امير محمد زند در مراسم تشييع پيكر «عسل بديعي» به عزيز شدن انسانها بعد از مرگشان اشاره كرد.
به گزارش جهان به نقل از سینما خبر، امير محمد زند در مراسم تشييع پيكر «عسل بديعي» به عزيز شدن انسانها بعد از مرگشان اشاره كرد.
«امير محمد زند» بازيگر و همكار «عسل بديعي» در فيلم «زمين انسانها» گفت: «عسل بديعي» يكي از بازيگران حرفه اي و توانمند بود و من اين موضوع را به اين دليل كه در فيلم «زمين انسانها» با وي همبازي بوديم، به طور قطع بيان مي كنم.
زند در خصوص مراسم تشييع پيكر «عسل بديعي» كه با حضور جمع زيادي از مردم و هنرمندان برگزار شد، ادامه داد: مراسم «عسل بديعي» بهتر از مراسم مرحوم «خسرو شكيبايي» بود زيرا ساماندهي بيشتري انجام شده بود و مردم آرام تر بودند و من هم تشكر مي كنم از همه كساني كه در اين مراسم حضور داشتند.
«امير محمد زند» همبازي «عسل بديعي» در زمين انسان ها در آخر شعري را هم براي عزيز شدن افراد پس از مرگشان بيان كرد:
اول اینکه بیان این شعر در حق مردم، نقطه اوج پستی است.
دوم اینکه این حضرت آقا که خودش را هنرمند میداند نباید این اراجیف را به هم ببافد چرا که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هر سال بودجه کلانی را صرف برگزاری مراسم چهرههای ماندگار (زندهها) میکند و انصافاً هم کار خوبی است.
سوم اینکه مردم که هنرمندی هنرمندان واقعی امثال مرحومه بدیعی را از تلویزیون و سینما میبینند و آنها را تحسین میکنند در حقیقت قدردان آنها هستند. از نظر این آقا چه کار دیگری باید بکنند تا به صفت پستی مفتخر نشوند؟!!! یعنی باید مراسم ختمشان را در زمان حیاتشان برگزار کنند؟
چهارم اینکه برخی از هنرمندان نظیر این آقا خوب است کمی خود و زبانشان را تربیت کنند و قبل از حرف زدن ببینند کجا هستند و مخاطبشان کیست؟
یکی از ریشه های مفاسد این آقایان و بانوان مثلا هنرمند این نوع نگاه از بالا و برتری جویانه است همین است که خود را تافته جدا بافته و برتر از مردم میدانند ایشان یادشان باشدکه از همین مردم هستند و خواندن مردم با صفت پست شامل خودشان نیز میشود و تشخیص اینکه این جماعت هنرمند هستند یا نه و ارزش هنری آنها در چه سطحی است نیز با همین مردم است و در آخر به امثال ایشان عرض میشود:
در دیاری که هنر مند به ... گویند
خاک عالم به سر اهل هنر باید کرد
بهتر است هنرمندانی که به واسطه توجه همین مردم پست!!! به آب و نانی رسیده اند، بدانند زمانی که همین مردم مدتی به سینما نمی رفتند و فیلم های بعضاً آبدوغ خیاریشان را نمی دیدند، چه ضجه ها و مویه ها که نمی کردند که تو را به خدا به سینما بیایید، سینما دارد از رونق می افتد و هزار ننه من غریبم بازی دیگر!!!
ظاهراً باید مردم در دیدن فیلم ها و سریال هایی که بعضی از این حضرات در آن ایفای نقش می کنند، تجدید نظر نمایند.
به نظرم ایشون پستی رو باید در مرام هم صنفی های خودشون جستجو علاج کنن.
چون تا جاییکه به مردم مربوط بوده هر وقت هنرمندا رو می بینن چقدر تحویل می گیرن ولی این خود هنرمندان هستن که به هم بی مهرن و در تنهایی ها به هم سر نمی زنن.
ملت که نمی تونن عین 70 میلیون برن در دوران غربت به یه بازیگر سر بزنن اما هم صنفی ها یا مشاهیر این صنف می تونن. پس ایشون این شعرو برای همکاران خودش بخونه سزاوار تره
همینکه مردم درزمان حیاتش برای دیدن فیلمهاش به سینما میرفتند یا پای تلویزیون می نشستند یعنی اینکه مردم بهش علاقه داشتن مردم که آدرس خونشو ندارن برن بهش سربزنن یاشماره موبایلشوندارن که زنگ بزنن ازش احوالپرسی کنن بجز این عموم مردم درزمان حیات ایشان چه کاری میتونستن انجام بدن خودآقای زند که خود را جدای ازمردم میداند درزمان حیات ایشان چه قدربه یاد او بود؟؟؟
دوم اینکه این حضرت آقا که خودش را هنرمند میداند نباید این اراجیف را به هم ببافد چرا که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هر سال بودجه کلانی را صرف برگزاری مراسم چهرههای ماندگار (زندهها) میکند و انصافاً هم کار خوبی است.
سوم اینکه مردم که هنرمندی هنرمندان واقعی امثال مرحومه بدیعی را از تلویزیون و سینما میبینند و آنها را تحسین میکنند در حقیقت قدردان آنها هستند. از نظر این آقا چه کار دیگری باید بکنند تا به صفت پستی مفتخر نشوند؟!!! یعنی باید مراسم ختمشان را در زمان حیاتشان برگزار کنند؟
چهارم اینکه برخی از هنرمندان نظیر این آقا خوب است کمی خود و زبانشان را تربیت کنند و قبل از حرف زدن ببینند کجا هستند و مخاطبشان کیست؟