روایت روزنامه نگار لبنانی از سفر به ایران
سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۲۵
کد مطلب: 468670
یکی از مقالات وی تحت عنوان «ایران به حضور خود در منطقه قدرت می دهد» بوده که متن کامل آن را در ذیل آورده ایم:
جنوب عراق عمدتا شیعه هستند و ۹ اقلیم را تشکیل می دهند. مرجعیت دینی و به طور مشخص آیه الله سیستانی در نجف اشرف نقش مهمی دارد. وی در جمهوری اسلامی ایران نیز محترم است. در عراق نیز همه اقشار به او احترام می گذارند و او خواهان تشکیل دولت عدل و توازن و خالی از فساد است.
قانون بر موضوع فدرالی کردن عراق هیچ وجه مذهبی مشخص نکرده بلکه یک حکومت خودگردان برای کردها قائل است. اما در رابطه با عرب های سنی و شیعه بحث اقلیم ها مطرح می شود که هر یک از این اقلیم ها، سه استان را شامل می شود و از این رو تمرکز زدایی بیشتری در آن پیش می آید. اصرار بر شکل گیری سه ایالت کرد و شیعه و سنی، حتما منجر به جنگ خواهد شد. همچنین اگر عراق تقسیم شود جنگ در خواهد گرفت، چرا که سه استان هستند که نیمی از آن ها را شیعه و نیم دیگر را سنی تشکیل می دهد و در بغداد نیز هم شیعه و هم سنی هستند. خوب در مقابل این واقعیت چه کنیم؟ آیا حمام خون به راه بیندازیم؟
آیت الله سیستانی خطاب به داعش گفت: داعش یک خطر جهانی است و روسیه برای اینکه احساس خطر کرد در سوریه به رویارویی با داعش پرداخت زیرا از سه جهت مسکو را تهدید می کرد: نخست از سمت خاورمیانه، دوم پاکستان و افغانستان و هند و سوم کشورهای اسلامی استقلال یافته از شوروی. زیرا روسیه می ترسد که خشونت تکفیری به آن برگردد.
سپس وی در مورد گزارشی که ۱۶ آژانس اطلاعاتی آمریکایی مدتی قبل ارائه داده بودند سخن گفت. این گزارش ها شامل پیش بینی هایی در سال ۲۰۲۰ بود که بارزترین آن انتقال نفوذ جهانی به سمت شرق به وسیله چهار کشور مهم از جمله چین و ایران و هند و روسیه است و از این وسیله برای اثبات نیت های خصمانه خود در برابر آمریکا استفاده می کنند. وی در ادامه گفت سیاست امروز آمریکا این است که با تحرک در خاورمیانه سعی می کند مانع این انتقال شود و این امر با تشویق تروریسم و انتقال آن به چهار کشور مذکور در «شرق» محقق می شود تا به این ترتیب همه آروزهای آن ها را در تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ و جهانی از بین ببرد.
تروریسم نتیجه اندیشه افراطی و تکفیری است. در هند مسلمانان زیادی هستند. در چین حدود یک صد میلیون مسلمان هستند که برای استقلال خود فعالیت می کنند. این کشورها باید تلاش کنند تا ثبات آنها خدشه دار نشود. من پرسیدم آیا دلایل و اسنادی در دست دارید که نشان دهد محور این کشورهای چهار گانه به یک حقیقت موجود تبدیل شده است؟ وی در جواب گفت: اینها با یکدیگر در چارچوب سازمان های منطقه ای از جمله سازمان «شانگهای» همکاری دارند اما تاکنون بحثی برای توسعه این همکاری و توافق بر سر اتخاذ سیاست واضحی به منظور ضربه زدن به تلاش های آمریکا برای نا امن کردن منطقه، توسط آنها صورت نگرفته است. شاید چنین چیزی در آینده اتفاق بیفتد. در موضوع سوریه و نقش ایران شخصیت ایرانی دیگری آن را خط استراتژیک نامید که ایران به رهبری آیت الله خامنه ای هرگز از آن دست نخواهد کشید، گفت: این همان خطی است که ایران را با متحدان لبنانی و سوری و عراقی و ... در یک صف قرار داده است. این شخصیت نزدیک به قدرت تاکید کرد ایران به دو دلیل هرگز از این خط عدول نخواهد کرد: نخست: تعلق خاطر آن به قضیه فلسطین و تاکید بر اینکه مردم فلسطین باید حق خود را بگیرند. دوم: تاکید بر حمایت از حزب الله و حفظ ارتباط زمینی با آن از طریق سوریه و عراق.
اما در رابطه با مسئله فلسطین آیت الله خامنه ای هرگز با اسرائیل مذاکره نخواهد کرد ولی در عین حال به طور مستقیم با فلسطین درگیر نخواهد شد و مبارزه غیر مستقیم را ادامه می دهد؛ مگر اینکه اسرائیل بخواهد به ایران تجاوز کند و آغاز گر حمله باشد. وی همچنین گفت مگر اینکه اسرائیل پیشنهاد همه پرسی را که رهبر انقلاب اسلامی برای رسیدن به سازش مطرح کرده، قبول کند. اما راه حل ایجاد دو دولت اسرائیل و فلسطین که اوباما مطرح کرده است اگر فلسطینی ها و دولت های عربی آن را قبول کنند ایران بر این پیشنهاد سکوت خواهد کرد. این نظر شخصی من است.
