امروز به جرات می توان گفت که صهیونیست ها ناخواسته شعله های یک تنفر عمومی را در کشوری که بطور سنتی و ذاتی هویت و مشروعیت و استمرار حیاتش را در طول 70 سال گذشته از آن داشته شعله ور ساخته است.
امروزه پس از ضربه طوفانالاقصی به صهیونیستها موضوعی که به شدت برای جبهه غرب سخت و سنگین تلقی میشود، آگاهی و هوشیاری مردم کشورهای غربی و آمریکا از جنایاتی است که توسط اسرائیلیها در نوار غزه رخ میدهد.
آمریکاییها در سال ۲۰۰۲ بعد از حمله به عراق و افغانستان در زمان بوش آماده میشدند به ایران حمله کنند. قبل از حمله پنتاگون برای آمادگی بیشتر یک مانوری تحت عنوان «شبیهسازی جنگ با ایران» برگزار کرد.
در چند مقطع زمانی چه در دوران باستان قبل از اسلام و چه در دوره اسلامی شاهد ظهور قدرت سیاسی قابلتوجهی در این سرزمین بودهایم که اراده ملت ایران را حتی در سطحی فراتر از مرزهای جغرافیایی فلات ایران نمایان ساخته است.
تب تُند آن دسته از رسانههای آمریکایی و اروپایی که از واکنش اسرائیل به عملیات بزرگ و محیرالعقول «وعده صادق» خبر داده بودند! خیلی زودتر از آنچه انتظار میرفت فرو کش کرد...
سخنگوی ارتش اسرائیل در همان روز اول اعلام کرد 99 درصد موشک و پهبادهای ایران را رهگیری کردیم. یعنی از حدود 300 موشک تنها 3 موشک به هدف اصابت کرده است. خب کم کم فیلم هایی منتشر شد که نشان می داد چقدر این ادعا ناشیانه است.
وقتی پای نقد مصلحانه لایحه عفاف به میان کشیده میشود، برخی از سر ناآگاهی و شماری نیز از روی بداندیشی اصرار دارند که منتقدان را به طرفداری از بگیر و ببند و برخوردهای سخت متهم کنند...
طوفانالاحرار در جهان علیه نسلکشی و جنایات جنگی در غزه مهمتر از طوفانالاقصی است. امروز رژیم صهیونیستی منفورترین رژیم در جهان است که با انزوای جهان و نیز نفرت جهانی روبهروست.
یکبار قدرت پیام در سطح افکار عمومی است. یک زمان هم قدرت پیام در سطح تغییر رفتار است. اما یک زمان چنان ارتقا پیدا میکند که قدرت پیام به سطح ایمان میرسد.
احتمالا محاسبات تلآویو نزدیک به چنین چیزی است که ایران ناچار به پاسخگویی است و اگر ایران با هر ملاحظهای از پاسخگویی به چنین تجاوز آشکاری امتناع کند، باز هم دستاورد گرانبهایی برای اسرائیل خواهد بود.
امروز افکار عمومی چندان تحت تأثیر اوکراین نیست در حالی که به شدت تحت تأثیر مردم غزه هست و این همان تأثیر تمدنی است که مردم فلسطین و خود این سرزمین با استقامت در برابر تهاجم سنگین غرب دارند.
تجربه تاریخی مجالس گذشته و فرازوفرودهای انتخاب مردم نشان میدهد «بیعرضگی»، «قدرتطلبی»، «ثروتاندوزی»، «شهوتپرستی» و بالاخره «سهمیهطلبی» سیمهای خاردار میدان انقلابی گری است.
جريان انقلابی اصیل، با سعهصدر و مدارا، نهتنها مشوق ریزشها نیست و دافعه را فقط در حد ضرورت پذیرا میشود بلکه همواره به دنبال گسترده کردن چتر انقلاب، جذب حداکثری، رویش بیشتر و تنشزدایی در روابط بینالملل و سیاست خارجی کشور است.