يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 19 May 2024
 
۱
۲

چرخش معنادار کاخ سفید

حسین شیخ الاسلام
سه شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۳۱
کد مطلب: 413206
وضعیت مخالفان اسد، گروه های تروریستی و وضعیت کشورهای مخالف و حامی حکومت فعلی سوریه، آمریکا و هم پیمانانش را ناخواسته و بالاجبار به حل سیاسی بحران سوریه به جای ادامه وضعیت فعلی سوق داده است.
جهان نيوز - حسین شیخ الاسلام: طی روزهای گذشته خبری در رسانه ها مبنی بر اظهار نظر «جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا منتشر شد که گفته بود کشورش مجبور خواهد بود برای یک انتقال سیاسی در سوریه با بشار اسد مذاکره کند. پیش از این نیز «جان برنان» رئیس سازمان سیا اظهار کرده بود که آمریکا و روسیه خواستار از بین رفتن نهادهای حکومتی سوریه نیستند و واشنگتن نمی خواهد تندروها بر دمشق مسلط شوند. اندکی پیش‌تر نیز روزنامه انگلیسی گاردین تغییر سیاست آمریکا در سوریه را خبر داده بود و در گزارشی تحت عنوان «آمریکا موضع خود درباره تغییر رژیم سوریه را تغییر می‌دهد و برداشتن تهدید داعش اولویت اصلی می‌شود» نوشت: ایالات متحده موضعش در قبال سوریه را تغییر داده و دیگر بر کنار رفتن بشار اسد تاکید نمی‌کند.

اینکه پس از گذشت حدود 4 سال از پشتیبانی همه جانبه از گروه های تروریستی، مرکز استکباری جهان از موضع خود برای برکناری بشار اسد و سرنگونی یکی از مهم‌ترین محورهای مقاومت عقب‌گرد کرده و اذعان می کند که راه حل سیاسی، تنها مسیر فرونشاندن شعله های خانمان سوز جنگ است، طیفی از علت ها را در خود جای داده است. از تحولات عراق گرفته تا روند مذاکرات هسته‌ای و درس گرفتن از اشتباهات گذشته. جنگ ویرانگر سوریه با دخالت های پنهان و آشکار و صف آرایی کشورهای خارجی همراه بود؛ یک طرف ماجرا سیاست های واقع گرایانه کشورهای هم پیمان بشار اسد مبتنی بر حل دیپلماتیک بحران قرار داشت و سوی دیگر را کشورهای جنگ طلبِ خواهان سقوط و تغییر حکومت دمشق تشکیل می داد. یك طرف كشورهایی مانند جمهوری اسلامی ایران، عراق، لبنان، چین و روسیه قراردارند كه دیپلماسی را راهكار حل مسئله سوریه می ‌دانند و در این راه، تحركات گسترده‌ ای داشته‌ اند و طیف دیگر را كشورهای مرتجع عربی، صهیونیست‌ها، آمریكا، اروپا و تركیه تشکیل می دهند كه ازابتدا به جنگ افروزی پرداخته ‌اند. اما وضعیت مخالفان اسد، گروه های تروریستی و وضعیت کشورهای مخالف و حامی حکومت فعلی سوریه، آمریکا و هم پیمانانش را ناخواسته و بالاجبار به حل سیاسی بحران سوریه به جای ادامه وضعیت فعلی سوق داده است.

ایالات متحده آمریکا از آغاز درگیری ها درسوریه بنا را بر پرهیز از هرگونه امتیازدهی به حکومت سوریه گذاشته بود. به عبارت دیگر، واشنگتن صرفاً توان و تمرکز خود را صرف حذف بشار اسد و تغییر حکومت سوریه نمود و هر گونه نگاه معامله گرایانه را در این مورد خط قرمز خود می دانست. کشورهای خارجی در طول بحران سوریه انواع كمك‌های لجستیکی، مالی، رسانه ‌ای و تسلیحاتی را در اختیار گروه‌های مسلح سلفی و وهابی سوریه قرار دادند تا جایی که حجم کمک مالی قطر و عربستان در طول این مدت به رقم 50 میلیارد دلار نزدیک شد. مثلث منطقه‌ ای ضد سوری که از ترکیه،عربستان و قطر زیر نظر آمریکا و غرب تشکیل گردیده بود، کلیه ابزارها و ساز و کارهای لازم را برای سرنگونی قهری نظام بشاراسد به کار گرفت اما انسجام نیروهای مسلح و گروه‌های داخلی موافق نظام بشاراسد از یک سو و ورود رسمی رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان از سوی دیگر، تلاش بازیگران منطقه‌ ای برای سرنگونی دولت سوریه را به شکست کشاند؛ تا جایی که بر اساس گزارش ها، تروریست ها پس از 4 سال خونریزی و وحشی گری تنها توانسته اند کمتر از 35 درصد از خاک سوریه را تحت تصرف خود داشته باشند که این حلقه نیز در حال تنگ‌تر شدن است.

با این مقدمه به دو مؤلفه اصلی شکست دیپلماسی آمریکایی در سوریه و چرخش آن می پردازیم:
1- افزایش ضریب نفوذ منطقه ای ایران و بالا رفتن قدرت چانه زنی کشورمان در تعاملات منطقه ای و فرا منطقه ای، یکی از عوامل اصلی، تجدید نظر مقامات کاخ سفید در سیاست های مرگبارش در سوریه است. آنان به فراست دریافته اند که برای حل بحران های منطقه ای به استفاده از نفوذ ایران به عنوان یک قدرت برتر نیازمند هستند. جنگی که تکفیری های خودساخته آمریکا آن را به راه انداخته اند جز با کمک و مساعدت همسایه قدرتمند عراق حل نخواهد شد و دیر یا زود، طومار داعش در عراق پیچیده می شود. پس از آن نوبت قلع و قمع داعش در سوریه می رسد که می توان آن را حیاط خلوت ایران دانست و قطعاً مقامات امنیتی آمریکا در اتاق وضعیت کاخ سفید (Situation Room) به این نتیجه رسیده اند که جز با نقش پر رنگ ایران نمی توانند این خطر بزرگ را سر خود دفع کنند. اما از آنجا که آمریکایی ها نشان داده اند با دست پس، و با پا پیش می کشند، هیچگاه در اظهارات رسمی، از ایران تقاضای کمک نکرده و حتی آن را رد کرده اند. نامه رئیس جمهور این کشور به مقام معظم رهبری برای دعوت از ایران برای جنگ علیه داعش، گواه این مدّعاست.

2- یکی دیگر از فاکتورهایی که می توان در این سیاست تغییریافته آمریکایی مدّ نظر قرار داد، باج‌دهی آمریکا به ایران برای حل مسئله هسته ای است. این گمانه زنی وجود دارد که واشنگتن با این چرخش سیاسی چندین هدف را تعقیب کند و نشانه درست این گمانه زنی، خبری است که روز گذشته منتشر شد و آن، تازه‌ ترین برآورد جامعه اطلاعاتی آمریکا است که همه ساله تحت عنوان «ارزیابی تهدیدات جهانی» توسط مدیر اطلاعات آمریکا منتشر می‌شود. در این گزارش، نام ایران و حزب‌الله لبنان از فهرست تهدیدات «تروریستی» علیه آمریکا، حذف شده است. حذف نام ایران از این گزارش، واکنش تحلیلگران اسرائیلی را در پی داشته است. مرکز داده‌های تروریسم و اطلاعات «معیر عامیت»، در گزارشی در این رابطه نوشته است: «معتقدیم که این امر نتیجه ترکیب منافع دیپلماتیک (مذاکرات ایالات متحده با ایران در مورد مسئله هسته‌ ای) و این ایده است که ایران می‌تواند به نبرد با داعش در عراق و سوریه و حتی در دیگر کشورها، کمک کند.»

همانطور که رئیس جمهور قدرتمند و محبوب سوریه اعلام کرده، باید منتظر اقدامات عملی آمریکا ماند، زیرا پارادوکس آموزش شورشیان به اصطلاح میانه رو در ترکیه توسط آمریکا و اعلام سیاست مذاکره با بشار اسد، تنها با اقدامات عملی آینده قابل سنجش خواهد بود. سیاست آموزش شورشیان که پیش از این در دهه 80 میلادی توسط آمریکا در افغانستان به منظور جنگ با اتحاد جماهیر شوروی و پس از آن تروریست های سوریه در 4 سال قبل انجام شد، هنوز برای آمریکا درس عبرت نشده است. این کار مانند این است که مارهای سمّی در حیاط خلوت کاخ سفید نگه داری شوند و انتظار داشته باشند که فقط همسایه را نیش بزند. قطعاً این سیاست اشتباه نیز، راه به جایی نخواهد برد و تنها به فضاحت رهبران آمریکا و روشن تر شدن مواضع قاطع سوریه و هم پیمانانش منتهی می گردد.
منبع:حمایت
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


بیچاره ملتی که تحلیلگران سیاسیش شماها باشید! از رو هم نمی روید!
محسن
Iran, Islamic Republic of
سلام
در اینکه آمریکا شیطان بزرگ است شک نکنیم و بدانیم که او هرگز از خصلت جهانخواریش دست بر نمی دارد.
به امید نابودی استکبار