جماعتی که نه سیاسی هستند نه فرهنگی/ وحشت سلبریتی‌ها از چیست؟

گروه فرهنگی جهان نيوز: سلبریتی‌ها تبدیل به ابن الوقت‌هایی شده اند که سعی دارند به هر طریقی با جلب توجه خود را در دیدگان مردم نگاه دارند. آنچه سلبریتی‌ها را دچار تناقض جدی کرده است، عدم ثبات رفتاری و حتی عقیدتی است. همین عدم چارچوب بندی و آنومی که در وجود این جماعت دیده می‌شود یک موضوع مهم را متذکر می‌شود و آنهم نگاه سلبریتی‌های بی سواد به اتفاقات مختلف است.

درحالی که ماجرای تلخ متروپل احساسات عموم ایران را جریحه دار کرد برخی از سلبریتی‌ها روی فرش قرمز جشنواره سیاسی کن رفتار مبتذلی از خود به نمایش گذاشتند و با کلمات قشنگی مانند عشق و دلدادگی آنرا تعبیر کردند. این جماعت وقتی دیدند موضوع متروپل برای افکارعمومی اهمیت بسزایی دارد بعد از همه بی اعتنایی‌های اولیه و جاماندگی‌ها به سراغ این مساله رفتند و برای آن مرثیه سرایی کردند.

این درحالی است که این جماعت درباره موضوع شهادت حسن صیاد خدایی از مدافعان حرم و جان برکفان میهمن عزیز اسلامی‌مان هیچ اقدامی نکردند و حتی یک تسلیت خشک و خالی هم برخی از آنها نگفتند.

این جماعت که از ماجرای متروپل عقب ماندند سعی کردند خود را در حاشیه‌سازی‌های ماجرای متروپل که بعضا دست بیگانه و ضدانقلاب در آن دیده می‌شد، خود را بازیابی کنند و در ذهن افکارعمومی جلوه گری کنند. از این رو بود که با برگزاری مراسم «سلام فرمانده» که یک سرود حماسی و ادای دین و افتخار آمیز بود و نسل نو انقلاب را به خود جذب کرد را با تحریفاتی مورد حمله قرار دادند و آنرا جشن خواندند تا از این بیراهه برای خود جاده ای بسازند و جاماندگی خود را از ماجرای متروپل با حرکات مبتذل جبران کنند.

متاسفانه سلبریتی بودن در ایران با توجه به اینکه فضای شبکه های اجتماعی بسیار یله و رهاست در تحرکات غیر فرهنگی و خصوصا بازیچه شدن از سوی برخی جریانات سیاسی خلاصه شده است. این جماعت که نه در حوزه سیاست می گنجند و نه حتی در حوزه فرهنگ حالا با التقاط سیاسی و فرهنگی رفتاری از خود به نمایش می‌گذارند که تنها بوی شوآف و جلوه گری صرف می دهد.

نگاهی به روند کنش های اجتماعی آنان در فضای شبکه های اجتماعی به خوبی نشان می دهد که این افراد نه تنها سواد رسانه ای درستی ندارند بلکه بعضا بازیچه جنگ روانی شده و سعی می کنند که به اصطلاح با موج سواری در دیدگان افکارعمومی قرار بگیرند. در این حیطه بسیاری از این افراد از صفحات اجتماعی خود درآمد نیز کسب می کنند و همین امر سبب می شود که بیشتر برای جلوه گری و جلب توجه و پربازدید شدن صفحات مجازی شان  تقلا کنند.

از سوی دیگر اظهارات از سر بی انصافی یا مغرضانه آنها مانند آنکه در جشنواره کن توسط ترانه علیدوستی و یپمان معادی رخ داد، برگ دیگری از رفتار این جریان است. جریانی که حاضر به بیان خوبی ها و پیشرفت ها و یا طرح واقعیت مشکلات کشور نظیر تحریم های ظالمانه نیست و صرفا سیاه نمایی، بیان کمبودها و نقایص از اوضاع ایران را در دستور کار قرار دارد.

رفتارهای غیر اخلاقی هم می توان شق دیگری از رفتار سلبریتی ها معرفی کرد؛ نظیر آنچه که روزانه در صفحات اینستاگرام‌شان دیده می شود یا در جشن ها و یا در جشنواره ها نظیر آنچه نوید محمدزاده بی شرمانه در جشنواره کن انجام داد.

نگاهی به همراهی این جریان سیاسی در انتخابات سال 96 با جریان اصلاحات که حتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت دولت روحانی با کنایه به رقیب عنوان می کند «فقط به ما بگویید چند تا از سلبریتی‌ها را به اردوگاه سیاسی شما می فرستیم،» نشان می دهد که این افراد نه تنها بینش سیاسی ندارند بلکه به طور ابزاری از سوی جریانات سیاسی هدایت می شوند.

در ماجرای حمایت از کاندیدای خاص در انتخابات 96 بعد از بروز مشکلات متعدد اقتصادی که تا به امروز ادامه دارد، این جماعت در مراحل مختلف با لفظ اشتباه کردیم نسبت به جدایی خود از دولت متبوع‌شان اقدام کردند. البته این مواضع بیشتر به سبب انتقادات مردم نسبت به آنها و همچنین تبرئه کردن خود از اقدامات دولتی بود که مورد حمایت آنان قرار گرفته بود اما نه تنها با این ابراز پشیمانی ها آب رفته به جوی برگشت بلکه مردم بیشتر نسبت به بی سوادی این جماعت مطمئن شدند.

به هر جهت جهان سلبریتی‌ها با تمام حرکات غیر معقول و جلوه گرانه شان یک چیز است و آن نیز تب دیده شدن است. فلسفه سلبریتی‌ها این است که دیده می شوم پس هستم و هر گاه یک سلبریتی از توجه مردم به هر طریقی مثبت و منفی دور ماند حیات خود را از دست داده است.

با این شرایط نباید از این جماعت انتظار داشت که بر اساس یک چارچوب منطقی عمل کنند و همه رفتارهای متناقض آنها با این موضوع به خوبی آشکار می شود اما به هر جهت یک مساله اساسی باقی می ماند که امروز در اذهان مردم بارها و بارها نهادینه شده و آن این است که سلبریتی هایی که بنده دیده شدن هستند را نباید جدی گرفت.