چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 8 May 2024
 
۰
۶

ساواک به بیت شریعتمداری نفوذ کرده بود

شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۳۱
کد مطلب: 717873
در این فرصت ما به منزل آقای شریعتمداری رفتیم و نوار را آنجا گذاشتیم. ایشان هم دو عکس‌العمل راجع به این مسئله داشتند. یکی از عکس‌العمل‌ها که باعث شد برادران ما نتوانند سکوت کنند این بود که با همان لهجه خودشان گفتند: «آقا امروز تند رفتند و تندتر از‌اندازه رفتند».
ساواک به بیت شریعتمداری نفوذ کرده بود
به گزارش جهان نيوز، حضرت امام(ره) فرمودند: «آن نوار آقای فلسفی را ببرید و برای آقای شریعتمداری بگذارید که ایشان هم این محتوا را بداند که در تهران چه گذشته است». در این فرصت ما به منزل آقای شریعتمداری رفتیم و نوار را آنجا گذاشتیم.

ایشان هم دو عکس‌العمل راجع به این مسئله داشتند. یکی از عکس‌العمل‌ها که باعث شد برادران ما نتوانند سکوت کنند این بود که با همان لهجه خودشان گفتند: «آقا امروز تند رفتند و تندتر از‌اندازه رفتند». همین‌طور که داشتند این صحبت را ادامه می‌دادند یکی از برادران صحبت ایشان رو قطع کرد و گفت آقا تند رفتند یا شما کند حرکت می‌کنید؟ بحث بالا گرفت و چند نفر از طرفداران ایشان هم انجا بودند.

از آنجا برگشتیم و گزارش را خدمت حضرت امام تقدیم کردیم. ایشان فرمودند که آنجا چه کسانی بودند؟ چند نفری را اسم بردیم؛ فرمودند: «از اینجا که بیرون می‌روید، مواظب خودتان باشید. این کسانی که شما نام بردید بعضی‌هایشان که ایشان نمی‌دانند ولی در ارتباط با دستگاه هستند.»

ما با همان احتیاطی که ایشان فرمودند از همان جا پراکنده شدیم و به کوچه‌های اطراف رفتیم. آن شب چیزی برای ما پیش نیامد، اما بعد معلوم شد شهید عراقی و دونفر را شناسایی کرده‌اند.

تامین هزینه باز‌سازی فیضیه
چند مطلب دیگر درباره مقدمات 15خرداد هست که باید عرض کنم. اول اینکه هیئت‌های دینی که بعدها موتلفه نام گرفتند، تصمیم گرفتند خدمت مرجع تقلید خود یعنی حضرت امام خمینی(ره) عرض کنند که برای باز‌سازی مدرسه فیضیه یک حسابی را در بانک باز کنیم.

بنده خدمت حضرت امام رسیدم و عرض کردم که پیشنهاد این است که ما برای ساختن مدرسه فیضیه در یکی از بانک‌ها حسابی برای شما باز کنیم و بخواهیم که این بانک در روز تاسوعا و عاشورا در سراسر کشور باز باشد. حضرت امام فرمودند که فکر می‌کنید این کار را بکنند؟ عرض کردم که شما به ما یاد دادید که که کار نشد ندارد.

چندی پیش از آن یک بار که ما خدمت ایشان رسیده بودیم دستوری دادند. یکی از برادران ما آن روز گفت: نمی‌شود. امام فرمودند: کار نشد ندارد. کار باید به دو قسمت تقسیم شود: باید بشود و نباید بشود. آنکه باید بشود با برنامه‌ریزی درست، توکل بر خدا و پشتکار حتما می‌شود. حالا من اینجا من عرض کردم شما آنجا به ما آموختید که کار نشد ندارد. فرمودند: کدام بانک را در نظر گرفته‌اید؟ عرض کردم ما تا حالا بانک صادرات را در نظر گرفته‌ایم. فرمودند: این کار را می‌کنند؟ عرض کردم من یک صحبت‌های مقدماتی کرده‌ام، اما باید دنبالش برویم. ایشان فرمودند چون موضوع هم جنبه اقتصادی- مالی و هم جنبه سیاسی و اجتماعی دارد باید من در قم مشورت کنم. شما هم به تهران بروید و مشورت کنید. با ده نفر مشورت کنید. این ده نفر هم مجموعه‌ای از رفقایتان نباشند که شما می‌نشینید و با آنها حرف می‌زنید و معمولا قبول می‌کنند؛ خیر. متدینینی هستند که تدین آنها قطعی است، اما ممکن است به بنده و کارهای شما هم اعتراض‌هایی داشته باشند. شما با متدینینی که در مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ورود داشته باشند، مشورت کنید. یک نفر را هم به طور خاص معرفی فرمودند که با او مشورت کنید. این فرد عبدالله توسلی، یکی از اخیار بود که در مسجد‌سازی و مدرسه‌‌سازی نه تنها در داخل کشور بلکه در دیگر کشورهای اسلامی آثار زیادی از ایشان هست.

حضرت امام(ره) فرمودند که با این ده نفر که در این چهار زمینه آگاهی داشته باشند، مشورت کنید و برگردید راجع به این موضوع تصمیم بگیرید. بنده فردا شب در خدمتشان بودم. وقتی که دیگران رفتند، فرمودند: مشورت کردی؟ عرض کردم بله. فرمودند: با ده نفر؟ عرض کردم بله. فرمودند: من هم مشورت کرده‌ام اما شما بگویید. عرض کردم بعضی از این‌ها که طرف مشورت قرار گرفتند و می‌گفتند که برای مرجع تقلید زیبنده نیست که حساب بانکی باز کند، به حیثیت مرجعیت آسیب وارد می‌شود. بعضی از این‌ها که طرف مشورت قرار گرفتند، گفتند که ممکن است مردم بترسند و نیایند و با مراجعات کم به حیثیت مرجعیت آسیب وارد بشود. بعضی از این‌ها اضافه می‌کردند که ممکن است پول جمع بشود، ولی دولت پول مردم را بردارد و بلوکه و مصادره کند. بعضی دیگر می‌گفتند که ممکن است هیچ کدام از این اشکالات پیش نیاید اما کسانی که برای این کار خدمت می‌کنند شناسایی شوند و همه آنها را بعد از عاشورا دستگیر کنند.

اما وقتی موضوع را برای آقای توسلی مطرح کردم ایشان پس از اینکه شنیدند، درخواستی از حضرت عالی کردند. درخواست‌شان این بود که شما سه یا چهار ماه مهلت بدهید. بعد از سه یا چهار ماه چند نفر از تجار و اخیار جمع می‌شوند و خودشان مدرسه فیضیه را می‌سازند. الان فضا یک مقدار داغ است. اجازه بدهید قدری خنک بشود و سه یا چهار ماه جلوتر برویم.

منبع:کیهان
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
.....
Iran, Islamic Republic of
...
Iran, Islamic Republic of
اما بدان خدا خودش شاهد است که من چه نوشتم و فقط برای رضای وی از آن مرجع تقلید دفاع کردم در حالی که من مقلّد ایشان نبودم و امام راحل (ره) مرجع تقلیدم بودند.
United Kingdom
...
Iran, Islamic Republic of
ننوشتید این سخنان از چه کسی نقل شده است! یعنی گویندۀ خاطره چه کسی بوده که این مسائل را دیده و بازگو کرده. اگر زنده است به وی بگویید از خدا نمی ترسی که این مطالب را سرهم کرده ای؟
Iran, Islamic Republic of
سخن از مرحوم حاج حبیب‌الله عسکراولادی بود که متأسفانه پیرامون مطلب حرف و حدیث بسیار است.