جبهه اصلاحات شیرین است؛ جبهه را برای انتخابات تشکیل دادند بعد گفتند در انتخابات شرکت نمیکنیم/ از دوستان اصلاحطلب پرسیدم؛ ما اگر انتخابات را هم کنار بگذاریم چه باید بکنیم؟/ انتخابات ریاست جمهوری را چه کار میکنید؟
شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۳۸
کد مطلب: 851940
یک گروه سیاسی که احساس میکند در جامعه جایگاهی دارد و مورد قبول مردم است، باید در انتخابات شرکت کند چون به هر حال ما راهی بجز انتخابات نداریم.
گروه سیاسی جهان نيوز: غلامحسین کرباسچی، چهره صریح اصلاح طلبان و از اعضای حزب کارگزاران در گفتگو با مهر اذعان داشته است که اگر اصلاح طلبان نخواهند در انتخابات شرکت کنند، پس اساسا معنای کار سیاسی چیست؟
وی همچنین با انتقاد صریح از جبهه اصلاحات و طعنه به رفتارهای سیاسی گردانندگان آن، معتقد است تنها راه اصلاح انتخابات است و اگر اصلاح طلبان تا این حد به مجموعه نظام بدبین هستند پس چرا اساسا حرف از کار سیاسی می زنند. جدای از آنکه اگر قصد شرکت در انتخابات مجلس را ندارند پس انتخابات ریاست جمهوری را چه خواهند کرد؟
به گزارش جهان نيوز، بخش هایی از اظهارات کرباسچی را در ادامه خواهید خواند:
*اینکه اصلاحات از نبوی عبور کرد و یک خانم را در این مقام از حزب اتحاد گذاشت، یک خسران برای اصلاح طلبان است البته بنده هیچ وقت در بخش شورای جبهه اصلاحات و در آن مجموعهشان نبودهام اما آن چیزی که هست این است که آقای بهزاد نبوی یک انسان پخته و با تجربه ۶۰ سال سابقه سیاسی و مبارزاتی است و یک فرصت مغتنمی برای این جبهه بوده است و اینکه اصلاحات از نبوی عبور کرد و یک خانم را در این مقام از حزب اتحاد گذاشت، یک خسران برای جبهه اصلاحات است.
*البته بنده هیچ گونه قوم و خویشی با آقای نبوی و با خانم آذر منصوری ندارم و مشکلی با هیچکدام از این افراد ندارم، اما بالاخره تجربهی یک شخصیت سیاسی که ۱۰ تا ۱۲ سال زندان قبل از انقلاب و مبارزه چریکی در آن دوران و بعد از انقلاب حضور در وزارتخانههای مختلف از جمله در دولت آقای رجایی و در مجلس را تجربه کرده است و جبهه اصلاحات شخصیتی مانند آقای نبوی را رها کرده و کسی که تازه اسمش مطرح شده را انتخاب کند، یک کار سطحی است؛ زیرا این دو شخصیت برای نمایندگی از یک مجموعه سیاسی و ارتباطات مورد نیاز آن قابل مقایسه نیستند. فرض کنید از جبهه اصلاحات برای جایی نمایندهای بخواهند حالا آقای نبوی با این سابقه برود و نمایندگی کند یا کسی که اسمش به تازگی در مسائل سیاسی مطرح شده است؟ حالا چه ساز و کار و استدلالی در زمان انتخابات بوده است و چون حالا گفتند زن، زندگی، آزادی، یک زن باید نماینده بشود، بهنظر من کار خیلی سطحی است و خیلی کار پختهای نیست.
*دولت آقای احمدی نژاد میتواند سرش را از این جهت بالا بگیرد و بیاید و بگوید من به هر شکلی که بود توانستم یک خانم را وزیر کنم بله دیگر حالا اگر کسی بخواهد به مجموعه بانوان اهمیتی بدهد، در این خصوص دولت آقای احمدی نژاد میتواند سرش را از این جهت بالا بگیرد و بیاید و بگوید من به هر شکلی که بود توانستم یک خانم را وزیر کنم.
*من در برخی جلسات از دوستان اصلاحطلب سوالی را پرسیدم؛ ما اگر انتخابات را هم کنار بگذاریم چه باید بکنیم؟ یا باید از کار سیاست کنارهگیری کنیم یا باید به یک شیوهای حرف خودمان را بزنیم. اگر بخواهیم متوسل به تظاهرات و خیابان شویم که این کار سیاسی نمیشود. حالا یک وقت تظاهرات موردی پیش میآید، اتفاقی میافتد و مردم به هیجان میافتند که بحث آن جدا است ولی یک جریان سیاسی که نمیتواند بگوید که من میخواهم همه کار سیاسی خود را با تظاهرات و در خیابان انجام دهم!
*در واقع تمام همت جمهوری اسلامی و حتی از قبل آن از زمان مشروطه تا حالا این بوده است که ما کاری کنیم که در کشور انتخابات باشد و برگزار شود. حالا کاری ندارم انتخابات را عدهای در دست بگیرند و بخشهایی مانند شورای نگهبان سخت گیریهای بی مورد انجام دهند و دستگاههای امنیتی دخالت بکنند، که اینها کار غلطی است و ما آنرا قبول نداریم؛ ولی از آن طرف هم بهطور کلی نباید کاری کنیم که کلاً مفهوم انتخابات در کشور از بین برود و پیچ و مهره انتخابات را نباید شل کنیم. در هر شرایطی بهنظر من اگر کسی معتقد باشد نظام جمهوری اسلامی با همه انتقادها و ایرادهایش بالاخره باید اصلاح شود، راه اصلاح اگر انتخابات نیست پس چیست؟ اینکه بگوییم این دوره در انتخابات شرکت نمیکنید پس بعدها انتخابات ریاست جمهوری را چه کار میکنید؟ اگر ما اینقدر به مجموعه بد بین هستیم باید انتخابات ریاست جمهوری و حتی کار سیاسی را هم باید کلاً رها کنیم. اصلاً جبهه اصلاحات خیلی شیرین است این جبهه اصلاحات در دوره قبل تشکیل شد برای اینکه گروههای سیاسی را برای انتخابات هماهنگ کند تاریخچه آن را نگاه کنید و نامهای که نوشتند و به وزارت کشور مراجعه کردند، اشاره داشتند که این گروه برای امر انتخابات تشکیل شده است بعد تصمیم گرفتند که در انتخابات شرکت نکنند و بعداً آن را هم ادامه دادند.
*اگر ما احساس کنیم که مردم در انتخابات علاقهای به شرکت ندارند به دلیل عملکرد مجموعهای که هست که الان وجود دارد یا مجموعه قبلی که بوده است ولی به هر حال ما راهی بجز انتخابات نداریم بهنظر من این یک موضوع انفعالی است و یک گروه سیاسی که احساس میکند در جامعه دارای جایگاهی بوده و برای مردم قابل احترام است و مورد قبول مردم قرار دارد، باید در انتخابات فعال باشند؛ البته یک وقت شرایط جامعه به گونهای است که مردم از اصولگرایان و اصلاح طلبها عبور کردهاند مانند همان شعار اصولگرا اصلاح طلب دیگر تمام ماجرا که مطرح شد لذا اگر آقایان فکر میکنند که ماجرا تمام شده است پس دیگر کار سیاسی معنا ندارد. اما اگر بنا باشد کار سیاسی انجام شود پس فضای انتخابات فضای کار سیاسی است. اگر ما احساس کنیم که مردم در انتخابات علاقهای به شرکت ندارند به دلیل عملکرد مجموعهای که هست که الان وجود دارد یا مجموعه قبلی که بوده است ولی به هر حال ما راهی بجز انتخابات نداریم.
*به هرحال دوره دوم آقای روحانی بیشتر مورد انتقاد حتی اصلاحطلبها بود و عملکرد منفعلی داشت مخصوصاً بعد از بر هم خوردن برجام که شرایط اقتصادی هم بهم ریخت و در این دولت هم تکلیفش روشن است.
*همانها که میگویند عملکرد نظام و حکومت در انتخابات خوب نیست فضای گفتگوی آن در همین انتخابات است و باید بیایند بگویند چرا این افراد را رد کردهاند. از طرفی هنوز که کسی نه رد و نه تأیید شده است و شاید هم مجموعه نظام هم در مجموع به این نتیجه رسیده باشد که این حکومت و مجلس و سطح نمایندگان یکدستی که الان در مجلس وجود دارند، مورد رضایتشان نباشد.
*ببینید خود آقایان در مصاحبهها گفتند ما فرصت بیشتری برای صلاحیتها میخواهیم و پیش ثبتنامها به ما فرصتی بیشتری میدهد تا بررسی دقیقتری از صلاحیتها داشته باشیم. نمیخواهم منفی گویی کنم اما مثلاً نمایندهای به مجلس رفته است که دکترای ادعاییش اعتبار نداشته است یا سایر مدارک در بخشهای دیگر او، به هر صورت این اظهار نظرها در خصوص این مشکلات انجام شده است.
*مجازات قبل از اقدام یعنی آنکه قبل از اینکه کسی رد صلاحیت شود که اتفاقاً شاید این کار انجام نگیرد، درست نیست انجام شود؛ چون بالاخره ما در برخورد شورای نگهبان و مجموعه نظام یک نوساناتی را در این ۳۰ الی ۴۰ ساله داشتهایم. یعنی دورههای بوده است که کسانی برای مجلس تأیید صلاحیت نشدند ولی حتی برای ریاست جمهوری احراز صلاحیت شدند یا شخصی برای یک دوره مجلس برای یک شهرستانی تأیید صلاحیت نشده است ولی در دوره بعد و برای یک حوزه انتخابیه دیگر صلاحیتش تأیید شده است. نمیخواهم اسم بیاورم اما از این گونه موارد داشتیم.
*بالاخره مجموعه شورای نگهبان و دستگاههای امنیتی جهتگیری دارند و من هم با این نوع رد صلاحیتها مخالف هستم و فکر میکنم باید خیلی بازتر از این برخورد شود و به این معنایی که این همه آدم شناخته شده را بگوییم صلاحیت ندارند، نباشد زیرا پس چه کسی صلاحیت دارد؟ آیا آنهایی که فقط ما قبول داریم؟ اما بالاخره تأیید صلاحیتها تابع جوی است.
*مجموع شرایط کشور هم به گونهای است که همه در این موضوع اذعان دارند که از نظر سیاسی شرایط مناسبی در کشور وجود ندارد و کارنامه درخشانی را از این مجموعه یکدست نمیتوانیم ارائه دهیم، بنا بر این باید به گونهای عمل شود که همه نیروها کمک کنند شاید شورای نگهبان و مسئولان وزارت کشور هم به این نتیجه برسند که لازم است مشارکت عمومی بالا باشد و ما امیدواریم و دعا میکنیم اینگونه شود. هرچند عدهای نگران مشارکت بالا هستند تا رایهای آنها خدشه دار نشود. اما رهبری و مسئولان گفتند که باید انتخابات با مشارکت بالا باشد.
* ممکن است کارگزارانیها مثلاً با اطرافیان آقای لاریجانی یا حزب اعتدال و توسعه ائتلاف کنند؟ الان برای پاسخ به این موضوع زود است معتقدم از مجموع کسانی که ثبت نام کردند و انتخاب شدند ممکن است نیروهایی باشند که توان کاری، تخصصی و تحصیلات، صلاحیتهای خوبی برای مجلس داشته باشند و به لحاظ سیاسی هم انسانهای معقولی باشند. اگر کسانی که در صحنه سیاسی هستند احساس کنند که همچنین نیروهایی در تهران و شهرستانها هست من گمان میکنم که نیروهای دلسوز یک فکری بکنند که بالاخره از این وضعیتی که این مجلس امروز ما دارد، کمی فاصله بگیریم.
کارهایی که شماها میکنید اصلاح طلبی نیست نادیده گرفتن استقلال کشور است اصلاحات شما ازاول هم فشل بود وهست اصلاح یعنی اینکه قوانین را طوری تغییر بدهی که فساد امکان نداشته باشد وتمام امورات روغلطک بیافتد نه اینکه با توهین به مقدسات فرزند نامشروعی بنام براندازی از اصلاحات متولد شود
آقای کرباسچی! اگر شورای نگهبان، جهت گیری دارد، پس چرا اصلاح طلبان، 32 سال توسط همین شورای نگهبان تایید شده اند و در عالیترین جایگاههای کشور حضور داشته اند؟!
اصلاح طلب ها (لیبرالها بهتر بگویم منافقین (چندین منافق در بدنه دولت پیدا شد) وقتی سرکار هستند کشور را با گرانی و خیانت و دل سپردگی به غرب و کد خدا و فتنه و... به حال خود رها می کنند و می گویند حاکمیت نزاشت و میدان مقصره و... و وقتی نزدیک انتخابات میشود با عوام فریبی مردم دوباره برای انتخابات دست و پا می شکنند.