انتظار میرفت که اصولگرایان حاضر در صحنه با توجه به فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر نقد منصفانه دولت و در نظر داشتن نقاط قوت منهای نقاط ضعف، اولا مواضع گذشته اصولگرایان و خود در حمایت از نقاط قوت و جهتگیریهای درست دولت را بیان نمایند.
عدم الفتح اصولگرایان، چرا؟
قائم شریعتی
1 تير 1392 ساعت 17:40
انتظار میرفت که اصولگرایان حاضر در صحنه با توجه به فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر نقد منصفانه دولت و در نظر داشتن نقاط قوت منهای نقاط ضعف، اولا مواضع گذشته اصولگرایان و خود در حمایت از نقاط قوت و جهتگیریهای درست دولت را بیان نمایند.
گروه سیاسی جهان نیوز: در روزهای بعد از اعلام نتایج انتخابات پیامکهای متعددی میان هواداران کاندیداهای اصولگرا رد و بدل شد که در این میان برخی تقصیر را به گردن دیگران میانداختند و برخی هم حرکت و تشخیص خود و کاندیدای مورد حمایتشان را عمل به تکلیف دانسته و خود را مبری میکردند.
این ادبیات، یادآور سکانسی از فیلم آژانس شیشه ای است که در آن همسر عباس به حاج کاظم اعتراض کرد و در پاسخ شنید که من به تکلیف خود عمل میکنم و همسر عباس نیز گفت: میگه تکلیف! خوب آن موتورسواران و نیز پلیس و ... هم که همین را میگویند، ما که میدونیم این وسط گوشت قربانی عباس است و الان گوشت قربانی اصولگرایان شدند.
و از آن جالبتر اینکه برخی دیگر، مردم حماسهساز را مقصر دانسته و الفاظی را در مورد آنان بیان داشتند که بعضا خندهدار و از روی عصبانیت از تصمیم مردم بود.
حال آنکه سؤال اصلی این است:«چه رفتارها و عواملی باعث شد مردم به این تصمیم برسند؟» از آنجا که طبق فرمایش حضرت آقا نقش خواص بسیار تعیین کنندهتر است، این تحلیل بیشتر ناظر به این مسأله است:
۱) عدم اجماع
این عامل را شاید بتوان مهمترین عامل مؤثر دانست که بهنظر نگارنده وزن بیشتری در مقایسه با سایر عوامل دارد البته برخی که حاضر نیستند اشتباه خود ـ اصرار بر حضور در صحنه تا آخرین لحظه تحت هر شرایطی ـ را بپذیرند اینگونه توجیه میکنند که جمع آراء اصولگرایان به آراء شخص پیروز نمیرسد یا اینکه معلوم نبود در صورت اجماع آراء طرفداران افراد انصراف داده به سبد رقیب نرود. این تحلیل نادرست است چراکه باید در تحلیل، روند طی شده در ایام انتخایات را که به اقرار همگان در تصمیمگیری مردم مؤثر بوده است مدنظر قرار داد نه فقط نتیجه را.
با این توضیح مشاهده میشود بر طبق اکثر قریب به اتفاق نظرسنجیها تا قبل از ائتلاف در اردوگاه رقیب و حمایت تمام قد برخی چهرههای خاص آن جریان از کاندیدای پیروز مجموع درصد آراء ۲ کاندیدای غیر اصولگرا از مجموع درصد آراء اصولگرایان بسیار کمتر بود. همین امر خود موجب ایجاد این گمان در بسیاری از افراد بود که پیروز انتخابات حتما یک اصولگرا خواهد بود و ممکن است در مرحله دوم حتی با یک اصولگرای دیگر رقابت کند، لذا مقدمه پیروزی کاندیدای رقیب آن هم در مرحله اول و با این فاصله دور از توقع در روزهای پایانی شکل گرفت.
اجماع و اتحاد دارای بار روانی مثبت است که در سطور آینده به برخی از پیامدهای منفی عدم اجماع اشاره خواهد شد ولی در اینجا فقط به ذکر یک مثال از یک مشاهده عینی پرداخته می شود که برخی افراد به جهت مخالفت جدی با یکی از کاندیداهای اصولگرا و گمان اینکه حتما پیروزی با اصولگرایان است (کاندیدای دیگر) با کمال تعجب به کاندیدای پیروز رأی دادند. همان استراتژی قدیمی «بُغضاً لِ...»!
۲) نمایش اختلاف و دعوا بر سر قدرتطلبی در مقابل اتحاد برای خدمت و نجات کشور!
این مطلب توضیح زیادی را نمیطلبد چراکه واضح است که مردم از دعوای سیاسی و اختلاف بیزارند لکن یادآوری این نکته بد نیست که اصلاحطلبان خود یکی از عوامل اعراض مردم از آنها را دعواهای درون گروهیشان در شورای شهر، مجلس و سطوح دیگر برشمرده بودند.
۳) اثبات بیش از حد خود و غفلت از تبیین و یادآوری ضعفهای جریان رقیب و عدم نقد و پاسخ کافی به ادعاها، شعارها و عملکرد کاندیدای رقیب (به خصوص در مسأله هستهای)
همانطور که ملاحظه شد یکی از اصولگرایان در مناظره ها با گذشت از خود و استفاده از وقت اندکش، عملکرد گذشته و صحبتهای کاندیدای جریان رقیب را نقد نموده و به دفاع تمام قد از نظام اسلامی پرداخت و البته مهم بود که در تلاش برای اجماع، انصراف داد ولی متاسفانه با این انصراف، اینرویه هم به فراموشی سپرده شد.
۴) تکرار یک خطای تاریخی: هدف گرفتن خیمه خودی بهجای خیمه دیگری با یه اصطلاح گل به خودی!
در بیان این عامل به طرح یک مثال اکتفا میشود که العاقل یکفیه الاشاره؛ در جریان بحث در مورد سیاست خارجی و مسأله هسته ای ۳ نفر از کاندیداهای مطرح اصولگرا چنان با یکدیگر مناقشه میکردند که وقتی مجری برنامه نظر ۲ کاندیدای جریان رقیب را میپرسید هر ۲ با لبخندی ملیح به جمله «نظری ندارم» اکتفا نموده و اختلاف اصولگرایان را به نظاره نشستند؛ «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل»
۵) رویکرد غلط در نقد دولتهای نهم و دهم
برخورد کاملا سلبی با دولت گذشته از سوی جریان رقیب و انداختن تمام تقصیرها و مشکلات به گردن دولت از جانب آنها بدیهی بهنظر میرسید و با این ترفند خود را پرچمدار انتقاد از وضع موجود نشان دادند و همه اصولگرایان را به یک چوب رانده و کاندیداهای حاضر را نیز نفی کردند با این توضیح که رأی به آنها نیز ادامه همان رویه است و اگر انتقادی هم دارند، تنها برای رأیآوری انتقاد میکنند و در گذشته جزء حامیان دولت بودهاند؛ حال آنکه این ادعا خلاف واقع بوده و نیاز به توضیحی قانعکننده داشت لذا انتظار میرفت که اصولگرایان حاضر در صحنه با توجه به فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر نقد منصفانه دولت و در نظر داشتن نقاط قوت منهای نقاط ضعف، اولا مواضع گذشته اصولگرایان و خود در حمایت از نقاط قوت و جهتگیریهای درست دولت را بیان نمایند و با ذکر مصادیق انتقادات گذشته خود را نیز یادآوری نمایند و ثانیا با بیان نقاط قوت فعلی که نافع به حال مردم بوده است و ذکر موارد نیازمند تصحیح این پرچم را از دست جریان رقیب خارج کنند.
۶) عملکرد دولت گذشته:
لازم است در اینجا به این مورد نیز اشاره شود که قطعا نمیتوان از ضعف عملکرد ۲ دولت گذشته به راحتی گذشت هرچند که باید توجه داشت این عامل تأثیری بلندمدت داشته و لذا ۵ عامل قبلی مؤثرتر است اما نکته ای که در این مقال میگنجد مربوط است به موضعگیری رسمی رییس دولت کنونی که برای اولینبار بهعنوان یک مقام رسمی در مصاحبه با خبرنگاران داخلی و خارجی تحریمها را مؤثر دانست و مشکلات اقتصادی را به گردن تحریم انداخت بنابراین از کاندیداهای اصولگرا انتظار میرفت همانطور که مقام معظم رهبری اثر نیز تحریمها را در کنار سوء مدیریتهای اقتصادی داخلی دیده بودند، این نکته را برای مردم عزیز تبیین نمایند تا کاندیدای جریان رقیب نتواند از حل مسأله تحریم بهعنوان یکی از مهمترین وعدههای تبلیغاتی خود با رویکردی که در گذشته در این مسأله داشته است استفاده کند و به اصطلاح به مردم آدرس غلط بدهد.
در پایان ذکر این نکته لازم به نظر می رسد که اصولگرایان پس از آسیبشناسی جریانات مختلف و به خصوص خواص، اکنون بهجای دعوا و نزاع بر سر مقصر، بار دیگر دست وحدت به یکدیگر دهند و با قبول اشتباه خود و جبران آن برای آینده برنامهریزی نمایند.
کد مطلب: 294335
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/detailed/294335/عدم-الفتح-اصولگرایان-چرا