایی که درمقابلشان قرار می دهند حتما یکی را انتخاب می کنند. همین انتخاب آقای روحانی را بببينيد. وي اصلا اصلاح طلب نبوده و بارها گفتم که قبل از انتخابات 92 یک سخنرانی از جناب آقای روحانی به نفع اصلاح طلبان پیدا نمی شود و صدها سخنرانی از ایشان سراغ دارم که به نفع اصولگرایان صحبت کرده، آقای روحانی قبل از سال 92 به هیچ وجه در جریان اصلاح طلب نبود، ولی اصلاح طلبان از میان گزینه های موجود و حتی گزینه های اصولگرا میگردند و کاندیدایي که به آن ها نزدیک تر است را انتخاب می کنند، اگر در همان سال 92 از اصلاح طلبان می پرسیدید که روحانی بهتر است یا خاتمی، قطعا انتخاب آن ها خاتمی بود. همین اصلاح طلبانی که می گویند باهنر رئیس مجلس شود، اگر بین باهنر و محمدرضا خاتمی انتخابات باشد قطعا محمدرضا خاتمی را انتخاب می کنند.
اما مشکل دوستان اصولگرای ما این است که می گویند فلانی قدری از اصولگرایی اش خراطی شده و باید او را بیرون بیاندازیم. اصلاح طلبان بالاخره یک انتخاب خواهند داشت اما اصولگریان به محض اینکه کمی دوز اصولگرایی فردی پایین بیاید می گویند این فرد دیگر به درد نمی خورد.
سال 76 دعوای اصلی بین جریان اصولگرا و اصلاح طلب که آن زمان اصلاح طلبان هنجار شکن هم بودند بر سر خاتمی و ناطق نوری بود، حالا نگاه کنید که بعد از چند سال ناطق نوری کجاست؟ روحانی و لاریجانی کجا هستند؟ حتما برخي مي خواهند نوبت باهنر هم بشود!
یعنی هر چه اصولگرایان توانستند نیروهایشان را پاس دادند و اصلاح طلبان دریافت کردند. بعضی از دوستان اصولگرای تندرو آنقدر دقیق و ظریف بررسی می کنند که به جایی می رسند که می گفتند اصلح را معرفی می کنیم مردم می خواهند رای دهند یا نه. من می گفتم که این حرف غلطی است شما باید در انتخابات صالحی را معرفی کنید که مردم به آن رای دهند ولی اصلحی را معرفی کنید که مردم رای ندهند، فایده ای ندارد. در انتصابات باید اصلح را انتخاب کرد ولی در انتخابات باید نامزدی را معرفی کنیم که صلاحیت داشته باشد و مردم هم از او استقبال کنند. بنابراین صحبت هایی که از اصلاح طلبان درباره برخی سیاسیون نقل کردید در مقایسه با سایر افراد جریان اصولگرا است ولی در مقابل گزینه های اصلاح طلب قطعا ما را انتخاب نمیکنند.
جهان: آقای موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات گفتند که آقای باهنر برای شهردار شدن شدن آقای احمدی نژاد خیلی تلاش کرد. بعد مطلبی از شما نقل کردند که آقای باهنر در جایی گفته که باهنر گفته ما احمدی نژاد را برای ریاست جمهوری می خواهیم. آقای غفوری فرد هم گفته بودند که آقای باهنر در شهردار شدن آقای احمدی نژاد نقش ویژه ای داشتند و گفته بود که می خواهم وزیر احمدی نژاد شوم؟
شورای شهر دوم آقای احمدی نژاد را به عنوان شهردار پیشنهاد دادند ولی وزارت اطلاعات دولت خاتمی با این موضوع مخالفت کرد. بنده از طرف آقای ناطق نوری مامورشدم که با وزیر اطلاعات در این باره صحبت کنم. وزیر گفتند که در زمان استانداری ایشان مبادلات مرزی داشتند، بنده هم گفتند که در دولت آقای هاشمی به استانداران مرزی اجازه داده شده تا مبادلات مرزی داشته باشند و سود آن را صرف کارهای عمرانی کننند و آقای احمدی نژاد هم یکی از آن ها است. بنده به آقای وزیر گفتم یک شهرداری که قبل از احمدینژاد شهردا تهران بود و فوق دیپلم نساجی داشت و در زمان شهردار شدن به قیمت آن زمان چند میلیارد تومان سرمایه داشت، از فیلتر وزارت اطلاعات عبور کرده ولی احمدی نژاد را قبول نمی کنید، جریان چیست؟ وزیر اطلاعات هم گفت در آن مورد ما اشتباه کردیم و مدیر کل آن را تایید کرد. گفتم که وزیر اطلاعات هستید و حق ندارید که این موضوع را به گردن دیگران بیاندازید، بعد از اینکه ایشان قانع شد، با وزیر اطلاعات شوخی کردم و گفتم این موضوع را به رئیس جمهور(خاتمی) هم بگویید، شما نگران شهردار شدن احمدی نژاد نباشد، این احمدی نژاد ریس جمهور آینده ماست. اولین کسی که در عالم خلقت اسم احمدی نژاد را به عنوان رئیس جمهور آورد بنده بودم و لابد به خاطر این موضوع باید توبه کنم(باخنده). البته فکر نمی کردم که احمدی نژاد 2 سال دیگر بخواهد رئیس جمهور شود، تصور ما این بود که این اتفاق حدود 10 سال دیگر خواهد افتاد و در همان انتخابات 84 که ایشان کاندیدا شد، بنده رئیس ستاد انتخاباتی آقای لاریجانی بودم.
جمله آقای غفوری فرد درباره وزارت باهنر در دولت احمدی نژاد را تا به حال نشنیده بودم و دقیقا نمی دانم منظورش چیست ولی باید از دو دیدگاه در آن روز به این موضوع نگریست: یکی اینکه باهنر تلاش می کند احمدی نژاد رئیس جمهور شود تا خودش به مقام وزارت برسد که اين دور از دين و اخلاق است. موضوع دیگر اینکه احمدی نژاد در آن روز یک رئیس جمهور متدین و حزب الهی است و اگر از باهنر مي خواسته که وزیر شود باهنر با افتخار می پذیرفته تا خدمت کند. البته در دولت اول احمدی نژاد اگر به بنده پیشنهاد وزارت می دادند قطعا می پذیرفتم. یکی از بنده پرسید احمدی نژاد سال 84 با 92 چه فرقی دارد شما سال 84 موافق ایشان بودید ولی سال 92 جز مخالف ایشان شدید، گفتم که احمدی نژاد تغییر نکرده، اطلاعات من درباره احمدینژاد بیشتر شد، بنده احمدی نژاد را در قدرت ریاست جمهوری ندیده بودم.
جهان: اگر آقای لاریجانی برای انتخابات 1400 کاندید شود، بازهم جنابعالی رئیس ستاد ایشان می شوید؟
در حال حاضر اصلا این موضوع را نمی توان پیش بینی کرد، کلاً انتخابات ریاست جمهوری در کشور ما مبهم است بخصوص انتخابات ریاست جمهوری 1400 و خیلی بعید می دانم آقای لاریجانی به انتخابات ورود پیدا کنند.
جهان: با توجه به مشارکت 42 درصدی مردم در انتخابات مجلس، مشارکت مردم را در انتخابات آینده ریاست جمهوری چطور می بینید؟
متاسفانه انتخابات مجلس یازدهم رکورد کمترین مشارکت را در انتخابات بعد از انقلاب زد. البته این میزان مشارکت در خیلی کشورها مطلوب است. مشکل دیگر این بود که میزان مشارکت مردم در انتخابات را با مشروعیت نظام گره زده بودیم در واقع این معیار درستی نیست، بعضی ها هستند که نظام را قبول دارند ولی برایشان فرقی نمی کند که کدام جناح روی کار آید.
از وزارت کشور، وزارت اطلاعات و رسانهها تقاضا دارم عوامل موثر در کاهش مشارکت در مجلس یازدهم را بررسی و درباره آن تحقیق کنند، همین الان می توانم 5 تا از این عوامل را نام ببرم: گرانی ها و فشار معیشتی، حوادث آبان و سقوط هواپیما، کرونا و در آخر موضوع صلاحیت ها بود. شورای نگهبان در این دوره درباره صلاحیت خیلی سختگیری کرد، سابقه نداشت که در انتخابات های مجلس این تعداد از نماینده های دوره قبل رد صلاحیت شوند اینها همه در کاهش حضور مردم تاثیر داشت. بعضی از این موارد قابل جبران و اصلاح است که ان شاالله انتخابات 1400 انتخاباتی پرشور باشد.
جهان: پیش بینی شما از موفقیت برخی از اعضای دولت فعلی که خیز انتخاباتی برداشتند، چیست؟
در نظام مردم سالاری دینی اگر سه چهار حزب فعال فراگیر قدرتمند پاسخگو و در چارچوب نظام نداشته باشیم باید برای آینده مردم سالاری دینی نگران بود. سه تا رئیس جمهور آخر را در نظر بگیرید همه آنها دو ماه قبل از انتخابات فعالیتشان را شروع کردند. به همین دلیل انتخاب شدن رئیس جمهور در کشور ما قابل پیشبینی نیست و در حال حاضر هم نمیتوان پیشبینی کرد که چه کسی و از کدام جناح و به چه دلیلی در انتخابات پیروز میشود، البته این موضوع یک نقطه ضعف برای ماست.
بسیاری از کشورهای دنیا نه اینکه بخواهند دست در انتخابات ببرند ولی شش ماه مانده به انتخابات گزینههای نهایی آنها مشخص است و برخی اوقات نتایج انتخابات چندماه قبل در نظرسنجی ها مشخص می شود ولی در ایران قابل پیش بینی نیست و متغیرها زیاد است. این مناظره هایی که رسانه ملی در ایام انتخابات برگزار می کند خیلی خوب است و مردم تحریک می شوند که در انتخابات شرکت کنند ولی اشکال این مناظره ها این است که تبدیل به رینگ مبارزه می شود و به جای آنکه نظر مردم به عملکرد، تجربه و سابقه کاندیداها جلب شود، بیشتر به دنبال این هستند که چه کسی دیگری را ضایع می کند. بعضی وقت ها با یک جمله در مناظره میلیون میلیون رای عوض می شود، این افتخار نیست و نقطه ضعف یک نظام مردم سالاری دینی است و ان شاالله رسانه ملی درباره این اشکالات فکری کند.
اقای باهنر ما به شما ایمان داریم که در راه انقلاب اسلامی کار و فعالیت دارید کار سیاست پیچیدگیهای خاص خود را دارد که برخی ها چون نمی دونند و سر در نمی ارن به همین دلیل حرفهای نامربوط می زنند
جناب باهنر از جنابعالی بعنوان پیشکسوت مجلس سوالی داشتم ،چرا این مجلس در آغاز کار مورد تذکر مقام معظم رهبری قرار گرفت ودست از استیضاح رئیس جمهور و وزرا وحتی سوال از رئیس جمهور برداشت؟
اين چه نظر عوام فريبانه اي است که آقاي باهنر ارايه مي دهد و مي گويد علت عدم مشارکت مردم در انتخابات سخت گيري هاي شوراهي نگهبان بوده است . چرا ايشان نمي گويد که علت آن کم کاري و دست يازيدن به اموال بيت المال ، سوئ استفاده از موقعيت ها است که مسئولين به مردم گفته اند و مردم را از همه چيز و همه کس نااميد کرده اند . .