به گزارش جهان نيوز به نقل از ایسنا، خواهر و برادری که در نبوغ، هوش و استعداد سرآمد حوزههای علمیه نجف و کربلا بودند از نخستین ماههای آغاز مبارزه امام خمینی در مهر ۱۳۴۱ با ایشان همراه شدند و به مرور حمایتهایشان از انقلاب اسلامی را بیشتر کردند. سید محمدباقر صدر طی حکمی درباره شهدای انقلاب اسلامی نوشت: «کسانی که در ایران برای دفاع از اسلام و مسلمین قیام کرده و کشته میشوند، شهید هستند و خداوند آنان را با امام حسین علیه السلام در بهشت محشور میگرداند ان شاءالله تعالی. سید محمدباقر صدر.»
امروز ۱۹ فروردین چهل و چهارمین سالروز شهادت آیتالله سید محمدباقر و سیده آمنه بنتالهدی صدر به دست رژیم بعث عراق در سال ۱۳۵۹ است.
خواهر و برادر سیاسی
فعالیتهای سیاسی آیتالله سید محمدباقر صدر مشتمل بر مقابله با کمونیستها، مقابله با حزب بعث و تکفیر آنها و حمایت از امام خمینی و انقلاب اسلامی بود.
آیتالله سید محمدباقر در سال ۱۳۳۷ برای مقابله با تبلیغات الحادی و ضد دینی ژنرال عبدالکریم قاسم، اولین رئیس جمهور عراق با همراهی جمعی از علمای شیعه عراق جمعیت علمای نجف را تأسیس کرد. جماعه العلماء نجف در مبارزه با حرکتهای کفرآمیز حکومت عراق اقدام به انتشار بیانیه، اعلامیه و انتشار نشریات سیاسی و ایدئولوژیک از جمله انتشار مجله الاضواء در سال ۱۳۴۰ کرد و سرمقاله پنج شماره اول آن را با عنوان «رسالتنا» به قلم آیتالله صدر نوشت.
آیتالله صدر در سال ۱۳۳۸ به پیشنهاد آیتالله سید محسن حکیم و به منظور رد مکتب فلسفی کمونیسم و طرح مکتب فلسفی اسلام و برتریهای آن کتاب فلسفتنا را نوشت. دو سال بعد برای معرفی نظام اقتصادی اسلام و امتیازات آن نسبت به نظامهای اقتصادی سوسیالیستی و سرمایهداری، کتاب اقتصادنا را تألیف کرد.
با رحلت آیتالله سید محسن حکیم در ۱۳۴۹، دوران مرجعیت آیتالله صدر آغاز شد و بسیاری از مردم عراق از او تقلید کردند. او در آن سالها کوشید تا اهداف و سازمان مناسب و شایستهای متناسب با تحولات فکری و اجتماعی عراق به وجود آورد و به این منظور جلسات منظمی تشکیل داد. ایشان حکومت آرمانی در عصر غیبت را حکومت اسلامی بر دو پایه ولایت فقیه و شورا میدانست.
تکفیر حزب بعث
او پس از رسیدن به مقام مرجعیت، با صدور فتوایی تاریخی حزب بعث عراق را تکفیر کرد. متن این فتوا چنین بود: «به اطلاع عموم مسلمانان میرساند که پیوستن به حزب بعث، تحت هر عنوان، شرعا حرام است و هرگونه همکاری با آن به منزله یاری ظالم و کافر و دشمنی با اسلام و مسلمین است.»
صدام حسین و رژیم بعث عراق دو سال بعد در سال ۱۳۵۱ از فعالیتهای گروههای مبارزه به خصوص حزب دعوت اسلامی که آیتالله صدر رهبر معنوی آن بود، به وحشت افتاد و دستگیری و شکنجه انقلابیون و مخالفان را شدت داد. وحشت رژیم از اقدامات ضد استبدادی گروههای مبارز و مسلمان عراقی موجب یورش نیروهای امنیتی و نظامی به خانه مبارزان و مجاهدان عراقی و دستگیری و زندانی کردن عده زیادی از مردم و علمای عراقی شد.
مأموران سازمان امنیت رژیم بعث آیتالله سید محمدباقر را که از رهبران معنوی حزب بود و در بیمارستان نجف به سر میبرد را دستگیر و به بخش زندانیان بیمارستان کوفه منتقل کردند و با بستن دستش با دستبند به تخت بیمارستان ایشان را به شدت تحت کنترل قرار دادند.
با اطلاع مراجع و علما و مردم عراق موج سنگینی از اعتراضات و راهپیماییها آغاز شد. شدت اعتراضات به حدی بود که رژیم بعث بعد از چند ماه تن به آزادی آیتالله داد.
رژیم بعث صدام برای ترساندن آیتالله صدر و سایر شخصیتها و گروههای مبارز عراقی در سال ۱۳۵۳ پنج نفر از شاگردان آیتالله را دستگیر و اعدام کرد.
ایشان در ماه صفر و در ۱۰ بهمن سال ۱۳۵۶ مصادف با اربعین حسینی تظاهرات دهها هزار نفری عزاداران اباعبدالله الحسین را بر علیه رژیم بعث در شهرهای کربلا و نجف ساماندهی کرد. فردای اربعین ماموران امنیتی رژیم عراق تعداد زیادی از تظاهرکنندگان را دستگیر، زندانی و شکنجه کرد و آیتالله صدر را برای دومین بار دستگیر و زندانی کرد و پس از چند ساعت شکنجه جسمی و روحی، آزاد کرد.
رژیم بعث برای خنثی کردن فعالیتهای سیاسی آیتالله صدر گروهی از روحانینماها را به عنوان امام جماعت و واعظ به مساجد شهرها فرستاد اما آیتالله به زودی پی به این حیله برد و در فتوایی اعلام کرد: «به اطلاع عموم مسلمانان عراقی میرساند که شرکت در نماز جماعت کسانی که از سوی مراجع مسلمین تعیین نشدهاند، از نظر شرع مقدس اسلام حرام است.»
آیتالله سید محمدباقر صدر در سال ۱۳۵۸ در فتوای مشهوری مردم عراق را به براندازی رژیم بعثی عراق دعوت کرد. ایشان در این فتوا نوشت: «بر همه ملت مبارز و مسلمان عراق، واجب کفایی است که به قیام مسلحانه بر ضد حزب بعث و سردمداران آن، اقدام کنند و مسئولان این حزب کافر را ترور نمایند تا خود را از چنگال این دژخیمان خونخوار نجات دهند.»
به دنبال این فتوا، خانه آیتالله به محاصره مأموران امنیتی عراق درآمد و رفت و آمد به خانه ممنوع شد حتی از ورود سفیر ایران به منزل وی جلوگیری شد.
آیتالله صدر برای روشنگری سیاسی، درس معروف تفسیر قرآنش را فعال کرد که در آن گروه زیادی از عموم طبقات مردم شرکت کردند. درس تفسیر او تا ۱۴ جلسه ادامه یافت اما از سوی رژیم بعث تعطیل شد.
رژیم بعث که از تشکیل چنین جلسهای به شدت هراس داشت، بسیاری از نمایندگان آیتالله صدر و مخالفانش را که تعدادشان به هزاران نفر میرسید را در سراسر کشور دستگیر و زندانی کرد. آیتالله صدر در اعتراض به موج دستگیریها و رفتارهای ضد انسانی رژیم بعث اعتصاب عمومی را ساماندهی کرد و بازارهای عراق تعطیل شد و مردم نجف به به دیدار آیتالله صدر در منزلش رفتند.
فردای آن روز آیتالله برای بار سوم دستگیر شد و این بار به زندان بغداد منتقل شد اما با شدت گرفتن تظاهرات عمومی در شهرهای نجف، کاظمین و سایر شهرهای عراق، رژیم بعث دو روز بعد ناچار به آزادی ایشان شد و مردم نجف گروه گروه برای تجدید دیدار به منزل ایشان رفتند. رژیم بعث عراق که حضور آیتالله صدر را موجب به خطر افتادن جدی پایههای حکومتش میدید به فکر حذف فیزیکی ایشان افتاد. به دنبال آن خانه آیتالله در نجف به مدت ۹ ماه تحت شدیدترین محاصره رژیم قرار گرفت.
شهادت
رژیم برای مهار ایشان نمایندگان مختلفی را به دیدار آیتالله فرستاد و ایشان را مجبور به انتخاب همکاری با صدام یا انتخاب مرگ کردند. رژیم بعث همچنین از آیتالله صدر خواست تا از تایید انقلاب اسلامی و امام خمینی دست بردارد، با صدور بیانیهای از مواضع حزب بعث حمایت کند، عضویت در حزب الدعوه را تحریم کند و فتوای تحریم حزب بعث را پس بگیرد اما ایشان مرگ در راه خدا را انتخاب کرد.
آیتالله صدر و خواهرش آمنه برای چهارمین بار در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۵۹ در شهر نجف دستگیر و به بغداد منتقل شدند. ماموران امنیتی رژیم در زندان بغداد از آنان خواستند تا علیه انقلاب اسلامی ایران و شخص امام خمینی (ره) بنویسند تا از مرگ نجات یابند اما این خواهر و برادر آشکارا این تقاضا را رد کردند و بر راه مستقیم و خللناپذیرشان تأکید کردند در نتیجه پس از سه روز شکنجه سخت در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ به شهادت رسیدند و اجساد مطهرشان تحت شدیدترین محافظتهای امنیتی در آرامگاه خانوادگی شرفالدین در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
ذوب در امام
آیتالله با شروع نهضت اسلامی در ایران در سال ۱۳۴۲ با موضعگیری قاطع به حمایت از حضرت امام (ره) پرداخت و پس از تبعید امام خمینی (ره) به ترکیه با امام ابراز همدردی کرد و پس از تبعید ایشان به نجفاشرف همراه جمعی از علمای این شهر از امام به گرمی استقبال کرد و در دوره تبعید ۱۳ ساله امام به عراق، روابط نزدیک و دوستانهای با ایشان برقرار کرد.
او قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، از انقلاب اسلامی حمایت کرد و روز به روز روابطش با امام خمینی را عمیقتر کرد. بعد از تبعید امام به نوفللوشاتو نامهای به ایشان نوشت و از انقلاب شکوهمند ایران ستایش کرد و آمادگیش برای حمایت از انقلاب اسلامی ایران را اعلام کرد.
فتوای معروف آیتالله صدر در حمایت از انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی به این شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم. کسانی که در ایران برای دفاع از اسلام و مسلمین قیام کرده و کشته میشوند، شهید هستند و خداوند آنان را با امام حسین علیه السلام در بهشت محشور میگرداند ان شاءالله تعالی. سید محمدباقر صدر.»
پس از پیروزی نهضت انقلاب اسلامی رژیم بعث بر فشارهای خود بر ایشان افزود اما او با اعلام تبعیت از امام خمینی در برابر رژیم بعث ایستاد.
در خلال یکی از بازجوییهای آیتالله صدر، رئیس سازمان امنیت نجف از ایشان پرسید: «تو که عرب هستی، چرا از ایران و انقلاب آن طرفداری میکنی و چرا همه فعالیتهای خودت را در راه کمک به ایران و خمینی منحصر کردهای؟ چرا برای مطهری که یک آخوند فارسیزبان ایرانی بود، در نجف مجلس ختم بر پا میکنی و برای چه با خمینی مکاتبه میکنی؟»
آیتالله صدر هم در واکنش گفت: «من یک مسلمانم و در برابر همه مسلمانانِ جهان، مسئول هستم و باید به مسئولیت جهانی خویش عمل کنم و این مربوط به عرب و عجم، ایران و غیر ایران نیست و از این راه یک قدم به عقب نخواهم گذاشت.»
رئیس سازمان امنیت کشور عراق در آخرین دستگیری آیتالله در ۱۶ فروردین ۱۳۵۹، او را به مرگ تهدید کرد و از ایشان خواست علیه انقلاب اسلامی و امام خمینی چند کلمه بنویسد تا از مرگ نجات یابد اما آیتالله صدر مخالفت میکند و میگوید: «من آماده شهادتم.»