سه شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 30 Apr 2024
 
۰

آقاي قلعه نوعي! شما به دنبال فوتبال تزريقي و آپارتايد هستيد

۲۹ ميليون تومان دستمزد ماهانه كم است؟
شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۴۳
کد مطلب: 170575
به گزارش جهان و به نقل از عصر ایران ،حق با آقاي قلعه نوعي و دوستانشان است اما به شرطي كه باشگاه ،‌از رهگذر همين بازكنان ،‌كسب درآمد كند و آنگاه هر چقدر خواست به ايشان پول بدهد نه اين كه از جيب ۷۵ ميليون ايراني دربياورند و به كيسه آقايان بريزند كه برويد زمين چمن و توپ بازي كنيد!... به راستي زماني كه فوتبال ما بنگاه زد و بندهاي مالي نشده بود ،‌مردم ايران از فوتبالشان لذت بيشتري مي بردند يا الان كه همه فوتبال شده است بده بستان هاي ميلياردي ،‌بازيكنان بي اخلاق ،‌مربيان مدعي ،‌ باخت هاي پي در پي و تحقير ملي و ...؟!

عصرايران ؛ جعفر محمدی *- گويا پول هاي ميلياردي ملت ايران كه به جيب فوتبالي ها مي رود ، ‌خيلي آنها را متوقع كرده كه اكنون ،‌ كه صحبت از تعيين سقف قرارداد است ،‌صداي اعتراضشان به آسمان بلند شده كه چرا مي خواهيد رقم هاي بي حد و حصر قراردادها را محدود كنيد؟‌ از جمله اميرامیر قلعه نویی قلعه نوعي ،‌ مربي تيم سپاهان اصفهان در اعتراض به قانون سقف قرارداد ،‌تيمش را ترك كرد و در يك مصاحبه تلويزيوني ،‌ تعيين سقف دستمزد براي بازيكنان و مربيان فوتبال را "كمونيستي"‌خواند.

او در حالي اين سخنان را بر زبان آورده است كه برخي بازيكنان و مربيان در همين فصل گذشته ،‌ دستمزد يك ميليارد توماني گرفته اند. اين وضعيت باعث شده است ،‌ برخي باشگاه هاي متمول كه از بيت المال ارتزاق مي كنند ،‌ به راحتي قراردادهاي چند صد ميليون توماني و يك ميلياردي با بازيكنان و مربيان ببندند و بقيه باشگاه ها هم براي اين كه از قافله عقب نمانند ،‌ ولو به بهاي منفي شدن تراز مالي شان اين كار را تكرار كنند و در نهايت با مشكلات عديده اي مواجه شوند.

قلعه نوعي و مدافعان بي حد و حصر بودن دستمزدهاي فوتباليست ها مي گويند كه در كشورهاي ديگر هم باشگاه ها آزادند كه هر مبلغي را با هر مربي و بازيكني ببندد و اينجا هم بايد كما في السابق ،‌ همين وضعيت حاكم باشد.
البته بديهي است كه اين افراد ،‌مدافع بي حد و مرز بودن مبلغ قراردادها باشند زيرا اين امر مستقيماً ‌با منافع شخصي و جيب خودشان سروكار دارد و طبيعتاً‌كسي كه در فصل گذشته ۸۵۰ ميليون تومان گرفته ،‌ وقتي صحبت از ۳۵۰ ميليون تومان مي شود ،‌ توي ذوقش مي خوردو اين ۳۵۰ ميليون را اندك و بي مقدار مي شمارد و حق هم دارد قهر و عليه مقررات جديد مصاحبه كند!

در پاسخ به اين افراد كه به رقم هاي ميلياردي و چند صد ميليون توماني عادت كرده اند و مدام نرخ هاي باشگاه هاي ديگر دنيا را به رخ مي كشند و طلبكار هم مي شوند نكاتي چند قابل ذكر است:

۱- اگر در فلان باشگاه اروپايي ،‌مربيان و فوتباليست ها ۱۰ برابر شماها پول مي گيرند ،‌ منبع پول هايي كه دريافت مي كنند ،‌بودجه عمومي نيست و اين گونه نيست كه مثلاً ‌در انگليس ،‌شهروندان بريتانيايي ،‌ يك پوند يك پوند ماليات دهند يا منابع زير زميني كشورشان را بفروشند و ميليون ميليون به فلان بازيكن بدهند كه برود فوتبال بازي كند! بلكه خود باشگاه به مثابه يك شركت تجاري ،‌ با استفاده از همين بازيكنان كسب در آمد مي كند و خرج شان مي نمايد.

اما در اينجا چه؟ مگر غير از اين است كه قريب به اتفاق باشگاه هاي ليگ برتري وابسته به نهادها و تشكل ها و شركت ها و كارخانه هاي بخش عمومي هستند؟ و مگر نه اين است كه همين صدها ميليون توماني كه آقاي قلعه نوعي و بقيه مربيان و بازيكنان فوتبال سال هاست مي گيرند ،‌متعلق به بيت المال همين مردمي است كه بعضي هايشان براي رفع نيازهاي اوليه زندگي، كليه هايشان را مي فروشند؟!

حق با آقاي قلعه نوعي و دوستانشان است اما به شرطي كه باشگاه ،‌از رهگذر همين بازكنان ،‌كسب درآمد كند و آنگاه هر چقدر خواست به ايشان پول بدهد نه اين كه از جيب ۷۵ ميليون ايراني دربياورند و به كيسه آقايان بريزند كه برويد زمين چمن و توپ بازي كنيد!


۲ - آقاي قلعه نوعي گفته است:‌ وقتی کارخانه فولاد مبارکه دقیقه‌ای یک‌و‌نیم میلیون تومان درآمد دارد چرا نباید بخشی از این پول برای ورزش و جوانان هزینه شود؟

اين، حرف خوبي است اما از جناب ايشان مي خواهيم براي جيب خود و ساير فوتباليست ها از نام جوانان هزينه نكند.
كارخانه فولاد مباركه اگر دقيقه اي يك و نيم ميليون تومان درآمد دارد ،‌ آيا بايد به اسم ورزش و جوانان ،‌ بيايد با ۳۰ - ۲۰ بازيكن و مربي و كمك مربي ،‌ قراردادهاي چند ميليارد توماني ببندد و سودش را بدهد به آنها؟ بیچاره کارگر کارخانه فولاد در ان شرایط سخت و جانفرسا کار کند و سودش را بدهند به شما؟!

اگر قرار است بخشي از سود كارخانه صرف ورزش و جوانان شود ،‌ آيا بهتر نيست به جاي آن كه با فلان بازيكن تازه به دوران رسيده قرار داد چند صد ميليون توماني بنويسند ،‌ در چند محله محروم شهر ،‌زمين ورزش احداث كنند تا قرن هاي قرن ،‌جوانان از آن استفاده كنند؟

۳ - آقاياني كه از تعيين سقف قرارداد براي فوتباليست ها شاكي اند ،‌ جواب دهند كه چگونه در اين مملكت ،‌بايد براي كارمند و كارگر و پزشك و استاد دانشگاه ،‌ سقف پرداخت وجود داشته باشد ولي براي چند فوتباليست و مربي حد و مرزي نبايد باشد و آنان بتوانند در زد و بندهاي كلان ،‌ براي يك سال بازي ،‌قراردادهاي صدها ميليون توماني ببندند و هميشه هم طلبكار باشند؟ مگر فوتباليست ها تافته جدابافته اند كه بقيه سقف داشته باشند و اينها نه؟
اگر تعيين سقف به قول آقاي قلعه نوعي "كمونيستي"‌است ،‌ وضعيت مطلوب ايشان ،‌ چيزي جز آپارتايد نيست.

تازه اين سقفي هم كه تعيين كرده اند ،‌ با هيچ كدام از دستمزدهاي موجود در كشور همخواني ندارد ؛ سقف سالانه ۳۵۰ ميليون تومان براي فوتباليست ها ، معادل حقوق ماهانه ۲۹ ميليون تومان است كه رقمي غيرمنطقي و نجومي است ؟ مگر در اين كشور ،‌ كساني كه با كارشان چرخ هاي اقتصاد و سلامت و علم و كشاورزي را مي چرخانند چقدر مي گيرند كه يك فوتباليست بايد ماهانه ۲۹ ميليون تومان بگيرد و تازه ناراضي هم باشد و قهر هم بكند كه چرا به ما كم مي دهند؟
حالا اين دهها ميليون تومان دستمزد ماهانه ،‌جداي از پاداش هايي است كه مثلا اگر اين بازي را ببريد ،‌سمند مي دهيم و آن يكي را ببريد ۵۰ سكه طلا و سفر حج و ... !

۴ - آقايان مدعي اند كه با پولي كه خرج فوتبال شده است ،‌مردم خيلي با نشاط شده اند و به قول قلعه نوعي ‌" اگر سازمان ملي جوانان ميلياردها تومان هزينه مي‌كرد نمي توانست چنین شور و نشاطی را به مردم بدهد. "

بله ،‌فوتبال نشاط مي آورد اما بدون دادن پول هاي بي زبان ملت به فوتباليست ها هم مي شود! وانگهي فوتبالي كه سال هاست درگير حاشيه و افت شده ،‌ ديگر نشاني از دوران نشاطش ندارد و اعصاب خرد كني در سطح ملي ،‌ بزرگترين دستاورد اين خاصه خرجي ها و تربيت بازيكنان پولكي و بي حميت و كم توان است.
به راستي زماني كه فوتبال ما بنگاه زد و بندهاي مالي نشده بود ،‌مردم ايران از فوتبالشان لذت بيشتري مي بردند يا الان كه همه فوتبال شده است بده بستان هاي ميلياردي ،‌بازيكنان بي اخلاق ،‌مربيان مدعي ،‌ باخت هاي پي در پي و تحقير ملي و ...؟!

اين پول هاي ميلياردي كه براي فوتباليست ها ،‌حكم پول بادآورده را دارند ،‌ نه تنها فوتبال ايران را ارتقا نداده و نمي دهد ،‌ بلكه آن را معتاد به تزريق دائمي پول مي نمايد و اين در حالي است كه در همه جاي دنيا ، ‌فوتبال ،‌خود يك صنعت پولساز است و نه يك بيمار تزريقي كه اگر پول ملت بدان تزريق نشود ،يا كم تزريق شود ،‌ سست شود و مربيانش قهر كنند و بازيكنانش اعتصاب كنند!
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *