انواع متفاوت ارتباط با جنس مخالف در یک سریال پربیننده
يکشنبه ۲۷ تير ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۱۶
کد مطلب: 125347
سریال «فاصلهها» نوشته مسعود بهبهانینیا، که در ۵۰ قسمت ۳۵ دقیقهای تهیه شده، چندی است از شبکه سه سیما در حال پخش است.
به گزارش سرویس زنان جهان؛ سریال فاصله ها با بازی؛ دانیال حکیمی، شاهرخ استخری، مریم کاویانی، روشنک گرامی، رضا توکلی، حمید شریفزاده، احمد قاسمی، نوید قنبریان، مینو شیخان، محمدرضا قیاس آبادی و… می رود تا به یکی از پر بیننده ترین سریال های تلویزیون مبدل شود.
داستان این سریال در خانواده دو برادر و یک خواهر اتفاق می افتد که خانواده برادرها در تضاد کامل با یکدیگر هستند، یکی خانواده ای کاملاً از هم گسسته و دیگر خانواده ای به هم پیوسته و استوار بر مبانی دینی.
خانواده رضا کریمی، خانواده ای کاملاً همبسته است که تمام مسائل و مشکلات اعضای خانواده در آن بررسی و حل می شود، در عوض خانواده محسن کریمی یک خانواده از هم گسسته است که فرزند بی اعتنا به نظرات پدر و بدون مشورت با او درس و دانشگاه را رها کرده، برای خود شغلی پیدا می کند که منجر به آشنایی با یک دختر و دوستی با او می شود.
در این خانواده، رابطه دختر و پسر به صورت مخفیانه صورت می گیرد و حتی در دیالوگهایی که دو کاراکتر سعید و بیتا در رستوران با هم دارند، موضوع بی اهمیت نشان دادن خانواده از زبان بیتا بیان می شود، درحالی که در خانواده رضا، این موضوع برعکس است و دختر خانواده نامه پسری را که از او خواستگاری کرده است در حضور پدر و مادر می خواند و از آنها درباره ازدواج خود نظرخواهی می کند.
اگر خوشبینانه نگاه می کنیم بنظر می رسد این سریال قصد دارد دو نوع متفاوت ارتباط برقرار کردن با جنس مخالف را نشان دهد که یکی به صورت مخفیانه و به منظور دوستی انجام می شود و دیگری به صورت آشکار و با آگاهی خانواده و در قالب خواستگاری و کارگردان در نهایت قصد دارد اولی را رد و دومی را تأیید کند.
اینکه کدام یک از این دو نوع رابطه درست و کدام غلط، موضوعی است که اگر کارگردان نتواند آن را به خوبی مدیریت کند در نهایت مخاطب را دچار سردرگمی خواهد کرد.
البته نباید فراموش کرد که مخاطبی که در هر قسمت شاهد انحطاط اخلاقی شخصیت ها است و روابط مخفیانه دختر و پسر را در قالب دعوت به رستوران و دیالوگ های احساسی دیده است دیگر نمی تواند در یک قسمت و به صورت سرهم بندی شده نتیجه گیری مورد علاقه نویسنده را تحصیل کند.
امیدواریم کارگردان این سریال این نکته را مدنظر داشته باشد که برای نتیجه گیری درست از یک سریال 50 قسمتی نیاز به صرف وقتِ بیشتر از یکی دوقسمت پایانی است.
البته نکته قابل تحسین در این سریال تلاش های محسن برای برگردان پسر به مسیر درست و کانون خانواده است که متأسفانه امروزه در برخی از خانواده ها به فراموشی سپرده شده است و به محض اینکه فرزند خانواده در مسیر نادرست قرار می گیرد از سوی خانواده طرد شده و یا هیچ تلاشی برای بازگرداندن او نمی شود.
این سریال یک سریال با محتوا و خوب است و توانسته ذائقها های مختلف را به سمت خود جذب کند .اتفاقا در صدد نشان دادن خوب وبد است و در این کار خوب عمل کرده و این مسئله را به آسانی منتقل می کند.
نوع خوب وبد بودن ارتباطهای جونان با همدیگر در این سریال،به عقیده من به خوبی به مخاطب منتقل شده. این را از گفته های دوستان و نزدیکانم می گویم.
غیر سرگرمی همیشه دو آموزش درکنار همه در اکثر سریال ها وجود دارد -- خوب و بد ، زشت و زیبا -- حق و باطل و....... اما مهم آن است که اثر پذیری کدام یک بیشتر است ؟ ولی متاسفانه آموزش های بد ، زشت ، باطل روی جوانان که دارای احساس ظریفی هستند و برای اولین بار آنرا می بینند اثر گذاری تجربه آنرا که من میتوانم مثلا پکی به سیگار بزنم ولی سیگاری نشوم و یکبار در محلی نامناسب حاضر شوم ولی آلوده نشوم و.... بیشتر از درس آموختن خیر است ؟ چه کس و یا چند نفر جامعه شناس قبل از سرمایه گذاری ساخت سریال آنرا بررسی میکنند و پیامد های آنرا می بینند ؟
اتفاقا روش اعلام مستقيم اثربخشي ندارد بايد پيچيدگي ها را نيز به تصوير كشيد تا در زندكگي واقعي نيز قابل به كار بستن باشد.
ضمنا يكي از مشكلات فيلم هاي ايراني استفاده از چهره هاي مثبت در نقش هاي مثبت و استفاده از چرهره هاي منفي در نقش هاي منفي است كه در صورت نقش بستن در ذهن افراد در زندگي واقعي اثرات زيانباري را در بر خواهد داشت چرا كه افراد به تدريج به ظاهر افراد توجه نموده و اعتماد مي كنند در حالي كه ممكن است باطن و ظاهر افراد با هم همخواني نداشته باشد.
اين بحث در خصوص اسامي نيز است و هميشه اسامي مذهبی و از اين دست مثبت و اسامي سيامك و سياوش و.. منفي است. چرا؟
مگر تا حالا قاچاقچي و خلافكار با اسم مذهبی نداشتيم؟ و همچنین اسمای مانند سیاوش و غیره که آدمای خوبی هستند
در اینکه سریال از جذابیتهایی برخوردار است و در سطح قابل توجهی مخاطب را به دنبال خود می کشاند. نقطه ضعف این سریال و سریالهای مشابه آن است که بعد ایدئولوژیک آن مستقیم و غلیظ است. به هر روی موضوع خوبی انتخاب شده است
فیلمهایی که چند بچه خوشگل رو به نمایش میذاره همه به هم میرسن و با هم ازدواج میکنن.پسر بده به راه راست میاد
وای که آدم ..... میگیره از این همه دروغ
هنوز صد رحمت به فیلمای کره ای
مطمئنم که این نظر نمیذارین
مي تونست سريال رو از قسمت دوم شروع كنه وهيچ لطمه ای هم به اصل داستان نمی زد، قسمت اول غیر از عادی کردن بعضی مسائل هیچ فایده دیگه ای نداشت، مثلا این منطقی نیست که پسری که تازه کاره وبخاطر دوست ناباب ونداشتن مادر واختلاف نظر با پدر و.. یک راست با یک دختر بره شمال، یا در پارکینگ وقتی شیشه مشروب را از ماشین پدرش در میاره ساسان به راحتی بهش میگه چیه تا حالا ندیدی؟!!! آیا واقعا جامعه ما اینطوریه یا میخواهیم اینطوریش کنیم من به عنوان یک جوان پایتخت نشین به شدت به قسمت اول سریال وبد اموزیهای ان اعتراض دارم، قسمتهای بعدش شاید واقعیت جامعه باشه ولی قسمت اول ان ضربه بزرگی به فرهنگ ما زد. ای کاش اقای ضرغامی کامنت منو میخوند
سلام
اين سريال تا الان مسائل رو خوب مطرح كرده اما جمع بندي ونتيجه گيري در روزهاي آخر براي كارگردان سخت ميشه.
اما الحق كه نياز جامعه به اين مسائل امروز نيازه ..فقط مبحث ربا رو توجه كنيم..بر اثر آشنا نبودن به احكام اين بلاها سر هر كس احتمال دره بياد ..
فقط نماز كافي نيست ...
ادم غبطه میخوره که سریالهای کره ای که اخیرا از صدا وسیما پخش شد چقدر مودبانه وبا احترام همه چیز رو نشون می ده حتی عشق رو. بعضی مواقع احساس می شه فرهنگ مارو اونا بهتر نشون میدن، مودب بودن احترام به دیگران بخصوص پدر ومادر و... ای کاش کارگردانان ونویسندگان ما وحتی بازیگران ما یک دوره ای اونجا میدیدند. قابل توجه که سریال یانگوم کلا شش ماه طول کشید وجالبتر از همه تواضع بازیگرانشونه. خلاصه کاش همه دست اندکاران یه چیزایی یاد بگیرن
فیلم در کل خوب تونسته مسائل روز جامعه رو باز کنه من که راضیم و از آقای سهیلی زاده تشکر می کنم .
در ضمن اون فردی که گفته سریال یانگوم 6 ماه طول کشیده بدونه اون سریال 1سال طول کشید و 56 قسمت بود بعدشم اصلا این دوتا سزیال چه ربطی به هم دارن که شما مقایسه کردین
آيا استفاده از هنرپيشه هاي معروف و پرطرفدار براي نقشهاي منفي مثل سعيد و استفاده از هنرپيشه هاي نچسب و غيرحرفه اي براي نقش هاي مثبت مثل علي صبوري و استفاده از موسيقي هاي عاطفي هنگام برقراي ارتباط سعيد و بيتا، در رسيدن اين فيلم به هدف مورد نظر كه همانا نقد انواع رابطه هاست،تاثير مورد نظر را دارد يا به نوعي تبليغ رابطه هاي منفي است؟
من به عنوان يك معلم كه سالها بانسل جوان كار كرده است مي گويم نظربسياري ازدوستان درموردنكات منفي اين فيلم درست است سعيدهم نمازمي خواندهم خيلي راحت دروغ مي گويدوهمه كارهاي منفي ديگرانجام مي دهد فيلم ريشه اختلاف درخانواده محسن وعلل تفاهم درخانواده برادرمحسن رانشان نمي دهدوبيننده دروسط ماجراواردمي شودفيلم براي سرگرمي خوب است ولي مگرمادراين دنيابراي سرگرمي آمده ايم كشوراين همه كارشناس تربيتي متعهدداردبايدقبل ازاين كه فيلمي ساخته شود بررسي شود وقتي پخش شدوبدآموزي هاي پنهان وآشكارخودراگذاشت ديراست اين مشكلات نه فقط دراين فيلم بلكه دربسياري ازفيلم هاي ديگروجودداردبدنيست سري به متون ناب اسلامي بزنيم بعد فيلم بسازيم تابدآموزي اش برمثبت آموزي نچربدالبته مي توانيدازادب وصداقت وحجاب ووقارونگاه كوتاه وسالم بازيگران مردوزن سريال كره اي كه بهترازمارعايت مي نماينديادبگيريدجمله اي ازآقاي حسن جوهرچي دريك سريال كه سالها قبل پخش مي شد خطاب به بازيگرزن فيلم هنوزيادم است كه گفت :چون من وشما هنوزنامحرم هستيم من به شما نگاه نمي كنم
بدآموزی زیاد داره ولی موضوع خوبه ولی کاش اینقدر کش نمی دادند اینی که ما می بینیم دیگه باید تموم بشه.بازی شاهرخ استخری با اینکه ازش خوشم میومد ولی اصلا خوب نیست خیلی جاها ممیک صورتش و می خواد نشون بده می زنه همه چی رو خراب می کنه ومصنوعی میشه آخه تو جامعه کسی رو دیدین اینقدر ادا اطوار در بیاره بگذریم بازیگرای دیگه عالیند بازیگر نقش علی صبوری خیلی عالیه کجاش نچسبه؟