نقش دانشگاه پويا در نگاه امام(ره) و رهبر معظم انقلاب
دانشگاه، مبدأ تحول
مجتبي ابراهيمي
سه شنبه ۹ شهريور ۱۳۸۹ ساعت ۱۶:۱۷
کد مطلب: 132360
انقلاب اسلامي ملت ايران گامي بود در جهت تحول نظامهاي حاكم در جهان و مناسبات رايج ميان آنها؛ تحولي كه پارادايمهاي چندصدساله مستحكم شده را با چالش جدي روبهرو ميساخت و مدلي نوين براي رشد و تعالي بشريت ارائه ميكرد.
اين مدل پيشنهادي تحول در مسير بشريت، در بر گيرنده كليه شئون حيات اجتماعي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي جوامع است. امام راحل عظيمالشان كه با تأسي به مدل حكومتداري اسلامي، متبلور در سيره نظري و عملي رسول مكرم اسلام و اميرالمؤمنين هدايت اين جريان را به عهده داشتند، با ژرفانديشي و تيزبيني مثالزدني ابعاد و خاستگاههاي اين تحول را بنا نهادند. در منظر امام، تحول مبتنيبر انقلاب اسلامي نهتنها در مقابل سنتهاي منسوخ و قديمي زندگي انسان تسليم نيست، بلكه برپايه مباني اسلامي سازگار، متناسب و ترقيدهنده نظامهاي موجود است.
دانشگاه كه با ساختار فعلي پديدهاي بهظاهر جديد جلوه ميكند، در نگاه امام (ره) بهعنوان مبدأ تحولات مطرح است. نقشي كه دانشگاه پويا ميتواند در تعالي و عزت و يا سقوط و انحطاط يك جامعه ايفا كند، خردمندانه در سيره امام راحل بروز مييابد. تحولي كه قرار بوده و هست توسط انقلاب اسلامي در جهان رخ دهد، بيترديد يكي از پايههاي اساسي آن دانشگاه است.
اهتمام امام به دانشگاه فراتر از نگاه ابزاري برخي افراد و جريانها، نگاهي مبنايي است. اعتقاد امام به نقش دانشگاه و دانشجويان در پيشرفت كشور بسيار متقن، مستدل و كاربردي است. در حلقه اطرافيان، امام و متفكرين و تئوريسينهاي اصلي انقلاب اسلامي ايران، رهبر معظم انقلاب نيز به عمق انديشه امام رسيدهاند و اعتقاد راسخ به اين مسئله دارند، به مانند بزرگاني همچون آيت ا.. شهيد مطهري، دكتر مفتح و.... حضور اثربخش رهبري از قبل انقلاب تاكنون در ميان دانشجويان گواه اين مدعاست. حضوري كه پس از فقدان برخي از بزرگان انقلاب و ايجاد خلاء در محيطهاي دانشجويي بهخوبي توسط معظمله جبران ميشود. عدم تكراري شدن و يا ريزش در ميان مشتاقان ارتباط ايشان با دانشجويان و شوق دوطرفه و زايدالوصف اين تعامل نيز سندي روشن بر اين موضوع است.
بسياري از رويدادها و فرآيندهايي كه جريان دانشجويي اصيل و معتقد به مباني انقلاب را در ميان آحاد جامعه به عزت و اعتماد رسانيده، بيشك مرهون هدايتهاي داهيانه رهبر انقلاب است كه از دوران رياستجمهوري ايشان به طور مستمر اتفاق افتاده است. در دهه 60 و به تعبير ديگر دهه اول انقلاب اسلامي، دشمن بهخوبي شناسايي كرده بود كه ضربه به انقلاب از راه دانشگاه سهمگينتر است و دانشگاه جولانگاه جريانهاي ضدانقلاب شده بود. در اين شرايط، مباني امام راحل براي تحقق دانشگاه اسلامي، مترقي و متعالي توسط حضرت آيتا... خامنهاي با دانشجويان مطرح و براي آن راهكار اجرايي انديشيده ميشد، حضور مدافعان نظام و انقلاب در دانشگاهي كه ظاهرا در اختيار گروهكها و محل طرح مباحث نظري ضد اسلامي بود، كاري بس دشوار و ضروري بهنظر ميرسيد كه ايشان واقف به اين مسئله بودند. در دوران رهبري و زعامت ايشان نيز نه تنها اين تعامل بيشتر شد كه بسياري از مسائل كلان، مبتلابه و ضروري جامعه را رهبري با دانشجويان مطرح ميكنند.
شناخت دقيق از روحيات جوان دانشجو از نكات ديگري است كه متأسفانه بايد گفت غير از رهبر انقلاب كمتر مسئولي به اين دقت نايل آمده است. سعه صدر مثال زدني در مواجهه با دانشجوي پرشور و سرشار از احساسات و غليان فكري و انديشهاي، محصول اين شناخت بيبديل است.
نكته مهمي كه بايد اشاره شود اين است كه دانشگاه و دانشجو براي بالاترين ركن نظام «مسئله» است، آنهم نه مسئلهاي تشريفاتي براي سرپوش نهادن بر اعتراضات دانشجويي، بلكه مسئلهاي اساسي براي تحقق آرمانهاي ناب انقلاب. در دوران اصلاحات كه تلاش براي تحقق عدالت بهعنوان يكي از نابترين مسائل انقلاب به فراموشي سپرده شده و عدالت نامتوازن به كاريكاتوري سياسي بدل ميشود، اگر مسير جامعه به سمت عدالتخواهي هدايت نميشد، سرنوشت تأسفباري كه شهيد مطهري پيشبيني آنرا كرده بود، برجامعه حاكم ميشد. رهبري اين مهم را از دانشجويان ميخواهند و در كلامي نافذ و بينقص ميفرمايند؛ «لب انتظار من از شما (دانشجويان) عدالتخواهي است.» اين مطالبه كه بارها و بارها توسط ايشان در ميان دانشجويان شرح داده شده، سرمنشأ تحولي انقلابي است كه بيترديد عناصر تأثيرگذار و جريانساز اين تحول، دانشجويان هستند. نظير اين اهتمام را در بسياري ديگر از مسائل كلان و اساسي پيشروي نظام هم شاهديم، طرح مباحث استراتژيك و عميقي چون سيرت و صورت انقلاب، توليد علم بومي، جنبش نرمافزاري، نقشه جامع علمي كشور، آرمانخواهي و محافظهكاري و... در ميان دانشجويان يعني اعتقاد راسخ به اينكه «دانشگاه مبداء تحولات است».
دانشجو بهواسطه روح پاك و نگاه آرماني كه دارد، در مطالبات و بيان دغدغه خود قلههاي پيشرفت و تعالي را مينگرد كه بهدور از ملاحظات سياسي و محافظهكارانه است و اين امر مسئولان را در تحقق اهداف نظام بسيار كمك خواهدكرد، اين مسئله به دقت و درايت از سوي رهبر انقلاب مورد استفاده قرار ميگيرد و نوع تعامل و مواجهه ايشان با دانشجويان بايستي الگويي تمامعيار براي ساير مسئولان باشد كه متأسفانه باشدت و ضعف شاهد آن هستيم.
برخي سران قوا و مسئولان عاليرتبه نظام، چهار، هشت يا ١٠ سال و يا كمتر و بيشتر، بر مسند قدرت تكيه زدند، ولي حتي يكبار جلسهاي با دانشجويان نداشتند و اين برخلاف خواست صريح رهبري است. برخي هرچند صباحي يكبار ديداري تشريفاتي و از پيش برنامهريزي شده و صرفا خبري برگزار ميكنند. برخي برخلاف نظر امام و رهبري اعتقادي به صداقت، سلامت و تأثيرگذاري جريان اصيل و انقلابي دانشجويي ندارند. برخي به غلط و براساس ملاحظات سياسي، حزبي و جناحي نميخواهند بپذيرند در عرصه جنگ نرم كه از همان روز بعد از پذيرش قطعنامه - و به تعبير امام همان جنگ عقيده - شروع شده است، اين دانشجويان هستند كه افسران واقعياند و همه بايد به بالا بردن درك و بصيرت دانشجويي كمك كنند. همه مسئولان بايستي خود را در بوته نقد منصفانه و دلسوزانه دانشجويان بگذارند؛ چراكه اين دانشجويان هستند كه نابترين، منصفترين و امينترين سفيران دفاع از عملكرد نظام در جاي جاي كشور هستند.
اكنون كه در پايان يك ديدار صميمي، تأثيرگذار و تاريخي ديگر با رهبري عزيز و گرانقدر انقلاب هستيم؛ اعتقادي عميقتر نسبت به خلف صالح امام راحل و نايب وليعصر(عج) در ميان جريان دانشجويي موج ميزند. اكنون باگذشت بيش از 30 سال از عمر انقلاب و در آغاز دهه پيشرفت و عدالت، پيوند قلبي دانشجويان با مسئولان مختلف ضروري بهنظر ميرسد؛ چراكه نظارت دانشجويان بر عملكرد مسئولان كمترين آفت و بيشترين عايدات را در پي دارد. دانشجوي مومن به اسلام، انقلاب، آرمانهاي امام و منويات رهبري با دلگرمي به اينكه در رأس نظام فقيهي بصير، آگاه به زمانه، با درايت و بينظير قراردارند، در سير تعالي گام برميدارد و توجه و اهتمام معظمله به دانشجويان و دانشگاهيان پشتوانهاي مستحكم و استوار براي پيمودن مسيرهاي پيشروست. انشاءا...