سه شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 7 May 2024
 
۰
۱
گفت و شنود/

ماجرای روباهی که کراک مصرف کرده بود!

چهارشنبه ۷ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۸:۴۷
کد مطلب: 529685
روباهی کراک و شیشه مصرف کرده بود و راه افتاده بود توی جنگل و عربده می‌کشید که پلنگ تیکه پاره می‌کنم! شکم ببر جر می‌دهم!
ماجرای روباهی که کراک مصرف کرده بود!
 
به گزارش جهان نيوز، «روزنامه کیهان» در «گفت و شنود» خود نوشت:

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: بعد از سنای آمریکا که با ۹۸ رأی موافق از ۱۰۰ رأی سناتورها، سپاه پاسداران را در لیست سیاه قرار داد، ۲۶۵ عضو از ۷۳۶ عضو پارلمان اروپا هم خواستار قرار دادن سپاه در لیست سیاه شده‌اند!

گفت: سپاه پاسداران، تجارت خارجی و روابط مالی با کشورهای دیگر ندارد که این تحریم‌ها علیه آن مؤثر باشد.
گفتم: با حضور مستشاری سپاه در حمایت از جبهه مقاومت منطقه هم که سال‌هاست آمریکا و اروپا مخالف بوده و هستند و هیچ کاری از دستشان برنیآمده است.

گفت: و بارها به ناتوانی خود در مقابل سپاه هم اعتراف کرده‌اند.
گفتم: روباهی کراک و شیشه مصرف کرده بود و راه افتاده بود توی جنگل و عربده می‌کشید که پلنگ تیکه پاره می‌کنم! شکم ببر جر می‌دهم! و... ناگهان چشمش به یک شیر افتاد و گفت؛ البته بعضی وقت‌ها هم غلط زیادی می‌کنم!
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
تا ابد سستی تسلیم مبادا با ما
وحشت از حربه تحریم مبادا با ما
باز تحریم جدیدی به سِنا رفت که رفت
جسم برجام چو روحش به فنا رفت که رفت
ذوق بیهوده ز برجام خطا بود خطا
تکیه بر عهد عمو سام خطا بود خطا
عهد با دزد سر گردنه بستیم ای دوست
بارها عهد شکست و نشکستیم ای دوست
هر چه می‌شد بَرَد از کیسه ما بُرد که بُرد
"بُرد بُرد" این بُوَد آری همه را بُرد که بُرد
گفته بودند که دشمن به تجارت آمد
پیر ما گفت که البتّه به غارت آمد
خواب دیدند صَلاح از طرف بیگانه است
به خود آییم نجات همه در این خانه است
کارزار است، قدم قاطع و محکم بردار
سخن از صلح بگو، اسلحه را هم بردار!
راه ما راه حسین است و به خون روشن شد
تکیه بر تیغ زد آن دم که جهان دشمن شد
نه به دل راه بده واهمه از اخم عدو
نه دلت غنج رود باز به لبخندی از او
دل به لبخندش اگر باخته ای، باخته ای!
گر ز اخمش سپر انداخته ای باخته ای!
غم مخور، سست مشو، با صف اعدا بستیز
مژده "لا تهنوا " میرسد از جا برخیز
تا بدانند که هان لشکر احمد ماییم
رزمجویان و دلیران محمد ماییم
ذوالفقار علوی بود برون شد ز نیام
مرحبا، دست مریزاد، سپاه اسلام
ناز شست تو دلاور حسن تهرانی
زنده ای تا به ابد، فاتح این میدانی
هست مدیون تو امنیتمان تا به ابد
هست ممنون تو ایران و جهان تا به ابد
اینکه چون صاعقه آمد به سرت تکفیری
ذوالفقار است که از غرش آن می‌میری
وقت آن است سر جای خودت بنشینی
با دم شیر مکن بازی، بد میبینی!
نوش جان همه‌تان سیلی شش موشک ما
که صدایش برسد تا به ریاض و حیفا
{در کمال احترام و ادب ، بدون کوچکترین قصد و نیت بی احترامی فقط و فقط به قصد خیر و صلاح تقدیم به همه... باشد که کسری از ایشان به خود آیند و ذخیره ای شود برای عقبایمان}