به اعتقاد ترقی ادبیات افشاگری ادبیات تبدیل رقابت انتخاباتی به مبارزه انتخاباتی است. این نشان میدهد رئیسجمهور جز سیاه و سفید کردن رقبا راه دیگری ندارد
درآمدهای کشور به عدالت میان همه اقشار تقسیم شود سخن میگفت اما مهمترین پروژه «بگم بگم» وی در زمان مناظرههای انتخاباتیسال 1388 اجرا شد که با درآوردن پرونده تحصیلی همسر یک کاندیدا، ادعاهایی درباره وی مطرح کرد که بعد از انتخابات هم کسی آن را جدی نگرفت و نامیاز آن برده نشد.
به اعتقاد سالک افشای مسائل افراد باید به گونهای باشد که در صورت عدم افشا جامعه به خطر بیفتد و اگر کسی دست به افشاگری زد باید در مقابل دادگاه دلایل محکمه پسند داشته باشد.
است. علیالقاعده برای این حضور چارهای نیست که برای توجیه ناکارآمدیها و بدقولیهای خود توجیهی برای افکار عمومیداشته باشد و چه توجیهی بهتر از آنکه: «ماخواستیم؛ نگذاشتند.»
به اعتقاد امیری وقتی کاری بارها توسط رئیسجمهور انجام میشود وهیچ برخوردی در قبال آن صورت نمیگیرد این رفتار به مرور تبدیل به هنجار میشود و همه فکر میکنند میتوانند چنین رفتاری را داشته باشند
نیز دراین باره به تهران امروز میگوید: ما در نظامیزندگی میکنیم که مبتنی بر ارزشهای دینی و اسلامیاست و یکی از اصول مطرح در این نظام حفظ ارزش و کرامت انسانهاست. براین مبنا کسانی که منطق دارند و از استدلال قوی برخوردارند با حفظ کرامت انسانی، موضوعاتی که مستند و مستدل است و طرح آن به نفع نظام است را مطرح میکنند.
تهدید احمدینژاد به افشاگری در شرایطی است که وی در طول 8 سال گذشته از پاسخگویی فرار کرده و توپ را به زمین کسانی میاندازد که هیچ نام و نشانی از آنان نمیدهد.
بر خلاف تاکید رهبری که فرمودند هر گفته و سخنی که قبل از انتخابات به آرامش جامعه لطمه بزند خیانت به کشور و نظام است، با دست گرفتن سرپرستی تجمعات انتخاباتی دولت که در استادیوم آزادی شکل گرفت و در سفرهای استانی ادامه یافت، به نوعی تبلیغات غیررسمیانتخاباتیاش را شروع کرده.