گروه اقتصاد جهان نيوز - بررسی روند تحولات و عملکرد مسئولین در سالهای اخیر نشان میدهد که به رغم وجود سیاستها و قوانین کارگشا در کشور، حرکت در جهت اهداف کلان نظام با اختلالاتی روبرو است. یکی از دلایل این موضوع، نبود یک شاخص دقیق برای تعیین میزان همسویی عملکرد متولیان امر با سیاستها و اهداف کلان کشور است. پپگیری و رصد دقیق و مستمر عملکرد مدیران ارشد اجرایی، قدم اولی است که باید در این جهت برداشته شود.
در این گزارش سعی داریم نگاهی گذرا داشته باشیم به عملکرد ولی الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی در دولت یازدهم:
*مقدمه
ولی الله سیف، دومین سال ریاست خود بر بانک مرکزی را همراه با کاروان دولت یازدهم پشت سر گذاشت. رئیسکل نهاوندیِ بانک مرکزی معمولاً رسانهها و مردم را به یاد «نقدینگی»، «مؤسسات مالی غیرمجاز» و «سود بانکی» میاندازد. وی که سابقاً از منتقدین افزایش حجم نقدینگی و اجرای طرح مسکن مهر بوده است، اکنون تمایل زیادی به شرح دستاوردهای دولت فعلی در کنترل تورم دارد.
در دو سال اخیر مهمترین اتفاق مرتبط با حوزه کاری رئیسکل بانک مرکزی برای مردم، ورشکستگی موسسه میزان بود؛ اتفاقی که هزینه زیادی برای سپردهگذاران داشت و دردسرهایی هم برای وزیر اقتصاد در مجلس ایجاد کرد.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی که سابقه مدیرعاملی بانکهای ملت، سپه، ملی و کارآفرین را در کارنامه خود دارد، در زمان بروز اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانیِ بانک صادرات مدیرعامل آن بود. شعار اصلی این مرد کهنهکار بانکی، «کنترل نقدینگی و سالمسازی آن» است. هرچند که سیف تلاش زیادی نمود تا در راستای شعار خود حجم نقدینگی را مهار کند ولی از آنجاییکه در عمل، مخالفت چندانی با خلق پول بانکها نداشت، نمرهی درخشانی در این درس کسب ننموده است.
*اقدامات
۱. بهرهبرداری از چند سامانه الکترونیکی جدید
۲. پیشرو نبودن در انعقاد پیمانهای پولی دوجانبه
۳. افزایش نقدینگی و بیتوجهی نسبت به هدایت تسهیلات به تولید
۴٫ تلاش ناموفق برای کاهش سود بانکی
*موارد مغفول
۱. نظارت منفعلانه در موضوع معوقات بانکی
۲. جولان مؤسسات غیرمجاز
*تحولات
۱. قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر
۲. انحراف در تسهیلات اعطایی بانکها
سهمیه مصوب بخشهای مختلف اقتصادی از تغییر در مانده تسهیلات بانکهای تجاری در سال ۱۳۹۰
تسهیلات پرداختی بانکها به تفکیک بخشهای اقتصادی در ۴ سال اخیر
مقایسه سهم تعیین شده تسهیلات در سال ۹۳ و مقادیر محقق شده (هزار میلیارد تومان)
*جمعبندی
بررسی عملکرد دکتر سیف در دو سال گذشته حاکی از این است که ایشان بیشتر تمایل دارند مسائل نظام بانکی را از راه مصالحه حل کنند. برای مثال میتوان به جلسه هماهنگی با بانکها برای کاهش سود تسهیلات اشاره کرد که علیرغم موافقت بانکها، نهتنها سود کاهش نیافت بلکه حتی در مورد برخی مؤسسات مالی، افزایش هم پیدا کرد. همچنین نحوه برخورد با مؤسسات مالی غیرمجاز نیز شاهد دیگری بر این مدعاست. بانک مرکزی به جای برخورد با این مؤسسات، از مردم درخواست کرده که سپردههایشان را از آنجا خارج کنند. لذا کاملاً مشخص است که این رویه بانک مرکزی که مبنی بر درخواست و توصیه است کاملاً ناکارآمد بوده و تضعیف اقتصاد کشور را در پی داشته است.
از طرف دیگر نظام بانکی با تبدیلشدن به بنگاهی که تنها به فکر کسب سود است، به وظیفه خود در رونق تولید و رشد اقتصادی کشور بهدرستی عمل نکرده است و با نقش خود به عنوان یکی از محورهای اقتصاد مقاومتی فاصله زیادی دارد. این موضوع اهمیت نظارت بانک مرکزی لزوم برخورد جدی بانک مرکزی با متخلفان نظام بانکی و بهرهگیری از ابزارهای قانونی در این جهت را دوچندان میکند؛ ابزارهایی که در دو سال گذشته کمتر به کار گرفته شدند و به نظر میرسد دکتر سیف، به عنوان فردی که سابقه مدیرعاملی بانکهای مختلف را در کارنامه خود دارد، اعتقاد چندانی به آنها ندارد.
رئیس بانک مرکزی جای اینکه جلو اونارو بگیره ب مردم میگه پولهاتون رو بیارید بیرون