ما یك مشكل عمده در نقد داریم كه دوستان حزباللهی كه وارد حوزه نقد در سینما میشوند با خواندن چند مقاله از آوینی تصور میكنند منتقد خوبی شده و پا جای آوینی گذاشتهاند!
به گزارش جهان، ششمین نشست فیلمسازان جوان سینمای انقلاب با موضوع نقد و تقدیر مجموعه مستند "آخرین روزهای زمستان" با حضور محمدحسین مهدویان نویسنده و كارگردان، هادی بهروز فیلمبردار، علیرضا كمری محقق و تاریخ نگار جنگ و مسعود فراستی منتقد و كارشناس سینما در دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار برگزار شد.
كمری در این نشست با بیان اینكه هر بار این مجموعه را دیده تحسینش كرده، اظهار كرد: من پسرخاله عوامل این فیلم نیستم اما از اولین قسمت مجموعه كه بدون آنكه متوجه باشم در حال پخش بود، كاری كه داشتم رها كردم و ناگهان جذب این مستند شدم.
وی افزود: این كار بر خلاف روایت فتح شهید آوینی است كه آمیخته با تلمیحات و اشارات و در واقع یك روایت استعاری از جنگ است.
علیرضا كمری ادامه داد: زمانی كه متوجه شدم كارگردان "آخرین روزهای زمستان" متولد 1360 است، بیشتر بر این معتقد شدم كه حضور در مكان یك واقعه دلیلی بر رجحان در آن اتفاق نیست. دلیل نمی شود اگر سن و سال و موقعیت من ایجاب می كرد زمان جنگ در جبهه باشم بهتر می توانم آن را تصویر كنم. توجه به این موضوع كه فیلم مستند ارزش افزایی بالایی دارد، از میانه های جنگ به بعد آشكار شد در این زمینه شهید آوینی نقش برجسته ای دارد. او تصویر جنگ را با بیان و تلقی شاعرانه همراه كرد و روایت فتح یك مستند تاریخ شناسی صرف نیست.
وی با انتقاد از برخی ساخته های جنگی تلویزیون تصریح كرد: چندی پیش سریالی دیدم كه در آن رزمندگان در ماشین می رقصیدند و كف و سوت می زدند. این كارهای عوام فریبانه و نمایش نادرست جنگ صحیح نیست.
پرهیز از استفاده چهرههای لو رفته
كمری با اشاره به خصوصیاتی كه "آخرین روزهای زمستان" را یك اثر موفق می كند، یادآور شد: سازندگان این فیلم از چهره هایی كه به كدهای لو رفته تبدیل شده اند، پرهیز كرده اند. این امر بسیار خوبی است؛ چراكه باورپذیری شرط اساسی یك كار است. "ارتش سری" یك اثر انگلیسی بود كه بسیار در این زمینه موفق عمل كرد. من معتقدم اگر یك كار خوب سینمایی در موضوعی با حضور یك هنرمند ساخته شد، تا زمانیكه چهره آن بازیگر شكل دیگری به خود نگرفته نباید از او استفاده كرد تا آن تصویر اولیه در ذهن مخاطب از بین نرود.
منتقد بی رحمی هستم اما این كار باورپذیر است
این تاریخ نگار جنگ با اشاره به سریالی كه كارگردان سعی می كرد مدام در آن خود را نشان دهد، اظهار كرد: نباید مخاطب حس كند بازیگران در حال بازی هستند بلكه باید یك زندگی واقعی را ببینند. شكل رفتاری ساخت این فیلم به باور نزدیك تر بود، من در این باره اغراق نمی كنم و همواره معتقد بی رحمی بودم.
وی تصریح كرد: این مستند در واقع نوعی تعزیه است. كسی كه شمر است در تعزیه با نیت، وارد صحنه بازی می شود كم ندیده ایم شمرهایی كه زارزار در صحنه گریه می كنند. علاوه بر این خوشبختانه در این اثر از زبان آركائیك و اسطوره ای كه ویژگی زبان آوینی است، خبری نیست، در حالیكه اگر كار به سمت اشاره می رفت طیف وسیعی از مخاطبان خود را از دست می داد.
كمری در پایان گفت: این كار مبتنی بر روایت است همچون عاشورا كه حادثه ای چند ساعته بوده اما اكنون از زمان، مكان و موقعیت فراتر رفته و سال ها است همچنان روایت می شود.
روایت شكل نگرفته در "آخرین روزهای زمستان"
مسعود فراستی با بیان اینكه جمله نقد و تقدیر از عوامل "آخرین روزهای زمستان" او را اذیت میكند، اظهار كرد: در حرفهای من هیچ نشانی از تقدیر وجود ندارد فیلمساز عزیز خود را آماده كند! روایت فیلمساز مطلقاً شكل نگرفته است. من روایت سینمایی در این كار نمیبینم بلكه یك تحقیق میبینم كه خوب هم بیان نشده و وقت زیادی از من میگیرد.
وی افزود: صدای سید محمد آوینی در این كار نه تنها حماسی نبوده بلكه افتضاح است. از طرفی تكراری، ملال آور و بیربط با لحن اثر به حساب می آید. من از قدیم تا آینده مخلص سید محمد هستم اما او این كاره نیست. جالب است متنی كه قرائت میكند نیز كاملاً ویرایش نشده است. محمدی كه در مجله سوره لغت به لغت مطالب ما را ویرایش میكرد متنی میخواند كه جملات در آن تكرار شده اند.
آزاردهندگی حركتهای دوربین
فراستی با اشاره به فیلمبرداری این اثر تاكید كرد: بدبختانه دوربین زمان مصاحبهها بیهویت است و من نمیفهمم وقتی مادر یا خواهر شهید درباره او حرف میزنند چرا باید دوربین پشت پنكه برود! این حركات بیموقع آزاردهنده هستند. دوربین باید مودب باشد. این كارهایی كه مد شده بسیار قبیح است. وقتی دوربین مودب است كار خوب و وقتی تكان میخورد فاجعه است چرا باید وقتی با یك طرف صحبت میكنیم دوربین چهارم از زیرزمین نما بگیرد. این مسخره بازیهای رایج شده در تلویزیون كاملاً ضدسینمایی است. كارگردان باید اجازه دهد مخاطب صورت گوینده را ببینند و حس او را دریافت كند. در این زمان حركت دوربین مطلقاً ممنوع است.
وی تصریح كرد: از مصاحبه كنندگان نیز ری اكشنی نمیبینیم بیشتر شبیه آدم آهنی بودند. ای كاش از صحنه حذف میشدند. ما باید وقتی به سینما و تلویزیون میآییم از تمرین كردن دست بكشیم. سینما، حركت دوربین نیست و دوربین دست گرفتن محسوب نمیشود بلكه زندگی است. در این زمینه نریشنها نیز به مخاطب تحمیل میشود چون ما حرف ها را درباره شهید از زبان برادر و مادرش را شنیدهایم و تكرار همان حرف ها از زبان راوی آزاردهنده است.
بازسازی علیه كار
فراستی با بیان اینكه این مستند منطق روایی ندارد یادآور شد: بخش بازسازیها در نیامده مثلاً زمانی كه محسن رضایی حرف میزند تاثیری بر من مخاطب ندارد. این صحنههای گسسته بازسازی شده من را از اصل موضوع دور میكند. در واقع بازسازی علیه اثر به كار رفته است.
این منتقد سینما انتخاب بازیگر در مجموعه "آخرین روزهای زمستان" را فاجعه دانست و گفت: چهره بازیگر بیمعنا است فقط جوانی است كه به روزنامه جمهوری اسلامی میرود نه تحریك دارد نه حالی در او میبینیم. دقیقاً مشابه اشتباهی كه جواد اردكانی در روایت زندگی شهید كاوه مرتكب شد.
وی از ساكن بودن دوربین در فضای جبهه و جنگ به عنوان تنها نقطه مثبت اثر نام برد و افزود: مجموعه كار چیزی از شهید باقری به من نمیدهد. صحنه نجات یك خانواده در آتش سوزی كاملاً شعاری است. او فقط در روزنامه مقاله مینویسد كه اصلاً هم به قیافهاش نمیآید خوب بنویسد! اطلاعات شهید باقری در مجموع به مخاطب منتقل نمیشود. باقری بچه آن فضا و آن حال و هوا بوده است اما ما رایحهای از بوی آن فضا را حس نمیكنیم و حال آن زمان شهید باقری را در نمییابیم و این تفاوت اساسی "آخرین روزهای زمستان" با آثار مرتضی آوینی است.
باید كار لیاقت تقدیم كردن به سید مرتضی را داشته باشد
وی در ادامه انتقادت خود تصریح كرد: نباید ابتدای این كار نوشته شود تقدیم به مرتضی آوینی! كاری را به او تقدیم كنید كه لیاقت داشته باشد! او مستندهایی در روایت میساخت كه نه آركائیك بود و نه درونی بلكه به شدت امروزی، شخصیت پرداز و درونگرا به حساب می آمد. در حالی كه در این مستند چیزی از شخصیت پردازی باقری نمیبینیم كه قرار است بعدها رئیس اطلاعات شود...
وی در پایان سخنان خود تصریح كرد: امیدوارم حرفهای من كه تقدیر نبود و به این جلسه نمیخورد رفیقم را جلو ببرد، رفیق باید با دوستش تندتر حرف بزند و دلش برای او بسوزد. گرچه مهدویان 100 كیلومتر از دری وری سازهای تلویزیون جلوتر است اما نباید فریب بخورد چون هنوز منها است.
برخی فكر میكنند آوینی شدهاند
به نوشته مهر؛ در ادامه این مراسم وحید جلیلی، مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی نیز در سخنانی گفت: ما یك مشكل عمده در نقد داریم كه دوستان حزباللهی كه وارد حوزه نقد در سینما میشوند با خواندن چند مقاله از آوینی تصور میكنند منتقد خوبی شده و پا جای آوینی گذاشتهاند!
وی با اشاره به جشنواره سی ام فیلم افزود: روشنفكران، سال گذشته فیلم سینمایی "بیخود و بیجهت" ساخته عبدالرضا كاهانی را به عنوان بهترین فیلم انتخاب كردند. كسانی كه هنر را برای هنر میخواهند در عمل دروغ میگویند.
سردبیر مجله راه تصریح كرد: روشنفكری طرح مسأله نمیكند بلكه طرح بنبست میكند. برای مثال شخصیتپرازی نشان دادن شرایط است، كدام یك از فیلمهای ما در این مدت این حالت را داشتهاند؟!
ترسیم درست حال و هوای سیاسی دوران در "آخرین روزهای زمستان"
جلیلی با بیان اینكه "آخرین روزهای زمستان" حاوی شخصیتپردازی است، اظهار كرد: خوشبختانه این اثر موفق شده فضا و حال و هوای سیاسی آن روزها را نیز ترسیم كند و گرچه همواره به صدا و سیما نقد داشته ایم، اما این اثر، كار خوبی از آب درآمده است.
حاشیه ها:
* كمری در ابتدای حرف هایش به خاطر تقدم در سخنرانی از فراستی عذرخواهی كرد و گفت فراستی از هر جهت بر او اولا است. منتقد صریح سینما نیز در پاسخ گفت: البته فقط در بلندی ریش!
* فراستی در بخشی از مراسم خطاب به حضار سوال كرد چرا همه اینقدر ساكت هستند و در بحث مشاركت نمی كنند. بعد از پایان سخنانش نیز خواست هر كسی نقد و نظری حتی خلاف حرف های او دارد، ارائه كند. كمری نیز در تكمیل این حرف گفت: ما را نقد كنید اگر جرئت دارید!