شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 27 Apr 2024
 
۰

نیرنگ دولت آمریکا و رسوایی طبس

دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۳۳
کد مطلب: 323401
عملیات طبس یک عملیات اطلاعاتی بود و نه یک عملیات نظامی. فرماندهان و افسران عملیات نیز ماموریت اطلاعاتی داشتند تا نظامی. ولی در این عملیات اطلاعاتی، از ابزارهای نظامی نیز بهره بردند.
به گزارش جهان به نقل از فارس، اشغال سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان مسلمان ایرانی، بدون شک نقطه عطفی در روابط دو کشور بود. آمریکایی ها پس از این حادثه برای نجات جاسوسان خود و مجازات جمهوری اسلامی، تلاشهای زیادی داشته اند که اغلب ناموفق بوده است. همانند کودتای نوژه، جنگ هشت ساله، موج ترور نخبگان سیاسی و عملیات "پنجه عقاب" توسط نیروی دلتا در طبس.

پس از آغاز بحران گروگان گیری در ۱۳ آبان، نگرانی های جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا، بیشتر بر سر حیثیت دولت آمریکا بود تا جان گروگانان آمریکایی. خاطرات کارتر در این زمینه به ما کمک می کند: "من همواره در این اندیشه بودم که برای آزادی گروگانها چه می شود کرد، بدون اینکه احساسات و شرافت ملی خود را لکه دار سازیم. من به هر پیشنهادی هرچند که غیر عقلائی و مسخره به نظر می رسید گوش می دادم. از جمله پیشنهادهای مذکور، تحویل دادن شاه به ایران برای محاکمه و نیز بمباران اتمی شهر تهران بود.

شرایط ایران برای رهایی گروگانها عبارت بود از استرداد شاه به ایران به منظور محاکمه و مجازات که حتما منجر به اعدام وی می شد؛ بازگرداندن اموال شاه به ایران، عذر خواهی آمریکا برای جنایاتش علیه مردم ایران و پرداخت خسارات ناشی از آن. من هیچ گاه این خواستها را جدی تلقی نکردم، زیرا حیثیت و شرافت ملی ما را لکه دار می ساخت."

ماموریت نمایشی دلتا

عملیات نظامی آمریکا در اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ در صحرای طبس که بدون اطلاع هیچ کشوری در جهان به غیر از انگلستان و با هدف ظاهرا" نجات گروگانهای آمریکایی، به یکی از رسوایی های بزرگ دولت جیمی کارتر مبدل شد. رسوایی بزرگی که شاید در کنار ناکامی دولت وی در پایان بخشیدن به ۴۴۴ روز اسارت جاسوسان سفارتخانه این کشور در ایران، مهم ترین دلیل شکست وی در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری آمریکا بود که می توان از آن به عنوان "رسوایی طبس" (Tabasgate) نام برد.

برخی اتفاقات در هنگام اجرای عملیات طبس، بسیار عجیب و سوال بر انگیز است. تاخیر ۹۰ دقیقه ای بالگردها در رسیدن به صحرای طبس موجب می شود تا عملیات با تاخیر شروع شود. نیروهای آمریکایی ۱۳۲ نظامی‌، ۸ چرخبال و سه هواپیمای باربری هرکولس ۱۳۰ C- پس از استقرار در طبس و قبل از حرکت به تهران دچار حوادث مختلفی شدند و از ادامه مأموریت باز ماندند. دستگاه هیدرولیک یکی از چرخبال‌ها از کار افتاد، چرخبال دیگر بر اثر عدم دید کافی به هنگام جابجایی، با یکی از هواپیماهای هرکولس برخورد کرده و هر دو وسیله نقلیه آتش گرفت و در نتیجه آن ۸ تن از نظامیان در شعله‌های آتش سوختند.

آمریکا برای پایان دادن به بحران گروگانان، هیچ راهی را نداشت. افکار عمومی آمریکا و جهان در مورد ناتوانی دولت آمریکا در این زمینه صحبت می کردند. آمریکا به طبس، برای نجات گروگانان نیامد؛ بلکه برای نجات حیثیت دولت آمریکا آمد. به نظرم ادبیات "ناکامی آمریکا در حمله به طبس"، چندان "درست" یا بهتر بگویم "مناسب" نمی باشد. اول اینکه نیروهای آمریکا به طبس حمله نکرده، بلکه به طبس آمده اند و دوم اینکه آمریکا عملیات نظامی انجام نداده است که ناکامی برای آن مطرح بوده باشد. اتفاقا" آمریکا در گول زدن افکار عمومی جهان و از همه مهمتر شهروندان خود، موفق و کامیاب بوده است.

دولت کارتر به افکار عمومی آمریکا و جهان دروغ گفت. کارتر مردم خود را نیز گول زد و نتوانست واقعیات را تبیین کند. البته این سبک دموکراتها و ضعف در برابر بحران های بین المللی، تکراری است؛ در بحران سوریه نیز اوباما در برابر فشارها اعلام کرد که سوریه را خواهد زد، ولی برای عدم دخالت در سوریه بهانه های دیگری آورد.

جاسوسی دیپلماتهای آمریکایی به اثبات رسید. در هفته های اخیر نیز جاسوسی دیپلمات های آمریکایی در کشورهای مختلف جهان حتی علیه برخی کشورهای غربی، هشداری بوده بر کسانی که چهره آمریکا را بسیار آرام، مدنی و محترم می پندارند. چهره واقعی آمریکا را مردم ایران ۳۵ سال پیش تشخیص داده و لذا رهبر کبیر انقلاب اسلامی از رویداد اشغال سفارت آمریکا به عنوان "انقلاب دوم" تمجید کرده و مردم ایران نیز این سفارت را "لانه جاسوسی" توصیف نمودند.

ریسک در شب مهتابی

برای قدرتمندترین کشور جهان از نظر نظامی و تکنولوژیکی این همه خرابی، سانحه، احمال، بی تدبیری و بی بصیرتی در یک عملیات نظامی عجیب نیست ؟

مشخص بود که نیروهای آمریکایی برای چنین عملیات مهم آموزش کافی نداشتند و عملیات از لحاظ لوژیستیکی نیز ضعیف بود. چرا از هلیکپترهای کم و کهنه استفاده شده است ؟ خود کارتر نیز بعدا" گفت که شاید هلیکوپتر بیشتری می بردیم بهتر بود". چرا در شب مهتابی که معمولا" طوفان شن در این شبها اتفاق نمی افتد حرکت کردند ؟ هواشناسی آمریکا گزارش درستی ارایه نداد ؟ آمریکایی ها در این کویر بزرگ چرا در نزدیکی یک جاده خاکی فرود آمده اند ؟

آمریکا مطمئن نبود که همه گروگانان در تهران و در ساختمان سفارت هستند. سفارت آمریکا در منطقه مسکونی و پر جمعیتی واقع شده بود و ایرانیان در حال آماده باش بودند. اگر نظامیان آمریکایی به تهران می آمدند، به احتمال زیاد، دیگر به کشورشان نمی توانستند برگردند. اگر به سوی تهران حرکت می کردند، مشاهده می شدند و به آنان حمله می شد. علاوه بر آن، ایرانیان می توانستند قبل از اینکه نیروهای آمریکایی برسند، گروگانان را بکشند. مشخص بود که آمریکا نمی توانست ریسک کند. پس، کجا چنین شتابان ؟

بمباران هواپیماهای آمریکایی توسط جنگنده های ایران، به تکمیل این صحنه سازی کمک کرد و در کشورهای مختلف خیلی ها فکر کردند که درگیری دو طرفه در طبس صورت گرفته است. در حالی که ایرانیان پس از پایان ماجرا از حادثه مطلع شده بودند. از سوی دیگر، آمریکایی ها از فرضیه ایرانیان در مؤثر بودن طوفان شن نیز سوء استفاده کردند و به این ادعا چسبیدند تا نیرنگشان باور آور جلوه کند. همچنین، چندین سرباز آمریکایی نیز در این ماجرا قربانی دسیسه دولت خود یا "شهید منافع ملی آمریکایی" شدند. شاید هم کارتر پس از عملیات به خاطر فداکاری و مرگ این گروه اندک سیاهی لشگر اشک می ریخت.

میزانسن نظامی در طبس

جزئیات عملیات در کتاب هایی همانند «انتخاب‌های دشوار» نوشته زبیگنیو برژینسکی، مشاور اسبق امنیت ملی ایالات متحده آمریکا و نیز کتاب خاطرات کارتر ذکر شده است. ارزیابی نکات مختلف عملیات، خبر از یک صحنه سازی گران می دهد. صحنه ای که هدف ایجاد آن، نجات آبروی دولت آمریکا باکمترین تلفات ممکن می باشد.

شهروندان آمریکایی که حماقت و نیرنگ در دی.ان.ای. آنان نهفته است، پس از عملیات پنجه عقاب فکر کردند که سربازان قهرمانشان توسط دولت دومکرات کارتر به مبارزه ای بزرگ و حماسی اعظام شده، ولی به خاطر برخی تصادفات یا بدشانسی ها نتوانستند موفق شوند؛ ولی به هر صورت دولت کارتر حد اکثر توان و تلاش خود را جهت حل این بحران نشان داده است. در واقع، دولت کارتر نمایشی را اجرا کرده بود که در حل این بحران به بی کفایتی متهم نشود.

فرضیه من این است که آمریکا جرئت و جسارت عملیات نظامی برای نجات گروگانان را نداشته و ناچار تنها به یک عملیات اطلاعاتی بسنده کرده است. فکر می کنم که در آینده به مدارک مهمی در این زمینه خواهم رسید. البته جهت روشن شدن برخی نکات مبهم این عملیات و زاویه های پنهان در باره همکاری دولتهای منطقه ای در این عملیات، تمایل دارم با آقای ادوارد اسنودن و آقای ژولیان آسانژ نیز مکاتبه نمایم.

عملیات طبس یک عملیات اطلاعاتی بود و نه یک عملیات نظامی. فرماندهان و افسران عملیات نیز ماموریت اطلاعاتی داشتند تا نظامی. ولی در این عملیات اطلاعاتی، از ابزارهای نظامی نیز بهره بردند.

عملیات طبس، عجز آمریکا را نشان داد. این حادثه به عنوان یک رسوایی بزرگ در تاریخ سیاسی جهان ثبت شده است.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *