بني صدر دست به قلم برد و در ستون " کارنامه رئيس جمهور" روزنامه انقلاب اسلامي، ضمن رد اين مطلب و خرافي دانستن آن اعلام کرد چرا اين اسب سوار در جنوب به ياري رزمندگان اسلام نمي آيد.
سپاه قريش مردانه ايستادند و خداوند نصرت خود را به آنان نشان داد. آنجا بود که دشمن قدرتمند در برابر چشمان مجاهدان في سبيل الله کمتر از آنچه بودند ديده شدند و در برابر دشمن سپاه اسلام را بيش از آنچه که بود ديد. و همانجا بود که ملائکه به ياري سپاه اسلام آمدند و...
آنانکه عمليات تنگه قاسم آباد را طراحي و اجرا کردند نه چريک هاي قوي هيکل و درشت اندام بودند؛ نه از ابزار هاي پيشرفته استفاده بردند. افرادي چون شهيد نظري که ريز نقش و سبک وزن بود. شهيد سيد احمد حاج سيد اوليا که او نيز به زور 48 کيلو را پر مي کرد! اما آنقدر متوکل و مؤيد به نصرت خدا بودند که ذکر کردني نيست.
نکته دقيقي اشاره کرد. نکته اي که در آن روزها هرگز مورد توجه قرار نگرفت و با گذشت 28 سال از شهادت وزوائي مغفول واقع شد و آن کشف راز و رمز پيروزي هاي محسن وزوائي بود. چه حال و هوايي و چه روابطي در ميان محسن وزوائي و پاسدارانش وجود داشت که آنها براي عمليات سر از پا نمي شناختند و قله هاي بلند را با تجهيزات انفرادي سنگين و سختي راه و تسلط کامل دشمن بر منطقه از روي ارتفاعات مي پيمودند و در حالي به آنها نزديک مي شدند که دشمن گيج و منگ و مات و مبهوت دستها را بالاي سر برده و تسليم مي شد.
بعد از عمليات، حاج احمد متوسليان محسن را در آغوش کشيد و گفت «گردان حبيب همان گرداني است که من مي خواستم.»
محسن وزوائي در کنار دو بسيجي شجاع شهيدان «محمد نظري و حسين چنگيزي» (طراحان اصلي اين عمليات ) نقش آفرين بودند، آنجا نيز يك گروه کمتر از 30 نفره بر دشمني تاختند که در سنگرهاي به ظاهر مستحکم در عمق جبهه در آسودگي تمام خوابيده بودند و هرگز گمان نمي بردند نيروهاي اسلام بتوانند به آنان نزديک شوند، چه رسد به اينکه بيايند و از صد متري و از سه جهت تانک ها، نفربرها و سنگرهاي آنان را با موشک انداز «دراگون» تاريخ مصرف گذشته و موشک هاي آرپي جي 7 به آتش بکشند.
سلاح محسن وزوائي هرگز زنگ نخواهد زد. اين سلاح زمان نمي شناسد. تنها آدم خودش را مي طلبد. ما بايد تلاش کنيم تا راه را براي تربيت نسل هايي همچون شهيد وزوائي باز کنيم. اين کار چندان ساده نيست.
اي که بيش از 25 کيلومتر از نقطه عزيمت رزمندگان اسلام فاصله داشت. محسن هنگام عبور از تپه ماهورها و دشتهاي وسيع دشت عباس متوجه مي شود مسير را گم کرده است. لذا در زماني که تمام راههاي پيدا کردن موقعيت و بازگشت به مسير درست نا اميد مي شود، گردان را زمين گير کرده و در سياهي شب از گردان جدا شده و پس از اقامه دو رکعت نماز دست نياز به آستان بي نياز بلند کرده و با توسل به دردانه پيامبر و تضرع و انابه به درگاه الهي از خدا مدد مي خواهد به احترام زهراي مرضيه(س) راه را بيابند. چرا که خاموش نشدن توپخانه دشمن توسط گردان حبيب همان و قتل عام شدن نيروهاي عمل کننده و شکست عمليات همان.
مطلب خوبي بود اميد است مسئولين بيش از اين به اين ستارگان بي مانند توجه كنند. اگر وزوائي دانشجوي پيرو خط امام است عبدي ها كيستند...