مساله نظام، روشن شدن اذهان مردمی است که با نیت مشارکت در سرنوشت خود و کشورشان به پای صندوق های رای رفتند اما با ادعا دروغین و منفعت طلبی عده ای، اعتماد خود را نسبت به نظام از دست دادند.

سرویس سیاسی جهان نیوز ـ سید محمد باقی: در خبرها آمده بود که آقای خاتمی و جمعی از سران اصلاحات تصمیم گرفته اند در نامه ای به رهبر معظم انقلاب، نسبت به نقش آفرینی شان در فتنه 88 عذرخواهی نمایند.

علاوه بر این خبرها، شواهد نیز نشان می دهد که بعد از فوت آقای هاشمی و نیز عمیق شدن اختلافات اصلاح طلبان با مسئولان دولت به ویژه حجت الاسلام روحانی، برخی سران اصلاحات از جمله آقای خاتمی بعد از 7 سال تصمیم به ترمیم رابطه خود با نظام را دارند.

دلایل سیاسی و بررسی انگیزه های این رویکرد جدید، تحلیل مجزایی را می طلبد که موضوع این نوشتار نیست.

اما با فرض غیر سیاسی بودن این تصمیم ، توجه به نکاتی که در ادامه می آید، حائز اهمیت است:

عده ای با طرح ادبیاتی نظیر آشتی یا وحدت ملی سعی دارند ضمن عذرخواهی تلویحی و استفاده از ادبیات غیرصریح و دوپهلو، به زعم خود از تبعات احتمالی چنین رویکردی در بین هم مسلکانشان بکاهند و اینگونه قلمداد کنند که باید با ریش سفیدی و کدخدامنشی این اختلافات حل و فصل شود! گویی آنکه مشکل نظام با اینها صرفا یک مشکل شخصی و سلیقه ای است!

بنابراین تبیین این نکته ضروری است که واقعا مشکل نظام با آقای خاتمی و امثال ایشان چیست؟ آیا می توان این موضوع را در حد یک اختلاف شخصی با مسئولان نظام تقلیل داد؟

در سال 88 و بعد از مشارکت غرور آفرین 85 درصدی مردم که می توانست بسیاری از مشکلات داخلی و خارجی کشور را مرتفع نماید، عده ای با ضایع کردن این فرصت، این مشارکت کم نظیر در دنیا را به مخاطره امنیتی برای کشور تبدیل کرده و با دو پارچه کردن جامعه زمینه ساز درگیری مردم با مردم شدند.

 کشته و زخمی شدن دهها نفر، ایجاد نا امنی در جامعه، زمینه سازی برای تحریمهای اقتصادی بی سابقه، از بین بردن وجهه ایران در بین جوامع بی طرف بین الملل و از همه مهتر ایجاد شکاف اجتماعی و عمق بخشیدن به آن و دو شقه کردن جامعه که هنوز نیز اثرات آن وجود دارد، تنها بخشی از اثرات مواضع و عملکردهای سران داخلی فتنه بود.

در همان ایام رهبر معظم انقلاب بارها از مسئولان،  نخبگان و سیاسیون خواستند تا با روشنگری در مقابل دروغ پردازی ها، مانع از جفای به انقلاب و کشور شوند. اما عده ای از برادران سابق انقلاب! نه تنها این چنین نکردند بلکه با عملکرد و اظهاراتشان بر آتش فتنه افزودند و کشور را دچار خسارتهای جبران ناپذیر کردند.

اکنون بعد از گذشت 7 سال از آن حوادث تلخ و در حالی که نظام در اوج اقتدار داخلی و خارجی است، عده ای به ظاهر پشیمان، سعی دارند با اینگونه ترفندها، مساله را در حد اختلافات شخصی با نظام تقلیل دهند.

مرور مشی و سیره عملی رهبر معظم انقلاب در برخورد با مخالفان نشان می دهد که ایشان کوچکترین حق شخصی برای خود قائل نیستند و از جفاهایی که در مورد شخص ایشان صورت می گیرد به سادگی گذشت می کنند . شاید این جمله معروف «اگر عکس مرا هم پاره کردن و آتش زدند ... » و نظایر آن به خوبی این مساله را روشن کند و یا حتی حفظ احترام آقای خاتمی و جلوگیری از حصر ایشان و بسیاری از موارد مثل آن، بخوبی نشان می دهد که مساله نظام با آقای خاتمی شخصی نیست و القای موضوع، نشانگر آن خواهد بود که پشیمانی این جماعت واقعی نیست.
 
اما آقای خاتمی چه باید بکند ؟
مساله نظام، روشن شدن اذهان مردمی است که با نیت مشارکت در سرنوشت خود و کشورشان به پای صندوق های رای رفتند اما با ادعا دروغین و منفعت طلبی عده ای، اعتماد خود را نسبت به نظام از دست دادند. اگرچه با گذشت زمان و روشن شدن حقایق، بسیاری از مردم به دروغ بودن این اتهامات پی بردند که حضور در انتخابات و راهپیمایی ها بعد از آن شاهد خوبی بر این مدعاست، اما ممکن است هنوز عده ای که سران اصلاحات را مرجع فکری خود می دانند، نسبت به کلیت ماجرا ابهاماتی داشته باشند.

اما مساله دیگر، ایجاد شکافی است که به واسطه عملکرد این افراد در جامعه ایجاد شد. هرچند که درعمیق شدن این شکاف افراد دیگری نیز نقش داشتند اما این نقشها به هیچ عنوان هم وزن و به یک اندازه نبوده است.

آقای خاتمی در جلسات خصوصی از جمله در دیدار با برخی روزنامه نگاران اصولگرا، به صراحت اعلام کرده اند که به تقلب در انتخابات اعتقادی ندارند اما با این حال حاضر به بیان علنی آن نیستند. هنگامی که در این جلسه از ایشان سوال می شود که چرا این مسائل را علنی نمی گویید، نقل به مضمون بیان می دارند که در جریانی که به ما دلبسته اند، از رقاصه ها و خواننده ها و مخالفان با انقلاب اسلامی وجود دارند و بیان این مطالب مرجعیت ما را در بین آن افراد از بین خواهد برد!

این جمله شاه بیت مشکلات جریان اصلاحات و آقای خاتمی است که برای جلب حمایت ضدانقلاب چشم بر روی  حقیقت بسته و برای منافع شخصی و جناحی پا روی منافع جمعی کشور می گذارند.

آیا می توان ادعای بزرگ و ارزشمند "اصلاح طلبی" را از این جماعت پذیرفت ؟

نگارنده این سطور از صمیم قلب دعا می کند تا آقای خاتمی و امثال ایشان توفیق توبه و عذرخواهی از مردم را پیدا کنند و صادقانه و مخلصانه با بیان اشتباهاتشان به یکپارچگی مردم و ترمیم شکافهای باقیمانده از فتنه 88 کمک کنند  و بدانند که عزت و ذلت دست خداست و دلبستن به جریان ضدانقلاب خارجی و داخلی، خواری در دنیا و آخرت را به دنبال خواهد داشت.

 هرچند که کسب این توفیق را بسیار بعید می دانیم اما برای تحقق آن دعا می کنیم.