با اینكه هفتهها از وقایع تلخ پس از انتخابات میگذرد، اما هنوز تابوی دروغینی كه سبزپوشان و سركردههای آنان از كشتهشدهها درست كردهاند، به ابزاری برای رسانههای بیگانه و معاند جهت تبلیغ علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. به گزارش «جوان»، این موضوع در حالی است كه روز به روز كه از انتشار لیست دروغین 72 نفره میگذشت، یك به یك كشتههای جعلی زنده می شدند و خط بطلانی نه تنها بر روی ادعاهای دروغین در خصوص كشته شدگان اخیر بلكه بر روی تمامی ادعاهای جریان سبز كه مدام سنگ انقلاب، امام و نظام را به سینه میزدند، كشیده شد.
اما هیچ كدام از این افشاگریها و خط بطلان كشیدنها نتوانست هتک وجهه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را كه تا پیش از انتخابات یك چهره الهامبخش برای مسلمانان و آزادیخواهان جهان بود جبران كند. اثرات این تخریب وجهه را میتوان در اخبار مختلف رسانههای بیگانه كه در خصوص كشورمان منتشر میشود، ردگیری كرد.
ماجرای کشته شدگان مشکوک و ادعایی، ماجرای تلخی بود. دختری كه با دسیسه و برنامهریزی قبلی توسط عدهای معلومالحال برای خدشهوارد كردن به چهره نظام در طول ناآرامیها به قتل رسید و قضایای پس از آن كه طی آن تلاش شد، نام و چهره این دختر را به سمبلی جهت ادامه ناآرامیها تبدیل كنند و یا قصههایی كه در خصوص سعیده پورآقایی ساخته شد؛ دختری كه از منزل فرار كرده بود و در تمام زمانی كه آتش شایعات در خصوص او شعلهور میشد، در گوشهای مشغول استراحت و ترمیم زخمهایی بود كه هنگام فرار از خانه بر وی وارد آمده بود و میرحسین شكستخورده در انتخابات برای احیای چهره و محبوبیت خود در مجلس ختم دروغین این دختر شركت كرد. وقایع پس از انتخابات سرشار از دروغها و افسانههایی در خصوص كشتهشدهها بود كه برای نظام و انقلاب هزینههای بسیاری را به دنبال داشت.
اما به راستی چه كسی از بالا رفتن آمار كشتهشدگان وقایع اخیر استفاده میكرد و این آمارهای دروغین به نفع چه كسانی بود؟
آن چیزی كه در این بین طبیعی به نظر میرسد، این است كه بروز این فتنه بزرگ قطعاً بدون هزینه نیست. از قدیم گفتهاند: «در دعوا حلوا خیر نمیكنند.» وقایع اخیر هم همین گونه بود و عدهای از دو طرف كشته شدهاند حال چه با گناه و چه بیگناه و قطعاً تمامی كشته شدهها مربوط به طیف معترضین نیست و اسامی زیادی از نیروهای مردمی بسیج كه برای كنترل آشوبها به خیابانها آمده بودند نیز به چشم میخورد.
در این بین، تحركات رسانههای خارجی بسیار روشن است. آنها از كاه، كوه میسازند تا بلكه مخاطب را جذب خود كنند و هر آنچه كه سردمداران پسا پرده به آنها امر میكنند به مرحله اجرا در بیاورند.
نگاهی به عملكرد رسانههایی نظیر بی بی سی فارسی، بخش فارسی صدای آمریكا، شبكه صهیونیستی العربیه، شبكه الجزیره وابسته به وهابیون تندرو و دیگر شبكههای خارجی بیانگر این موضوع است كه امپراتوری رسانهای چماق كشته شدهها را در دست گرفته است تا به وسیله آن ضمن حمله به بنیانهای نظام كه تا چند ماه گذشته در محیطی ایزوله و مستحكم قرار داشت، اهداف استعماری سردمداران خود را برای امتیازگیری از نظام جمهوری اسلامی دنبال كند.
در این میان نیز نیروهای داخلی این رسانههای استعمارگر با ارائه آمارهای غلط و خوراكهای دروغ رسانهای، بنزین به آتش میریختند و رسانهها را برای فشار هر چه بیشتر به نظام تقویت میكردند.
این نیروها همانهایی بودند كه تا قبل از انتخابات دم از امام، انقلاب و جمهوری اسلامی میزدند و در تریبونهای مختلف نظام را در معرض خطر قلمداد میكردند اما حالا به سمتی رفتهاند كه به دشمنان جمهوری اسلامی خط میدهند.
تمام این جار و جنجالها در حالی است كه سابقه كشتار معترضین در جریان اعتراضات اجتماعی و سیاسی دوران حاكمیت این آقایان در اذهان مختلف وجود دارد. كشتارهایی كه دلیلی جز ناكارآمدی دولتمردان این جریان در كنترل بحرانهای اجتماعی و سیاسی ندارد. اعتراضات مردم قزوین، مشهد، سبزوار، سمیرم، فیروزآباد و ایذه كه بسیاری از آنها اعتراضاتی اجتماعی بودند به خشونت و كشتار منجر شد و از همه جالبتر اینكه دولتمردان آن وقت تمامی سعی و تلاش خود را به كار بستند تا جلوی انتشار خبر این درگیریها را بگیرند، مبادا نقاط ضعفشان هویدا شود و چهرهای كه با نقاب گفتمان برای خود درست كرده بودند، خدشهدار شود.
و دریغ از رسانههای به اصطلاح آزاد نظیر بی بی سی، صدای آمریكا، العربیه و الجزیره كه اخبار این وقایع را پوشش دهند. بنابراین با كنار هم قرار دادن وقایع اخیر و سركوبهای گذشته در شهرهای مختلف، آیا نمیتوان نتیجه گرفت كه سرمداران موج سبز به راستی از نظام خارج شدهاند و اهداف استعماری سایر كشورها را در داخل دنبال میكنند؟ چرا كه قطعاً هیچ فردی در داخل از بالا رفتن آمار كشتهشدههای وقایع اخیر سود و نفعی نمیبرد و این جنجالها برای معرفی هر میتی به نام جریان سبز و در مقابل سرپوش گذاشتن بر افتضاحاتی كه در دوران اصلاحات در سركوب اعتراضات اجتماعی مردم روی داد، ذهنیت دستنشاندگی برخی آقایان از سوی استعمارگران را بیش از پیش تقویت میكند.