آن موقع دايي در ايران نبود و در اوج جوانياش با پيراهن تيم هرتابرلين بازي ميکرد که اولين دوره مسابقات ليگ حرفهاي ما به انتهاي فصل رسيده بود.
به گزارش جهان به نقل ا زروزنامه نود، آن موقع دايي در ايران نبود و در اوج جوانياش با پيراهن تيم هرتابرلين بازي ميکرد که اولين دوره مسابقات ليگ حرفهاي ما به انتهاي فصل رسيده بود.
علي پروين سرمربي سرخپوشان پايتخت بود و آبيپوشان روي کاغذ خود را قهرمان اولين دوره مسابقات ليگ برتر ميدانستند. استقلال بايد ديدار خود مقابل ملوان پايين جدولي را برگزار ميکرد و پرسپوليس با فجر سپاسي شيراز تيم دونده آن دوران بازي داشت. استقلال به يک مساوي نياز داشت تا قهرمان شود اما مردان پروين با کسب برد و شکست استقلال قهرمان ميشدند. با اين حال قبل از برگزاري ديدارهاي هفته پاياني انگيزه و روحيه مردان پروين تا حدي بود که مدام از قهرماني حرف بزنند و روحيه تيم استقلال را تضعيف کنند و اتفاقا همان نتيجه دلخواه پروين رقم خورد و سرخپوشان در عين ناباوري و با تلاش و اراده آهنين خود قهرمان شدند. اکنون همان مرد چشم تيلهاي به جمع سرخپوشان برگشته است و با اين که او قصد ندارد در مسائل فني تيمش دخالت کند اما دايي براي کسب نتيجه و رسيدن به موفقيت بايد به افکار اين مرد باتجربه احترام ويژهاي قائل باشد و از تجربياتش به نحو شايسته استفاده کند. به نظر ميرسد دايي آن طور که بايد و شايد افکار و شيوههاي پروين را نميشناسد.
هدف ما از نگارش اين مطلب بازگشت پرسپوليس و دايي به فوتبال سنتي نيست اما در مقاطع حساس بايد تيم فقط به فکر کسب نتيجه باشد و نتيجه گرفتن در ميدان سبز فوتبال نيز هنر مربيان باتجربه و کار بلد است. دايي بايد بپذيرد از نظر فني نياز دارد مشاوران زيادي داشته باشد و چه کسي بهتر از پروين. همين قلعهنوعي بارها اعلام کرده که از پروين و شيوههاي مربيگرياش درس هاي فراواني گرفته است. دايي هم بايد از مرد باتجربه سرخها درس بگيرد و پاي درس او بنشيند. در مورد ارائه بازي فيزيکي، استفاده کردن از بازيکنان سرزن، تمرين ضربات ايستگاهي و ...با پروين بحث و جدل داشته باشد. زماني پرسپوليس در زدن ضربات ايستگاهي و ارائه بازي هوايي برترين تيم باشگاهي کشور بود که اکنون استقلال با هوشياري و زيرکي قلعهنوعي به چنين تيمي تبديل شده است. چرا دايي از اين توانمنديها محروم بماند در حالي که اکنون پروين در يک قدمي اوست.