مردم آمریکا هر روز فقیرتر می‌شوند
جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۰۸:۰۹
کد مطلب: 252645
* میلیون‌ها آمریکایی هستند که کار دارند اما نمی‌توانند مایحتاج زندگی خود را تأمین کنند
اکنون شغل کافی در کشور وجود ندارد و میلیون‌ها آمریکایی نیز هستند که کار دارند اما نمی‌توانند پول کافی برای تأمین نیازهای خانواده خود به دست آورند. وقتی که شما تقریباً هر کاری که به فکرتان می‌رسد انجام می‌دهید اما هیچ اثری ندارد، این امر می‌‌تواند حسابی روحیه شما را خراب کند. امروز یکی از مخاطبان مطالب من در پیامی اعلام کرد برای مدتی نمی‌تواند در ارتباط رایانه‌ای با من باشد چرا که برق خانه‌اش را قطع کرده اند. مدتی است که او از کار بیکار شده و پولش نیز تمام شده است. آیا شما تاکنون در این وضعیت بوده‌اید؟ اگر تاکنون این حالت را تجربه کرده‌اید می‌دانید که اثر آن برای مابقی عمرتان با شما همراه خواهد بود.
* این که به فرزندانتان بگویید باید بی‌شام بمانند، مثل میخی است که بر قلبتان می‌کوبند
این حالت وقتی که مجرد هستید به اندازه کافی درآور است اما وقتی که متأهل‌اید و مجبور هستید به چشم فرزندانتان نگاه انداخته و برایشان توضیح دهید چرا امشب از شام خبری نخواهد بود یا این که چرا مجبور خواهند شد در پناهگاه بی‌خانمانان زندگی کنند، تجربه این حالت مانند این است که کسی میخی به قلبتان فرو کرده است. در مقاله حاضر آمارهای فراوان و تکان دهنده‌ای از اقتصاد به شما ارایه خواهد شد. اما لطفاً یادتان باشد که در پس هر یک از این آماری که به شما ارایه می‌شود داستان پررنج میلیون‌ها خانواده آمریکایی نهفته که از آن آسیب دیده‌اند.
* فقر در آمریکا و وابستگی دولت روز به روز بدتر شده است
در دهه گذشته اوضاع برای خانواده‌های آمریکایی بطور مستمر بدتر شده و فرقی ندارد که سیاستمداران دست به چه کارهایی زده باشند. فقر و وابستگی دولت بطور مداوم افزایش داشته است. هزینه زندگی مرتب رو به افزایش و درآمدها مرتب رو به کاهش بوده‌اند. تصور این که اگر وضع به همین منوال ادامه پیدا کند، وضعیت کشور به چه حال درخواهد آمد، ترسناک است.
* افزایش 6 میلیون نفری شمار فقرای آمریکا طی چهار سال اخیر
در اینجا به طرح 37 واقعیتی می‌پردازم که نشان می‌دهد این اقتصاد تا چه حد برای میلیون‌ها خانواده بیچاره آمریکایی ظالمانه و سخت بوده است:
1- تحقیقی که اخیراً انجام شده نشان می‌دهد که 40 درصد از کل آمریکایی‌ها 500 دلار یا کمتر ذخیره دارند.
2- تحقیق متفاوت دیگری که اخیراً انجام شده نشان داد که 28 درصد از آمریکایی‌ها حتی یک پنی نیز برای مواقع اضطراری خود در اختیار ندارند.
3- در آمریکای امروز نزدیک به ده میلیون خانوار هستند که حتی یک حساب بانکی ساده نیز در اختیار ندارند. تعداد آنها از سال 2009 تاکنون یک میلیون نفر افزایش پیدا کرده است.
4- بی خانمانی خانواده در منطقه واشنگتن دی‌سی (یکی از ثروتمندترین مناطق کل کشور آمریکا) از زمانی که رکود اقتصادی اخیر آغاز شده به میزان 23 درصد افزایش داشته است.
5- شمار آمریکایی‌هایی که در فقر زندگی می‌کنند در طول 4 سال گذشته به میزان 6 میلیون نفر افزایش داشت.
* 41 درصد از کل آمریکایی‌های در سن کار فاقد کار هستند
6- درآمد خانوارهای طبقه متوسط در آمریکا به مدت 4 سال مداوم کاهش داشته است. در کل درآمد هر یک از این خانوارها به میزان 4 هزار دلار در طول طی 4 سال گذشته کاهش داشته است.
7- 62 درصد از آمریکایی‌های طبقه متوسط می گویند که مجبور بوده‌اند که در طول سال گذشته از هزینه‌های خانوار خود کم کنند.
8- بنا بر یکی از تحقیقاتی که توسط مرکز تحقیقات «پیو» انجام شده، 85 درصد از آمریکایی‌های طبقه متوسط می‌گویند که حفظ استانداردهای سطح زندگی متوسط امروزه بسیار دشوارتر از 10 سال پیش است.
9- امروز در آمریکا 77 درصد از آمریکایی‌ها به حقوق سر ماه خود محتاج هستند و از یک حقوق تا حقوق دیگر سر می‌کنند.
10- امروز در آمریکا بیش از 41 درصد از همه آمریکایی‌هایی که در سن کار و فعالیت هستند، فاقد شغل هستند.
* یک چهارم کارگران در سطح خط فقر یا پایین تر از آن درآمد دارند
11- از ژانویه 2009، نیروی کار در ایالات متحده آمریکا به میزان 827 هزار نفر افزایش داشته اما شمار کسانی که دیگر در فهرست نیروی کار قرار ندارند 8 میلیون و 208 هزار نفر افزایش داشته است. به این طریق است که دولت توانسته ادعا کند که توانسته از شمار بیکاران کم کند.
12- متاسفانه 60 درصد از مشاغلی که در طی رکود اقتصادی اخیر از دست رفتند از مشاغل با مزد متوسط بودند اما 58 درصدی که از آن زمان به بعد ایجاد شده‌اند در زمره مشاغل با درآمد کم هستند.
13- امروزه یک چهارم از کارگران در ایالات متحده پولی به خانه می‌آورند که در حدود یا زیر سطح فقری است که دولت فدرال اعلام کرده است.
* 20 میلیون آمریکایی نیمی از درآمد خود را هزینه تأمین مسکن می‌کنند
14- هم اکنون، آمریکا بیش از هر کشور صنعتی دیگر در دنیا دارای درصد کارگرانی است که شغلی با درآمد کم دارند.
15- در حالت کنونی، کمتر از 25 درصد از همه مشاغل در ایالات متحده جزو مشاغل خوب به شمار می‌روند و این که شمار این دست از مشاغل همچنان در حال کاهش است.
16- اکنون 20.2 میلیون آمریکایی هستند که بیش از نیمی درآمد خود را صرف مسکن می‌کنند. این رقم افزایش 46 درصدی از سال 2001 را نشان می‌دهد.
* آب بها در آمریکا طی 12 سال سه برابر شده است
17- بنا بر گزارش روزنامه یو‌اس‌ای تودی، بسیاری از آمریکایی‌ها شاهد سه برابر شدن آب بهای خود در 12 سال گذشته بودند.
18- هزینه بهای برق مصرفی در آمریکا نیز سریعتر از نرخ کلی تورم در طول پنج سال گذشته بالا رفته است.
19- در سال 1999، 64.1 درصد از همه آمریکایی‌ها تحت پوشش بیمه سلامت کار بودند اما امروزه 55.1 درصد از آنها تحت پوشش بیمه سلامت کار هستند.
* کارفرمایان آمریکایی تمایلی به ادامه بیمه خدمات درمانی برای کارکنان خود ندارند
20- سهم پرداخت بیمه سلامت از کل نرخ تورم در سال 2011 بیشتر بود و این وضع امسال در سال 2012 نیز ادامه یافت. در حقیقت، مدت‌ها است که وضع به همین منوال است.
21- بنا بر نتایج یکی از تحقیقات اخیر، حدوداً 10 درصد از همه کارفرمایان در سراسر آمریکا در نظر دارند که با اجرا شدن مفاد مهم از قانون بیمه خدمات درمانی که قرار است کمتر از دو سال آینده به مرحله اجرا درآید، پوشش سلامت خود را لغو کنند.
22- در سال 1983 ، 95 درصد از کسانی که درآمد داشتند به ازای هر دلار 62 سنت بدهی داشتند اما در سال 2007 میزان بدهی به ازای درآمد به یک دلار و 48 سنت رسید.
23- میزان بدهی رهن مسکن در آمریکا اکنون 5 برابر بیشتر از 20 سال پیش است.
* یک سوم آمریکایی‌ها دستکم یک بار نمی توانند قبوض خود را پرداخت کنند
24- از سال 1971 تاکنون میزان کل بدهی مصرف کنندگان در آمریکا 1700 درصد افزایش داشته است.
25- اخیراً اعلام شده کل بدهی وام تحصیلی در آمریکا از یک تریلیون دلار گذشته است.
26- بنا بر تحقیقاتی که اخیراً صورت گرفته، این روزها حدوداً یک سوم از کل آمریکایی‌ها حداقل یک بار قبوض خود را پرداخت نمی‌کنند.
27- اکنون حدود 25 میلیون نفر از افراد بالغ در آمریکا در خانه و در کنار والدینشان زندگی می‌کنند.
* شمار کمتری از کهنسالان آمریکایی می‌توانند در سن بازنشستگی دست از کار بکشند
28- درصد آمریکایی‌هایی که در زمان بازنشستگی توانایی مالی کافی برای بازنشسته شدن دارند، رو به کاهش است. بنا بر یکی از تحقیقات اخیر، 70 درصد از آمریکایی‌های طبقه متوسط در نظر دارند که در طول بازنشستگی خود نیز به کار ادامه دهند و 30 درصد نیز می‌گویند که دستکم تا سن 80 سالگی به کار خود ادامه خواهند داد.
29- در طول رکود اقتصادی اخیر اقتصاد آمریکا 220 هزار عدد از مشاغل کوچک خود را از دست داد.
30- در سال 2010، شمار شغل‌هایی که در کسب و کارهای جدید در آمریکا ایجاد شدند کمتر از نیمی از شمار شغل‌هایی بود که در سال 2000 ایجاد شد.
31- در سال 2007، 19.2 درصد از کل خانواده‌های آمریکایی دخل و خرجشان صفر بود اما تا سال 2010 این رقم به 32.5 درصد رسید.
32- حدوداً 57 درصد از کل کودکان در آمریکا در خانواده‌ای زندگی می‌کنند که یا در طبقه کم درآمدها یا فقیر هستند.
* 110 میلیون آمریکایی در فقر یا سطح نزدیک به فقر هستند
33- امروز در ایالات متحده آمریکا حدود 110 میلیون آمریکایی در زمره طبقه فقیر یا نزدیک به فقر است.
34- در اکتبر 2008، 30.8 میلیون آمریکایی به کمک غذایی دولت محتاج بودند اما امروزه 46.7 میلیون آمریکایی به برنامه دولت برای کمک مواد غذایی به نیازمندان محتاج هستند.
35- حدوداً یک سوم از همه کودکان آمریکایی در فهرست برنامه کمک غذایی دولت قرار دارند.
36- اکنون نام بیش از 100 میلیون آمریکایی دستکم در یکی از برنامه‌های خدمات رفاهی که توسط دولت فدرال ارایه می‌شوند، قرار دارد. این در صورتی است که برنامه کلان بیمه خدمات درمانی و تأمین اجتماعی را لحاظ نکنیم.
37- بنا بر اعلام اداره آمار آمریکا، بطور بی‌سابقه‌ای 49 درصد از کل آمریکایی‌ها اکنون در خانواده‌هایی زندگی می‌کنند که دستکم یک نفر از اعضای خانواده کمک‌های مالی از دولت فدرال دریافت می‌کند. این در حالی است که این رقم در 1983 کمتر از 30 درصد بود.
* پناهگاه‌های بی‌خانمانان ظرفیت پذیرش هیچ بی‌خانمان دیگری ندارند
آن چه همه این مسایل را ترسناک‌تر می سازد این است که بسیاری از پناهگاه‌های بی‌خانمانان و مراکز تأمین غذا در سراسر کشور چنان در شرایط کنونی پر هستند که هم حالا هم از حد ظرفیتشان گذشته است. فقط به این مثال توجه کنید: وقتی «یانیس کو» یکی از فعالان طرفدار حقوق بی خانمانان در منطقه «لاندون کانتری» شنید که یک زن جوان مجبور شده با نوزاد دو ماهه خود در ایستگاه متروی «نیوکارولتون» اقامت کند، دست به کار شد. او با آن زن جوان تماس گرفت و ترتیبی داد تا سوار قطار شده و به ویرجینیا بیاید و آنها را در یکی از سوئیت‌های کوچک یک هتل در شهر پناه داد. بعد از آن کو اقدام به تماس با مراکز پناهگاه بی‌خانمانان کرد تا شاید بتواند برای این مادر و کودک کاری بکند.
با وجود تماس‌های مکرر با مراکز متعدد او دست خالی برگشت. کو از این که متوجه شده بود بسیاری از مراکز ظرفیتشان پر شده، به شدت شگفت‌زده شد. حتی مرکز «گود شفرد» که خودش زمانی مدیریت خدمات اجتاعی آن را داشت نیز ظرفیت نداشت.
کو گفت: نمی دانم چرا هیچ کس این بچه را قبول نمی‌کند. او حتی هنوز مچ بندی که در بیمارستان هنگام تولد به دست می‌زنند، دارد.
حال به این امر توجه داشته باشید که لاندون کانتری در میان یکی از ثروتمندترین مناطق ویرجینیا است. حال وقتی اوضاع در مناطق ثروتمندنشین تا به این اندازه بد است، تصور کنید که شرایط در مناطق فقیرنشین‌تر به چه نحو است؟
* شرکت‌های زیادی قصد اخراج نیروهای خود را دارند
متاسفانه اوضاع این اقتصاد آمریکا روز به روز رو وخیم‌تر می‌شود. شرکت «دوپونت» به تازگی اعلام کرده که هزار و 500 کارگر خود را اخراج می‌کند. هر روز شمار بیشتری از شرکت‌ها اعلام کاهش نیروی کار می‌کنند و اوضاع چقدر بدتر خواهد بود که این اقتصاد نزار در نهایت از هم بپاشد؟ چه هرج و مرجی سراسر کشور را می‌گیرد وقتی میلیون‌ها نفر آمریکایی امید خود را به آینده بطور کلی از دست بدهند؟
در ابتدای این مقاله به یکی ا زمخاطب های خود اشاره کردم که برق خانه‌اش را قطع کرده بودند. او اوضاع را به اینگونه تفسیر کرد: نه آبی، نه گازی و نه برقی در خانه ندارم. نمی‌توانستم قبض‌ها را پرداخت کنم. ورشکسته شده‌ام. ناامید دنبال محل درآمدی می‌گردم یا دستکم پول که بتوانم برق خانه‌ام را وصل کنم. من این مطالب را در خانه تاریک خود و با شارژ باطری لپ‌تاپ خودم می‌نویسم. حس کسی را دارم که بیرون از خانه اردو زده است. به نوعی با این امید که شاید اوضاع بهتر شود.
من برای این وضعیت آماده بودم اما هنوز برایم دردسر فراوانی به همراه داشت. این را برای کسانی می‌گویم که هنوز برق و گاز و دیگر مسایل را در منزل خود دارند اما آمادگی برای اوضاع بد ندارند. شما باید آماده باشید. جداً باید آماده باشید. آن چه که من تجربه می‌کنم تنها یک دردسر و ناراحتی است اماروزی این مسایل عادی خواهند شد.
خوشبختانه برای این فرد راهی هست که بشود اوضاع را عوض کرد اما واقعیت اسن است که میلیون‌ها نفر دیگر در آمریکای امروز هستند که داستان مشابهی دارند. شما چطور؟
