دفن چند هزارتن سیبزمینی درخواب زمستانی یک وزارتخانه
دوشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۰۰:۲۵
کد مطلب: 459799
جا دارد، از مسئولان این وزارتخانه بپرسیم، چگونه چنین اتفاقات غیرقابل توجیهی در حوزه عملکردشان رخ میدهد و آنقدر تکرار میشود که به رویه تبدیل میشود؟
به گزارش جهان، آمار سیبزمینیهای دفن شده چند برابر ۱۷۰۰ تن است و کفایت و تدبیر مقامات وزارت جهاد کشاورزی را زیر سؤال میبرد.
پس از آنکه در روزهای گذشته خبر رسید ۱۷۰۰ تن سیبزمینی مازاد در استان فارس خریداری و برای تنظیم بازار دفن شده، واکنشهایی شکل گرفت که ابعاد مختلف این رویداد عجیب را نقد میکرد، ولی کمتر کسی تصور میکرد، این رویه به قدری رایج باشد که یکی دو هزار تن محصول دفن شده در استان فارس، تنها گوشهای از آن را نشان دهد. این در حالی است که اخبار رسیده، حکایت از آن دارد، دفن محصولات کشاورزی مازاد، آن هم در شرایطی که برای تهیه این محصولات مقادیر زیادی از منابع آبی و دیگر تسهیلات (مثل کودهای شیمیایی و آفت کشهایی که با یارانه توزیع میشوند) صرف میشوند و به همین دلیل هم که شده، باید مورد مراقبت بیشتری قرار گیرند، متأسفانه امری مرسوم به حساب میآید.
این را میشود از خبری دریافت که از فریدن اصفهان مخابره شده یا خبر دفن ۲۰۰۰ تن سیبزمینی در دهگلان (استان کردستان) و یا اخبار مشابه دیگر؛ اخباری که کمترین فایده قرار گرفتنشان در کنار هم، اثبات این نکته مهم است که دفن محصولات کشاورزی مازاد بر تقاضای بازار، امری رایج و پذیرفته است. آن هم در شرایطی که میشود این محصولات را میان نیازمندان توزیع کرد و اندکی از رنجشان کاست.
سوای این اشکال اخلاقی، نکته عجیبی که در دفن ۱۷۰۰ تن سیبزمینی استحصال شده در استان فارس به چشم میخورد، خرید این محصولات از کشاورزان بود که ظاهراً امری استثنایی به شمار میآید، زیرا اخبار روایت شده درباره سیبزمینیهای دفن شده در اصفهان و کردستان، حکایت از آن دارد که خبری از خرید این محصولات نبوده است.
با این حساب، میتوان به سلیقهای بودن این امر پیبرد و نتیجه گرفت که یا مسئولان استان فارس در دفن پول مهارت زیادی داشته و دارند و یا مسئولان کردستان و اصفهان در حق کشاورزان این مناطق اجحافی بزرگ روا میدارند، که در هر دو حالت، یک بام و دو هوای مسئولان در این امر مهم را ثابت میکند.
اما اشکال بزرگتر آنجاست که میدانیم همه این اتفاقات در حالی رخ میدهند که کشاورزی در کشورمان آنقدر مهم و حیاتی به حساب آمده که وزارتخانهای عریض و طویل متصدی پیگیری امور مرتبط با آن شده است؛ وزارت خانهای که ظاهراً به قدر تنظیم بازار محصولات کشاورزی پیش از کشت هم توان ندارد که اگر داشت، لازم نبود چند هزار تن چند هزار تن محصول کشاورزان را در شهرهای مختلف چال کنیم!
براین اساس جا دارد، از مسئولان این وزارتخانه بپرسیم، چگونه چنین اتفاقات غیرقابل توجیهی در حوزه عملکردشان رخ میدهد و آنقدر تکرار میشود که به رویه تبدیل میشود؟ آیا قابل قبول است که با وجود وزارت کشاورزی در بالاترین سطح اجرایی کشور، این همه سرمایه هدر رفته و حتی تبدیل به فرصتی برای خدمت به مردم نشود؟ منبع:کیهان
بعد از گذشت چند سال ما باید به این توانایی برسیم که
میزان مصرف داخلی+ میزان صادرات احتمالی رو محاسبه کنیم
و بعد به همون میزان سطح به کشت سیب زمینی یا هر محصول دیگر اختصاص بدیم
در مورد اخیر چرا بازار یابی برای صادرات و همچنین تحویل سیب زمینی به نیازمندان و ارگان های مدد کار ، انجام نشده؟
کارکنان جهاد کشاورزی هم همانند سیب زمینی با حقوق و مزایای اندک نسبت به سایر دستگاهها چند سالی است به مرور دفن می شوند لااقل می توانستند این سیب زمینی ها را باقیمت مناسب بین کارمندان و سایر اقشار ضعیف جامعه توزیع نمایند تا ضرری متوجه کشاورزان نشود و کفران نعمت نگردد.
ای بابا چی خبر شده اینقدر حرفها وعملکردها وقولها امروز فرداها و....دفن میشه که اینم روش .اینقدر جدی نگیرید:
-وقتی قیمت بلیط هواپیما بال درمیاره وآزاد میشه جدی نگیرید ,برگردیم به 100 سال قبل که پدرانمون پیاده میرفتند مشهد.
2-وقتی قیمت حمل خودرو از بندرعباس به تهران از 173 هزارتومان ظرف یکماه به 234 هزارتومان افزایش پیدا میکنه جدی نگیرید.
3-وقتی گمرک 5 میلیارد تومان پوشاک وارد میکنه ولی 750 میلیارد تومان قاچاقی وارد میشه جدی نگیرید.
3-وقتی رئیس ستاد قاچاق توبرنامه شبکه خبر صراحتا اعلام میکنه ما صددرصد پرونده های قاچاق ما پرونده هائی است که قاچاق آنها تا 100 میلیون تومانه وبه پرونده های میلیاردی دسترسی نداریم واگر هم پی گیری کنیم مجبوریم با یک تلفن ویا سفارش کوتاه بیایم جدی نگیری.
4-وقتی که دردولت ما زمینخوار -دریاخوار-کوهخوار-هواخوار وچه بساآدمخوارهم پیدا میشه جدی نگیرید.
5-وقتی همه دغدغه های دانشجویان کارهست ولی با دبدبه وکبکبه پشت تریبون حرف از حرکت چرخه زنگ زده صنایع میزنیم وبا افتخار میگیم رکود تک رقمی شده جدی نگیرید
6-وقتی بعنوان متولیان به ولی نعمتان که مردم باشند نارو میزنیم وبا وام 25 میلیونی آنها رو غرق در بدهی میکنیم جدی نگیرید.
7-وقتیا دیپلماسی خنده باعث میشه قورباغه هائی مثل ترکیه وعربستان برامون هفت تیر بکشند جدی نگیرید
اصلا این نوشته هارو جدی نگیرید چون گوش شنوائی نیست تا بشنود وجدی بگیرید
چرا این سیب زمینی ها را به عراقی ها ندادند تا در اربعین استفاده کنند؟ والله تدبیر مردم بی چیز و ندار و فقیر عراق که به نظر ماها عقب مانده هستند از این دولتی ها بالاتره.
میزان مصرف داخلی+ میزان صادرات احتمالی رو محاسبه کنیم
و بعد به همون میزان سطح به کشت سیب زمینی یا هر محصول دیگر اختصاص بدیم
در مورد اخیر چرا بازار یابی برای صادرات و همچنین تحویل سیب زمینی به نیازمندان و ارگان های مدد کار ، انجام نشده؟