بسياري از دوستان شما در سالهاي اخير به دام جريانهاي فمينيستي افتادند و حاصل خاك خوردن شان روي صحنه را به ارزاني و خيلي ساده به باد جريانهاي سياسي نامتعارف دادند.

به گزارش سرویس زنان جهان؛ اجرای حکم شهلا جاهد قاتل همسر قانونی محمد خانی یکی از بازیکنان سابق تیم پرسپولیس که پرونده اش به دلیل جنجال سازی سالها به طول انجامید عکس العمل هایی را در پی داشت.

در همین زمینه برخی چهره های هنری هم به اظهار نظر خاص پرداختند که پاسخ های مردمی را در پی داشت از جمله نامه یک وبلاگ نویس به ترانه علیدوستی است:

خانم ترانه عليدوستي سلام ، نوشته شما درباره اعدام شهلا جاهد را خواندم و لازم ديدم نكاتي را با شما درميان بگذارم كه نياز بسياري از هنرمندان امروز كشورمان ايران است.

بازي كردن در نقش فعال حقوق بشر، فعال حقوق زنان ، فعال اجتماعي و امور خيريه و... هميشه و در تمام دنيا از ژست هاي اجتماعي جذاب هنرمندان بوده است.

اما اين گرايش درايران مدتي است كه به شكل هوشمندانه اي توسط دشمنان اين ملت و در واقع دشمنان انسانيت تهديد ميشود و عده اي سود جو سوار بر موج احساسات مردم و تاثير گذاران برآنها اهداف خاص جرياني خود را تعقيب ميكنند.

يكي از عمده ترين اين جريانها گروهي است كه به دروغ خود را فعال و حامي حقوق بشر معرفي مي كنند و البته در باره نقض حقوق بشري حقيقي در جهان هيچ گونه واكنشي نشان نمي دهند.

اين گروه كه چشمان خود را بروي فجايع بشري و انساني در سراسر دنيا بسته اند ، صرفا با اهداف كثيف سياسي كشورمان را در تنگناي سياسي و حقوقي در سطح بين الملل قرار داده و با طرح ادعاهاي گزاف عليه جمهوري اسلامي ايران در صحنه هاي مختلف جهاني اسباب خدشه دار شدن شخصيت ايراني و جايگاه ايران را فراهم مي آورند.

اين گروه از به اصطلاح فعالان يك بسته حقوقي و فرهنگي را با خود حمل مي كنند كه داراي خصوصياتي و شعارهايي از جمله موارد ذيل مي باشد:

1_ مقابله با اجراي احكام و حدود اسلامي
2_مقابله با اعدام به هر شكل و به هر دليل
3_ احياي حقوق زنان با زاويه تساوي در حقوق زن و مرد
4_ حفاظت از محيط زيست با زاويه مقابله با فناوري هاي هسته اي 
5_دفاع از حقوق كودكان با زاويه دفاع از كودكان نامشروع

همانطور كه بسيار واضح است ، زاويه و جهات طرح اين موضوعات در خور تامل است نه اساسا كليات موضوع.

اينكه گروهي از نخبگان يا شخصيت هاي موثر سياسي كشور بتوانند در راستاي مقابله با فقر ، فساد و احياي حقوق كودكان و حفظ محيط زيست كارهايي انجام بدهند في نفسه عمل مثبتي است، اما اگر هنرمندي صرفا به كشته شدن يك فرد با اعدام مخالفت كند، بخاطر دفاع از حقوق كودكان نامشروع كه برايندي است از ترويج ارتباطات غير اخلاقي در فرهنگ منحط و كثيف فمينيسم ، بخاطر مبارزه با توسعه علمي كشور در خصوص مسائل زيست محيطي با داعيه انرژي هسته اي و... قرباني شود بدون ترديد زيان بسيار گراني را متحمل شده است.

كسب وجاهت اجتماعي مسير هاي بسيار كوتاه و بسيار منطقي را هم دارد كه اصلا نيازي به طي طريق آنهم به اين صورت نباشد.

بايد در نظر داشته باشيم كه آبروي كشور برابر است با آبروي هر فرد ايراني.

البته خانم عليدوستي من درك ميكنم كه فضاهاي داخلي جمع هاي هنري درايران چقدر مسموم و مهاجم است و چقدر ايفاي نقشهايي ازين دست مي تواند براي حفظ جايگاه هنري و حتي تبديل شدن به بازيگران شبه روشنفكر موثر باشد، اما بدانيد مسير انكار ارزشهاي انساني به هر بهانه اي كه باشد مسيري درست نيست.

بسياري از دوستان شما در سالهاي اخير به دام جريانهاي فمينيستي افتادند و حاصل خاك خوردن كم و زيادشان روي صحنه و پيروزي در ميدان نفس گير رسيدن به هنرورزي حرفه اي را به ارزاني و خيلي ساده به باد جريانهاي سياسي نامتعارف دادند.

خانم عيلدوستي هوشيار باشيد كه شواهد نشان مي دهد در يك قدمي شما لانه كرده اند و دير نيست كه طلب و خواسته هاي راديكالتري را از شما بخواهند.
 
منبع:http://bohran.blogfa.com/post-110.aspx