قطع ارتباط دیپلماتیک عربستان با ایران را باید مصداق «فرار رو به جلو» ارزیابی کرد و آن را شیوهای برای سرپوش گذاشتن بر حجم عظیم اشتباهات فاجعهبار این کشور دانست.
جهان نيوز - ابراهیم آقامحمدی*: پس از اجرای حکم ظالمانه اعدام آیتالله نمر باقر النمر، طیف وسیعی از واکنشها و موضعگیریهای گستردهای در جهان اسلام نسبت به این جنایت صورت گرفت. از سوی دیگر، واکنش عجیب مقامات سعودی به ایران و مخالفان اعدام این عالم برجسته از راهبرد جدید خصمانه این کشور خبر میدهد. نگاهی کوتاه و گذرا به تحولات چند ماه اخیر، هر ناظر بیطرفی را قادر میسازد تا عوامل سهگانه موثر در تصمیمات اخیر آل سعود را ارزیابی و تحلیل کند:
1- عربستان اکنون در گردابی گرفتار شده که از هر جهت خود را بازنده و شکستخورده میدان میبیند. سودای نابخردانه این کشور برای تسلط منطقه با اهرم گروههای تروریستی و آتشافروزی در سوریه، عراق، لبنان، بحرین و تهاجم مستقیم به یمن نتیجهای جز حرکت در مسیر اضمحلال به همراه نداشته و از سوی دیگر آل سعود اکنون در بدترین موقعیت به لحاظ فقدان پایگاه مردمی قرار دارد. مردم عربستان از حکومت مرتجع و قرونوسطایی چند حکمران مستبد از یک خانواده فاسد که بر مقدرات و سرنوشت یک ملت مسلط شدهاند در عذابند و مقامات رژیم سعودی از این بیم دارند که موج بیداری اسلامی دیر یا زود ارکان این رژیم را نابود و به کام نابودی بکشاند. عربستان نه تنها در اهداف منطقهای خود دچار هزیمت شده بلکه در اغراض جهانی و به چالش کشیدن قدرت ایران نیز ناکام مانده است.
2- رویدادهای داخلی این کشور حاکی از ناآرامیهایی است که حاکمان ریاض را دچار وحشت کرده و برای گریز از رویارویی با واقعیات، به شدت تلاش میکنند با ابزار «فرافکنی» افکار عمومی را از اصل ماجرا منحرف و زمینه سرکوب معترضین داخلی را فراهم نمایند. نظام سلطه نیز کماکان از حکومت بسته آل سعود حمایت میکند و چشم خود را به روی جنایات وحشتناک و بیسابقه این رژیم سفاک بسته است.
3- قطع ارتباط دیپلماتیک عربستان با ایران را باید مصداق «فرار رو به جلو» ارزیابی کرد و آن را شیوهای برای سرپوش گذاشتن بر حجم عظیم اشتباهات فاجعهبار این کشور دانست. باید از مسئولین عربستان سوال کرد که اساساً ارتباط ما با این کشور حامی تروریسم تکفیری و عامل اصلی بیثباتی منطقه چه منفعتی برای مردم و نظام اسلامی ایران دارد؟ قطع ارتباط کشورهای بدنام دیگر از جمله سودان و بحرین با ایران هم خارج از این قاعده نیست.
سردمداران سودان با روشهای نابخردانه حاکمیتی، این کشور بزرگ اسلامی را به دام تجزیه صهیونیستها انداختند و اکنون به عنوان رعیت حلقه به گوش عربستان با استفاده از دلارهای نفتی، در راستای ضربه زدن به منافع عالیه جهان اسلام حرکت میکنند. کارنامه بحرین نیز اظهر منالشمس است و رابطه کشورمان با مقامات منامه پیش از این هم به دلیل سرکوب شیعیان و محروم نمودن آنان از حق انسانی و قانونی خود، دچار تنش شده بود.
ایران مقتدر که کشورهای بزرگ، چشم به رابطه با آن دوخته و تامین منافع خود را در گرو ارتباط همهجانبه با آن میبینند، هیچ نیازی به رابطه با کشوری چون عربستان ندارد و اگر نبود مصالح کلی جهان اسلام، بارها به قطع روابط دیپلماتیک با عربستان قطع اقدام کرده بودیم. پیشدستی ناشیانه عربستان و همپیمانانش در اینباره، ماجرای مضحک گنجشکی را به اذهان تداعی میکند که قصد داشت از روی درختی تنومند بپرد و به درخت گفت خود را محکم بگیر تا بپرم!
اگر گذشته نه چندان دور یعنی سالهای آغازین جنگ تحمیلی را مرور کنیم، تشابهی جالب توجه بین رجزخوانیها و اراجیف مقامات فعلی ریاض و مسئولین گذشته بغداد خواهیم یافت. صدام حسین در آن سالها همواره ایران را تهدید به قطع رابطه و حمله نظامی میکرد که البته به همه وعدههای خود هم وفا کرد! عاقبت صدام که به نحوی اراذل و اوباش اعراب مرتجع به شمار میآمد، به مخفی شدن در گودالها، اعدام و در نهایت اداره کشورش به دست وفاداران و متحدین ایران اسلامی ختم شد.
سرمنشاء این تصمیم را در عقدههای جاهلی و سرخوردگی ناشی از عقبماندگی تاریخی عربستان در قبال ایران اسلامی باید جستجو کرد. سرنخ تهدیدات عربستان - چه در عرصه دیپلماتیک، چه نظامی و چه اقتصادی – یک حقیقت بیشتر نیست که مسئولین این کشور پس از اعلام رسمی قطع ارتباط با ایران به آن اذعان کردهاند. یکی از مسئولین سعودی پس از قطع ارتباط دیپلماتیک، تلویحا به عدم کنترل ایران از سوی کشورهای دیگر اشاره و از سد کردن راه پیشرفت کشورمان ابراز ناامیدی کرد. به عبارت دیگر، عربستان با قطع ارتباط خود با ایران این پیام را به جهانیان داده است که ما میخواهیم به صورت جدی با اقتدار ایران مقابله کنیم !
غافل از اینکه خواسته یا ناخواسته به قدرت همهجانبه ایران اعتراف کرده و نشان دادند که چقدر برای اجرای دستورات استکبار برای سد کردن مسیر پیشرفت کشورمان عجله دارند.
طنز تاریخ اینجاست کشور کودک کشی که حداقل در نیم قرن اخیر هیچ انتخاباتی در آن برگزار نشده، بیشترین حمایت را از گروههای آدمکش تکفیری به عمل آورده و کوچکترین اعتقادی به دموکراسی و مردم سالاری ندارد طی روزهای گذشته بیشترین تلاش را کرده است تا ایران را کشوری ناامن و حامی تروریسم جلوه دهد.
نکته پایانی اینکه قطع ارتباط دیپلماتیک و مظلومنمایی در مجامع بینالمللی به هیچ عنوان رافع مسئولیتهای انسانی و حقوق بشری عربستان نیست. آل سعود با اتخاذ رویکردهای شتابزده و اشتباه همواره برای مردم منطقه و جهان دردسر آفریده است اما باید به تصمیمگیران آنها گوشزد کرد اگرچه آغازگر این بازی خطرناک بودهاید اما به یقین پایانبخش آن نخواهید بود.
مرور تاریخ کشورهای متخاصم نشان میدهد نه عربستان و نه هیچ کشور دیگری تاب مقاومت در برابر قدرت فزاینده ایران را ندارد و آرمان بلند نظام اسلامی همواره بلامعارض و پیشتاز بوده و خواهد بود. *عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس