این جماعتی که الان در مجلس و دولت حاکمند، سوابق و ریشههای آنچنانی ندارند/ باید شرایط را برایشان تنگ کنیم؛ راحت نباشند/ در انتخابات خبرگان هم حسابشده من را رد کردند/ نباید امیدمان را از دست بدهیم
چهارشنبه ۲۲ فروردين ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۸
کد مطلب: 876387
ما باید شرایط را برای اقلیت حاکم تنگ کنیم. منظور من این نیست که ما مبارزه مدنی کنیم، منظورم این است که اینها راحت نباشند.
به گزارش جهان نيوز، حسن روحانی در دیدار اعضای تحریریه روزنامه اعتماد، درباره برنامه سیاسی خود پس از ردصلاحیت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری اظهار داشت: من برای شرکت در انتخابات خیلی با دوستان مشورت کردم؛ با دوستانی که در جناح اصلاحات هستند یا در جبهه اعتدالاند و حتی اصولگرایان معتدل مشورت کردم. عدهای مخالف ثبتنام من بودند، استدلالشان هم این بود که میگفتند اگر ثبتنام کنید شورای نگهبان شما را رد میکند؛ بنابراین خاصیتی ندارد. بعضی هم موضع تندی داشتند و میگفتند ثبتنام شما نوعی مشروعیت دادن به این نوع انتخابات است؛ یعنی با این کار میگویید ما این انتخابات را قبول داریم. همه اشکالاتی که آنها میگفتند از این جهت که قواعد انتخابات مراعات نمیشود، نظارت استصوابی مشکلات خودش را دارد و… من هم قبول داشتم، به آنها میگفتم من صد درصد حرفهایتان را قبول دارم؛ ولی چه کار کنیم؟ ما میتوانیم خودمان را کنار بکشیم یعنی بگوییم حالا چون نمیشود کاری کرد، ما هم رها کنیم، به ما چه ربطی دارد، بروند هر کاری میخواهند بکنند؟ اما آیا واقعاً از لحاظ وظایف ملی و انقلابی و دینی میشود نسبت به آینده کشور بیتفاوت باشیم یا رها کنیم؟ یا باید وارد شویم و فعال باشیم؟ خب وقتی به صحنه میآییم شاید رد کنند، شاید رد نکنند؛ اما باید در صحنه سیاسی حضور داشته باشیم.
این جماعتی که الان در مجلس و دولت حاکماند، سوابق و ریشههای آنچنانی ندارند. بسیاری از آنها اصلاً در انقلاب حضور نداشتهاند، بسیاری از آنها حتی در جنگ هم نبودهاند. روند تصمیمگیریهای امروز آنها را هم که میبینیم. خب آیا ما میتوانیم کشور را بدهیم در اختیار یک اقلیت؟
گاهی گروهی بر سر کار میآید که از نظر فکری با ما مخالف است ولی اکثریت جامعه قبولش دارد. اصلاً معنای دموکراسی همین است، یعنی گروهی که میتواند رأی اکثریت را جذب کند، آنها باید حاکم شوند. اما جماعت حاکم اکثریت نیستند، منتها قدرت فراوانی در اختیار اینهاست و هر کاری میتوانند بکنند. راحتترین کار این است که فرد سکوت کند، برود کنار، دخالت نکند، اما شرایط کشور به گونهای نیست که ما سکوت کنیم. ممکن است همه حرفهایی که میخواهیم بزنیم را نتوانیم بگوییم، یا اصلاً مصلحت به گفتن نباشد، ولی نمیشود سکوت مطلق کرد.
ما باید شرایط را برای اقلیت حاکم تنگ کنیم. منظور من این نیست که ما مبارزه مدنی کنیم، منظورم این است که اینها راحت نباشند و فکر نکنند هر طور عمل میکنند، همه باید ساکت باشند. ما لااقل حرفمان را بزنیم، نقد کنیم. همان کاری که شما در روزنامه میکنید. شما هم به هر حال محدودیت دارید اما در عین حال سکوت نمیکنید. تا جایی که میتوانید و میشود حرف میزنید و مینویسید. مردمی که روزنامه شما را میخوانند میفهمند که شما میخواهید هفتاد درصد نقد کنید، اما نمیگذارند، بنابراین همین ده درصد هم برایشان غنیمت است. من معتقد نیستم این اقلیت در کشور همیشه پایدار هستند. شرایط هم همیشه اینطور نمیماند.
وقتی سال ۸۴ احمدینژاد روی کار آمد، من خبر دارم از حرفهایی که چهرههای تندِ آن جناح میزدند؛ میگفتند آنچه دست ما آمده دیگر نمیگذاریم از دستمان برود؛ به هیچ قیمتی. حالا ۸۸ مسائل خاص خودش را دارد و من نمیخواهم وارد آن شوم. وقتی به انتخابات ۹۲ رسیدیم من که میخواستم کاندیدا شوم خیلی از دوستان که با آنها مشورت میکردم به من میگفتند برای چه میخواهید کاندیدا شوید، اصلاً انتخاباتی در کار نیست، مگر شما نمیدانید چه کسی باید رئیسجمهور شود؟ میگفتم من خبر دارم چه کسی را میخواهند رئیسجمهور کنند اما من میخواهم نگذارم او بشود و اصلاً میخواهم به همین دلیل به صحنه بیایم. گفتند نمیتوانید، گفتم اگر نتوانستم که هیچ، دیگر تکلیف از من ساقط است. بعد دیدیم صحنه عوض شد و نتیجه را هم دیدیم.
بعد از انتخابات ۹۲ در جلساتشان گفتند محال است بگذاریم دور بعد فلانی رئیسجمهور شود. اینقدر مصمم بودند که دوستان به من گفتند شما را حتماً ردصلاحیت میکنند، پس کسی را داشته باشیم که اگر شما را ردصلاحیت کردند او حداقل در صحنه باشد، لذا آقای جهانگیری کاندیدا شد.
۹۶ هم به هر حال انتخابات خیلی سختی بود. شما نگاه میکردید که همه با همه قوا به صحنه آمدند؛ ولی موفق نشدند. در ۹۶ یک هفته بعد از انتخابات گفتند ما اشتباه کردیم، باید روحانی را رد میکردیم. آنها فکر میکردند میتوانند مانع انتخاب من شوند.
همه این دورهها را گذراندیم. به همین دلیل است که فکر میکنم ما نباید امیدمان را از دست بدهیم، باید در صحنه بمانیم، خیلی سخت است ولی من اصلا ناامید نیستم. به نظرم در انتخابات خبرگان هم حسابشده من را رد کردند. محاسباتی کردند، چون من خبر دارم چه گفتهاند. ضمن اینکه یک نظرسنجی کردند که برایشان تکاندهنده بود. یک دستگاه دولتی در یک نظرسنجی در استان تهران سؤال کرده بود که اگر روحانی صلاحیتش تأیید شود به او رأی میدهید یا به فهرست مقابل. بگذریم که اصلاً مبنای سؤال و نظرسنجیشان هم درست نبود. نتایج این نظرسنجی آنها را خیلی به هم ریخت؛ در آن نظرسنجی اکثریت بالایی گفته بودند ما به روحانی رأی میدهیم و تعداد زیادی گفته بودند اصلاً رأی نمیدهیم. این خیلی آنها را عصبی کرده بود. آنها محاسبه کردند که اگر من را تأیید کنند من یک طرف خواهم بود و لیست شانزده نفره آنها در تهران طرف دیگر. من میدانستم نتیجه انتخابات چه خواهد بود. محاسباتی که ما کرده بودیم، برای من روشن بود. بنابراین ما با همه قدرت و امید باید در صحنه باشیم. باید آمادگی برخورد ضربات سنگین هم داشته باشیم. دنیای سیاست همین است.
اینی که گفته یک اقلیت سر کار هستند درست میگه، چون از سال ۶۸ با دولت هاشمی چنان قبلیه گرایی و هزار دستان سلطان خواهی در سه دولت ۲۴ ساله کارگزار، اصلاح و شبه اعتدال بوجود آوردند که واقعا بدنه دستگاه های اجرایی کشور رو هم نیروهای خنثی یا حتی موضوع دار نسبت به انقلاب و نظام کادرسازی کردند
یک موی گندیده انقلابی های جنگ ندیده می ارزه به صدر تا ذیل زندان رفته ها و جنگ دیده های پشیمان و خسته و دنیا طلب که حاضرند تمام منافع ملی را قربانی هوس های ناشی از چپ شدنشان کنند!
جناب فریدون حالا فهمیدی کی زبان دنیا را بلده و کی هشت سال با زبان الکن با دشمنانش حرف زده ؟همین را حواب بدهید بقیه مسائل باشد بعدا با هم گفتگو میکنیم .
بقولی خودت ، برادرت ، همفکرانت ، پدر مردم و مملکت را در آوردید . بورس ، واکسن کرونا ، بلوای افزایش قیمت بنزین . بتون ریزی اراک . هفت تپه . هپکو . ماشین سازی تبریز . کشت و صنعت دشت مغان و .............. مثنوی هفتاد من کاغذ ، باز هم خودتو برحق می دونی ؟ قدرت اینقدر ارزش داره ؟ کی میخوای بخودت بیای ؟ شرح حال و سوابق و عملکرد های شهید بهشتی رو مطالعه کن و خودتو با اون بزرگوار مقایسه کن !
آقای روحانی مگر شمانبودید که در مقابل شهید چمران پروژه انحلال ارتش را دنبال کردید که امام جلوی این طرح شوم ایستاد.شما نبودید که با سران فتنه مثل خاتمی هم آغوشی داشتید .میخوام بگم که شما مالی نیستید از حالا بروید وبا موسوی و کروبی یار دبستانی تشکیل بدهید
برای ملت ونمایندگان منتخبشان خط ونشان میکشد؟!!!!!!خخخخ انگار خودشان ناجی معیشت مردم بودند که حالا این حرفها رو می زنند بابا یادمون نرفته و نمی ره... به خانه نشینی سلام کن
شمایی که به سیر قانونی انتخابات ایراد میگیری بر همین منوال هشت سال رئیس جمهور بودی و پدر ملک و مملکت رو در آوردی ! حال چون باب میلت نیست همه چیز مشکل دار شد ؟
روحانی با«بی ریشه» خواندن نمایندگان منتخب ملت دوباره توهین به شعورمردمراازسرگرفته!!این فردبارهامردم رابه «ترسو،بزدل،بی سوادو....»به جهنم حواله داد!بازخواست او می تواند مفید باشد
دوباره مجلس ودولت توسط روحانی بعنوان منتخب مردم «بدون ریشه آنچنانی»!!!معرفی شدند! بادودست هزاررای بالاتررئیس جمهورشد!دولت ومجلس هم هماهنگ بودندواصلاحاتی هاهم دولت روحانی رو«رحم اجاره ای خود»خوانده بودند!!!چه کاری به نفع مردم کردندکه اینقدرمدعی هستند؟؟
اینکه میگید:«ما باید شرایط را برای اقلیت حاکم تنگ کنیم»
معلوم میشه که شما تشنه قدرت و ریاست هستید نه تشنه خدمت!!!!!!!
اگر هم واقعا قصد خدمتگزاری دارید، خب کارنامه ۸ سال شما که اقتصاد مملکت را ۸ سال به برجام گره زدید و گرانی بنزین را صبح جمعه فهمیدید، کارنامه مردود و مطروده و شک نکنید که اگر کاندید بشید، بخاطر همین کارنامه هم قطعا رد صلاحیت میشید. این ملت از یک سوراخ، دوبار گزیده نمی شه «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَیْراً یَرَهُ
وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة شَرّاً یَرَهُ»
حسن روحانی حرفهایی که زدی غیر از این بود ؛ آمریکا و اسرائیل و غربیها و دشمنان ما هم تا حالا نزده بود پس احسن به شورای نگهبان که تو را ردصلاحیت کرده است
ریشه دارند منتهی ریشه شان به امریکا و غرب وصل نیست بلکه به ایران و ملت اسلامی ایران محکم وصل شده است که : لا تحرکه العواصف هیچ گرد بادی نمی تواند ان را جدا کند
روحانی خواهان عضویت خبرگان بود هموونیکه بعداز صحبت رهبری که گفتند من به امریکا خوشبین نیستم با دهن کجی گفت دنیای سیاست عرصه خوشبینی و بد بینی نیست یا اینکه وقتی رهبری گفت اگه امریکا برجام رو پاره کنه ما اتش میزنیم اومد گفت بعضیها فکر میکنن کنارشون یک منقلیه که برجام رو بندازن توش اتیش بزنن التزامش به رهبریهم که مشخص بود با افتصاد غربگرای ذلت مندش