روابط عمومي روزنامه ايران درباره ويژهنامه «خاتون» اين روزنامه كه امروز شنبه ۲۲ مرداد منتشر شد، اطلاعيهاي صادر كرد.
به گزارش خبرگزاري فارس، متن كامل اطلاعيه روابط عمومي روزنامه ايران به شرح ذيل است: بسماللهالرحمنالرحيم روزنامه ايران به منظور تبيين نقش حجاب در حفظ عفت و پاكدامني زن مسلمان ايران و تجليل از مقام و منزلت وي، اقدام به انتشار ويژهنامه وزين و ارزشمندي به نام خاتون كرده كه روز شنبه به همراه روزنامه ايران به صورت رايگان توزيع شده است. متاسفانه تعدادي از سايتهاي خبري كه بعضا مدعي دفاع از جريان اصولگرايي نيز هستند در اقدامي هدفمند، بخشي از مطالب وزين اين ويژهنامه را آشكارا تحريف كرده و از اين رهگذر كوشيدهاند تا ضمن ناراحت كردن علما و روحانيون عاليمقام، احساسات مذهبي مردم را تحريك نمايند.
به عنوان نمونه، سايت خبري رجانيوز كه از مدعيان اصلي جريان اصولگرايي است با تحريف آشكار گفتوگوي اين ويژهنامه با آقاي مهدي كلهر به نقل از وي ادعا كرده است كه «چادر مشكي، اشرافي و متكبرانه است و از مجلس عياشي شبانه اروپا در آمد». اين درحالي است كه آقاي كلهر در اين گفتوگو به هيچوجه وارد ماهيت چادر نشده و صرفاً رنگ مشكي را مورد بحث قرار داده است.
وي گفته است:رنگ متكبرانه مشكي را ناصرالدين شاه از مجالس اشرافي عياشي شبانه در اروپا به ايران آورد. بنابراين كاملا روشن است كه وي فقط رنگ مشكي را به جهت وارداتي بودن آن از فرانسه و انگليس، يك امر اشرافي و متكبرانه توصيف كرده است نه اصل چادر را كه در آن زمان زنان ايراني از چادرهاي نقشدار و كاملا پوشيده استفاده ميكردند.
همين سايت خبري در تحريف ديگري از اين مصاحبه، به نقل از آقاي كلهر «چادر مشكي را بدترين پوشش در زمينه فلسفه حجاب» ناميده است. اين درحالي است كه آقاي كلهر فلسفه حجاب را پيشگيري از قرار گرفتن زن در مقابل تير نگاه مردان هيز توصيف كرده و از اين منظر چادر مشكي را نه به جهت چادر بودن بلكه از نظر مشكي بودن آن، موجب برجسته شدن چهره زن و قرار گرفتن آن در مركز نگاه ديگران توصيف كرده است.
اين سايت خبري در ادامه تحريفات خود مدعي شده است كه آقاي كلهر قانون حجاب و عفاف را با ياساي چنگيز (فرمانده خونخوار مغول) مقايسه كرده است. اين درحالي است كه سخنان آقاي كلهر چنين بوده است: قانون حجاب ما كامل و جامع نيست اما قانون حجاب هر طوري كه هست بايد اجرا شود. من در سال ۷۷ در نامههايي به فرزندم كه در روزنامه جمهوري اسلامي منتشر شد نوشتم ياساي چنگيز بهتر از نبودنش است. او با اين اشاره خواسته است تاكيد كند كه اجراي قانون هرچند ضعف هم داشته باشد بهتر از بيقانوني است و اين سخن كاملا درستي است و هيچكس از اين سخن، قياس ميان حجاب و عفاف با ياساي چنگيز را برداشت نميكند مگر افكار انحرافي و غلط گردانندگان برخي سايتهاي يك جريان خاص.
اين سايت خبري در انتها به سرمقاله ويژه نامه به قلم آقاي علي اكبر جوانفكر سرپرست محترم روزنامه اشاره كرده و آورده است: جوانفكر «قرار دادن حجاب در حوزه امر به معروف و نهي از منكر را اشتباه ناميده است».
اين تحريف غير اخلاقي در حالي صورت گرفته كه در سرمقاله ويژهنامه چنين آمده است: اگر حجاب را در حوزه امر به معروف و نهي از منكر قرار دهيم، اشتباه بزرگي خواهد بود كه آن را به يك حوزه رسمي و خاص مانند نيروي انتظامي محدود كنيم...
روزنامه ايران مراتب تنفر و انزجار خود را از اين اقدام انحرافي سايتهاي خبري وابسته به يك طيف خاص سياسي ابراز ميدارد و بر اين نكته تاكيد ميكند كه دستگاة هاي مسئول با دقت و وسواس لازم بر امور نظارت دارند و سايتهاي خبري مزبور با جنجالآفريني و هوچيگري قادر به قلب حقايق و وارونه نشان دادن واقعيتهاي پيشروي مردم و مسئولان نخواهند بود.
روزنامه ايران با مراجعه به دستگاه قضايي، از سايتهاي هتاك و كينهتوزي كه با انتشار مطالب تحريفآميز، سعي در تخريب اعتبار و جايگاه روزنامه وزين ايران كردهاند شكايت خواهد كرد و از همه روزنامههاي كشور انتظار دارد كه از انتشار اين مطالب تحريف شده اجتناب ورزند، چه در غير اين صورت بايد مسئوليت نشر دروغهاي نسبت داده شده را برعهده بگيرند.
*جوابيه رجانيوز در همين زمينه سايت رجانيوز با صدور جوابيهاي به مطالب مندرج در اطلاعيه روزنامه ايران راجع به ويژهنامه خاتون۱ اين روزنامه پاسخ داد. به گزارش خبرگزاري فارس، سايت رجانيوز در جوابيه خود نوشته است: روزنامه ايران كه در طي ماههاي اخير به تريبون و بولتن جريان انحرافي تبديل شده، بهجاي عذرخواهي از ويژهنامه ضد ديني امروز اين روزنامه، به رجانيوز حمله كرد و تعابيري نظير هتاك و كينهتوز را در قبال رسانههاي منتقد بهكار برد.
در اطلاعيهاي كه به نقل از روابط عمومي اين روزنامه منتشر شد، با تعبير از مطالب اين روزنامه با عنوان "وزين! " آمده است: "متاسفانه تعدادي از سايت هاي خبري كه بعضا مدعي دفاع از جريان اصولگرايي نيز هستند در اقدامي هدفمند، بخشي از مطالب وزين اين ويژه نامه را آشكارا تحريف كرده و از اين رهگذر كوشيده اند تا ضمن ناراحت كردن علما و روحانيون عاليمقام، احساسات مذهبي مردم را نيز تحريك كنند.
به عنوان نمونه سايت خبري رجانيوز كه از مدعيان اصلي جريان اصولگرايي است با تحريف آشكار گفتوگوي اين ويژه نامه با آقاي مهدي كلهر به نقل از وي ادعا كرده است كه "چادر مشكي، اشرافي و متكبرانه است و از مجالس عياشي شبانه اروپا در آمد ".
اين در حالي است كه آقاي كلهر در اين گفت وگو به هيچوجه وارد ماهيت چادر نشده و صرفاً رنگ مشكي را مورد بحث قرار داده است. وي گفته است: رنگ متكبرانه مشكي را ناصرالدين شاه از مجالس اشرافي عياشي شبانه در اروپا به ايران آورد. بنابراين كاملا روشن است كه وي فقط رنگ مشكي را به جهت وارداتي بودن آن از فرانسه و انگليس، يك امر اشرافي و متكبرانه توصيف كرده است نه اصل چادر را كه در آن زمان زنان ايراني از چادرهاي نقش دار و كاملا پوشيده استفاده مي كردند. "
اين در حالي است كه مقايسه متن بخش مرتبط از گفتوگوي مهدي كلهر مشاور معزول رسانهاي رئيسجمهور با متن عنوان شده در جوابيه نشان ميدهد جوابيهنويسان روزنامه ايران براي توجيه اظهارات بيسر و ته وي عليه حجاب برتر؛ خودشان نيز ناچار شدهاند، اين بخش را تقطيع و تحريف كنند.
كلهر در اين گفتوگو با بيان اينكه پوشش چادر در دوره قبل از ناصرالدين شاه با بعد از فرنگ رفتن وي متفاوت بوده، ميگويد: "چادر هم در ايران كرباس بوده. رنگهاي آن هم كرم و قهوهاي و آبي روشن بوده كه با لاجورد درست ميشده. راه راه بوده و هنوز هم ما اين اصطلاح چادر شب رختخوابي را داريم. اصولاً در چادر در زبان فارسي نه چندان گذشته به معني پوشش بوده است، به همين جهت به خيمه نيز چادر ميگوييم. "
وي در پاسخ به اين سؤال كه "چادر مشكي كي وارد ايران ميشود؟ "، ميافزايد: "از سفرهاي اروپايي ناصرالدين شاه. شب كه به مجالس عياشي در اروپا ميرفت، ميديد آنجا لباس مردها مشكي است، كلاه سيلندري مردها مشكي است و زنها هم با لباس مشكي ميآيند. اين به نظرش آمد كه يك نوع سنگيني و وقار دارد وگرنه در اسلام به صراحت از حضرت رسول(ص) داريم كه لباس تيره پوشيدن مكروه است. اين رنگ مشكي متكبرانه را ناصرالدين شاه آورد. خدا لعنتش كند. همينجور آتش به قبرش ببارد. خيلي مرد ملعوني است، برخلاف آنچه در تواريخ مينويسند، مردي عياش، بيعرضه و سخت خودخواه بود. شايد بتوان گفت كه بدترين پادشاه قاجاريه هم اوست. "
در ادامه مصاحبهكننده ميپرسد كه "پس چرا برخي از مورخين از او طرفداري ميكنند "، ميگويد: "اشتباه ميكنند. اصلاً قاجاريه نكبتترين سلسله در تاريخ تمدني ماست. در اين ترديد نكنيد، آن چيزي كه ناصرالدين شاه از آنجا آورد، اين بود، سرداري داخلي كه تن رجال بود را مشكي كرد و چادر مشكي را هم به زنان درباري توصيه كرد. حجاب را برنداشت ولي چادر مشكي را توصيه كرد. اين چادر مشكي تا همين بعد از انقلاب پارچهاي داشت كه از فرانسه و انگليس ميآمد بهنام كرپدوشين. اصلاً اسم اين پارچه معلوم است كه فرانسوي است... "
جوابيه نويسان روزنامه ايران در بخش ديگري از نوشته خود مدعي شدهاند كه "رجانيوز در تحريف ديگري از اين مصاحبه، به نقل از آقاي كلهر "چادر مشكي را بدترين پوشش در زمينه فلسفه حجاب " ناميده است. " و افزودهاند: "اين در حالي است كه آقاي كلهر فلسفه حجاب را پيشگيري از قرار گرفتن زن در مقابل تيرنگاه مردان هيز توصيف كرده و از اين منظر چادر مشكي را نه به جهت چادر بودن بلكه از منظر مشكي بودن آن، موجب برجسته شدن چهره زن و قرار گرفتن آن در مركز نگاه ديگران توصيف كرده است. "
عين متن موجود از اظهارات كلهر در ويژهنامه مربوط به اين بخش نيز چنين است: "از لحاظ فلسفهي حجاب كه در قرآن آمده كه زن خودش را در مقابل تير نگاه مردان هيز قرار ندهد، قطعاًچادر مشكي بدترين پوشش است، چون چهره زن را قاب ميكند، يعني نگاه را به چهره زن متمركز ميكند. "
در ادامه اين جوابيه عنوان شده است كه "اين سايت خبري در ادامه تحريفات خود مدعي شده است كه آقاي كلهر قانون حجاب و عفاف را با ياساي چنگيز (فرمانده خونخوار مغول) مقايسه كرده است. اين در حالي است كه سخنان آقاي كلهر چنين بوده است: "قانون حجاب ما كامل و جامع نيست اما قانون حجاب هر طوري كه هست بايد اجرا شود. من در سال ۷۷ در نامه هايي به فرزندم كه در روزنامه جمهوري اسلامي منتشر شد نوشتم، بودن ياساي چنگيز بهتر از نبودنش است. " "
جالب اينجاست كه جوابيهنويسان روزنامه ايران براي توجيه اين بخش از مصاحبه، خودشان دست بهكار توجيه شده و منظور مصاحبه شونده را خودشان توضيح دادهاند كه "او با اين اشاره خواسته است تاكيد كند كه اجراي قانون هرچند كه ضعف هم داشته باشد، بهتر از بي قانوني است و اين سخن كاملا درستي است و هيچكس از اين سخن، قياس ميان قانون حجاب و عفاف با ياساي چنگيز را برداشت نمي كند مگر افكار انحرافي و غلط گردانندگان برخي سايت هاي يك جريان خاص . "
كلهر در بخش ديگري از اين گفتوگو، با زير سؤال بردن چادر بهعنوان حجاب برتر ميگويد: "قرآن ۳ تكهي روشن براي لباس زن تعريف ميكند و ميگويد: روسري يا همان شال روي سر، پيراهن و پوشش پا، تمام شد. اين سه پوشش حداقل پوشش شرعي براي زن مسلمان است و اضافه بر آن اختياري است. "
عاديسازي بدحجابي و ناهنجاري پوششهاي اجتماعي يكي از دستور كارهاي جريان انحرافي است كه به نظر ميرسد اين جريان با نزديك شدن به انتخابات مدل مشابه برنامه حزب كارگزاران و فائزه هاشمي در سالهاي ۷۳، ۷۴ را دنبال ميكند و قضاوت در مورد اقدام ساختارشكنانه روزنامه ايران و متن موجود از مصاحبه كلهر و ساير بخشهاي اين ويژهنامه سخيف، برعهده خوانندگان و مراجع قضايي است.
در عين حال، تاكنون تعدادي از افرادي كه از اسامي و آثار آنها در اين ويژهنامه سخيف استفاده شده، از اين اقدام تبري جستهاند و به نظر ميرسد اين روند ادامه داشته باشد.
در پايان اين جوابيه به يك نقل قول از جوانفكر در سرمقاله اين ويژهنامه اشاره شده كه گفتني است در عين اينكه سرپرست مؤسسه ايران بر خلاف نظر صريح نظام و مراتب ديني امر بهمعروف و نهي از منكر، هرگونه برخورد سلبي را نفي كرده و نوعي اباحهگري را ترويج داده است اما جمله نقل شده از وي در سايت كه به نقل از سايت نسيم منعكس شده بود، بهطور كامل نيامده بود كه اصل آن به اين شكل است: "اگر حجاب را در حوزه امر به معروف و نهي از منكر قرار دهيم ، اشتباه بزرگي خواهد بود كه آن را به يك حوزه رسمي و خاص مانند نيروي انتظامي محدود كنيم… "
در اين ويژهنامه همسو با نظرات جريان انحرافي كه هرگونه برخورد سلبي با جرم بدحجابي و ناهنجاريهاي آن را نادرست ميداند، پرونده مفصلي عليه گشت ارشاد منتشر شده و در ورودي اين پرونده نيز تصوير خشني از فرمانده نيروي انتظامي و عنوان تمسخر آميز "اي گشت مرا ارشاد كن " به چشم ميخورد.
در بخش ديگري از اين ويژهنامه كه پرده نهم از اين ويژهنامه در جوسازي عليه گشت ارشاد است، يادآوري ميشود كه فعاليتهاي پرحجم دولت در جهت بسترسازي براي حل ريشهاي معضلات فرهنگي بدون هياهو و جنجال پيش ميرود. اين فعاليتها در چند بخش اصلي قرار ميگيرد كه يكي از اين موارد "فروريختن ديوار بياعتمادي در ذهن هنرمندان و تغيير راهبرد دولت از مچگيري به همراهي و همدلي " عنوان شده و ذيل اين بند به شرح ديدارهاي مشايي با برخي از هنرپيشهها از جمله هديه تهراني، محمد رضا گلزار، رضا كيانيان، الناز شاكردوست، ليلا اوتادي و اعزام هنرپيشهها به سفر حج پرداخته است.
اين در حالي است كه يكي از عوامل اصلي رواج بدحجابي در جامعه برخي از همين هنرپيشهها هستند كه اتفاقاً مشمول بذل و بخششهاي تيم آقاي مشايي ميباشند، چراكه بهعنوان الگوي پوششي بخشي از جوانان با دهنكجي به حجاب زمينه را براي ترويج اين ناهنجاري ايجاد ميكنند.
همچنين، مهناز افشار، آزاده اردکاني، الهام حميدي، ترانه عليدوستي، فهيمه رحيمي، هديه تهراني و آزاده آل ايوب از جمله زناني هستند که عکس آنها به عنوان "چهل بانوي نقش آفرين ايران اسلامي " به نشانه الگوبرداري دختران مسلمان ايران، بر پيشاني روزنامه دولت قرار گرفتهاند.
برخي ديگر از عناوين قابل توجه كه بنمايه اباحهگري در زمينه حجاب و برخورد با بدحجابي دارد، به شرح زير است:
- کلهر: اين رنگ مشکي متکبرانه را ناصرالدين شاه از فرانسه به ايران آورد
- آيتالله حائري: افراط در حجاب، خطرناکتر از بي حجابي است (مسئول دفتر آيتالله حائري با بيان اينكه اين مصاحبه چند ماه قبل گرفته شده، تأكيد كرده است كه متن آن بدون هماهنگي و بهصورت تغيير يافته منتشر شده است.)
- در اسلام کوچکترين اشارهاي به پليدي علاقهي جنسي و آثار ناشي از آن نشده است، اسلام مساعي خود را براي تنظيم اين علاقه به کار برده است.
- پري رو تاب مستوري ندارد؟!
- چادر، قانون و اجبار
- پروندهاي براي گشت ارشاد: اي گشت مرا ارشاد کن!
- روزشمار گشت ارشاد از ابتدا تا ناکجا!..
- گشت ارشاد بهانه فتنهگران براي لشکر کشي و آشوب بود
اين ويژهنامه در پرونده ديگري با عنوان "زن در منشور تاريخ ايران " تلاش دارد نشان دهد كه نوع پوشش زنان ايراني در طول تاريخ، چيزي غير از آنچه كه اكنون در جامعه رايج است، بوده است.
نكته قابل توجه اينكه متأسفانه رويكرد فرهنگي غالب در ميان افراد تأثيرگذار بر دولت همين نگاههاي حداقلي و تقليلگرايانه در حوزه فرهنگ است. بهطوري كه مضمون همين مطالب سخيفي كه امروز در ويژهنامه ايران منتشر شد، بهطور صريحتر پنج سال قبل از سوي اسفنديار رحيم مشايي در گفتوگو با يك خبرنگار تركيهاي عنوان و مباحثي از جمله آزادي حجاب و پوشش مطرح شد. بنابراين، اين يك خط اباحهگرانه است كه دنبالكنندگان به مناسبتهاي خود در مواضع اعلامي و اعمالي خود آن را دنبال ميكنند.
با اين حال، بهنظر ميرسد محتواي سخيف اين ويژهنامه كه از زمان انتشار تاكنون واكنشهاي متعدد از جمله اعلام جرم دادستان تهران، اعلام زمان جلسه هيأت نظارت بر مطبوعات براي بررسي توقيف روزنامه، تأكيد بر پيگيري موضوع در مجلس با ابزارهاي قانوني نمايندگان و اعتراضهاي كارشناسان ديني را بهدنبال داشته، دستاندركاران اين افتضاح را به تكاپو انداخته كه به مانند سري قبل كه با حمله به آيتالله مصباح، رئيس قوه قضائيه و فرمانده سپاه، آنان را اقتدارگرا خوانده بودند، بهجاي عذرخواهي از اين اقدام ضد ديني، دست به فرافكني بزنند.
شورای نظارت بر مطبوعات باید به گونه ای با این مورد برخورد کند که دیگر شاهد از این دست موارد در روزنامه های دیگر وابسته به جریان انحرافی نباشیم.
از قوه قضائیه هم تقاضای برخورد با مسببین آن را داریم.
با این توضیح لطفا سوال شود روحانیونی که سید هستند و عمامه مشکی به تبعیت از جد خود بر سر میگذارند چه حکمی دارند ؟آدم دروغگو برای پوشاندن دروغ خود مجبور به دروغ جدید است. واین پروسه تکرار می شود
از قوه قضائیه هم تقاضای برخورد با مسببین آن را داریم.