اصلاح فرهنگ اقتصادی و تکیه به ارزشهای فرهنگی و دینی و بومی، در تمام دولتها نکتهای مغفول بوده است. به همین دلیل، دولتهای گذشته نیز با شعارهای تکراری رفع تورم و بیکاری، ریشهکنی فقر و افزایش رفاه، پا به عرصهی رقابت گذاشتند و همه با وجود تلاش زیاد، عاجز از درمان بیماریهای مزمن اقتصاد ایران، دولت را تحویل دادند.
و قدیمی اقتصاد ایران، از جمله بیکاری طولانیمدت و تورم طولانیمدت، سی سال است که در زمین اقتصاد ایران ریشه دوانده است. مسلماً این مشکلات ساختاری به راحتی قابل حل نیست و وعدههای انتخاباتی باید جای خود را به عقلانیت و داناییمحوری و درک درست از شرایط بدهد. مشکلات اقتصاد ایران بیش از آنکه با نظریات اقتصادی کتابهای درسی اقتصاد قابل حل باشد، نیازمند درک صحیح از مسائل و اصلاحات فرهنگی عظیم است.
تیم اقتصادی جدید باید به اقتصاد مقاومتی معتقد باشد؛ چرا که اگر اعتقاد به راهی که دولت در آن قدم نهاده است در میان اعضای تیم وجود نداشته باشد، باعث میشود که کارها جنبهی بخشنامهای و رفع تکلیف به خود بگیرد و دور باطلی که تا کنون وجود داشته است در عرصهی اقتصادی دوباره تکرار شود.
و معنوی بیشتر. همچنین وجود تحریمهای اقتصادی، اعتقاد به اقتصاد مقاومتی را اجتناب ناپذیر میسازد.