اتفاق خاصی نیفتاده، فقط...
سیب‌زمینی‌هایی که از خاک بودند و به خاک هم بازگشتند/ نوش جان کرم‌های خاکی!
سه شنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۱۰
کد مطلب: 458826
معروف است که در آمریکا، بعضا برای تنظیم بازار و به هم نخوردن نظم عرضه و تقاضا، مقادیر زیادی گندم به دریا ریخته میشود. دوستانی که در هر عرصه واشنگتن را الگو می‌دانند، این‌بار برای تنظیم بازار، بلایی مشابه را بر سر ۱۷۰۰ تن سیب‌زمینی آورده‌اند: «سیب‌زمینی‌ها، نوش جان خاک». برای توجیه این فقره تنها کاری که نکرده‌اند استفاده از نی‌نامه مولاناست که «هرکسی کو دور ماند از اصل خویش/ بازجوید روزگار وصل خویش»! سیب‌زمینی از خاک بود و به خاک بازگشت!
برخی مراجع عظام تقلید، این اقدام دولتی‌ها را مصداق اسراف و حرام دانسته‌اند و جدا از آن، اقدام مزبور را باید اقدامی غیراخلاقی توصیف کرد. چه بسیار افراد در این مملکت که سر گرسنه بر بالین می‌گذارند و شاید ارزان شدن سیب‌زمینی برای مدتی کوتاه، شکم‌شان را سیر می‌کرد. اما از تمام اینها گذشته، سوال اصلی اینجاست: «آیا ما انقلاب کردیم که از مدل اقتصادی سرمایه‌داری تبعیت کنیم؟» آنهایی که بهار انقلاب اسلامی را به خاطر می‌آورند، طبعا یادشان هست که اساس نظریات اقتصادی انقلابیون، از هر گروه و تفکری، تقابل با «سرمایه‌داری» و «امپریالیسم» بود. وابستگی به آمریکا بشدت تقبیح میشد و حتی کسانی که بعدا در مقابل انقلاب اسلامی قرار گرفتند، در نظریات اقتصادی خود بشدت به سرمایه‌داری حمله می‌کردند.
امام راحل نیز مدام بر حمایت از مستضعفان تاکید می‌فرمودند و حتی اصرار داشتند در این مسیر حتی اگر کسی به کمونیست بودن متهم شد، نهراسد.
قرار بود اقتصاد ایران در خدمت محرومان باشد؛ قرار نبود برای اینکه تجار سیب‌زمینی ضرر نکنند، محصول کشاورزان این سرزمین زیر خاک بپوسد. ما خوب می‌دانیم که از قیمت محصولات کشاورزی، آنقدرها هم چیزی به جیب دهقانان نمی‌رود بلکه بخش عمده این پول، به جیب شبکه دلالی سرازیر میشود. یقینا همین شبکه ذی‌نفوذ دلالان است که حامی طرح نابودی محصولات کشاورزی برای حفظ منافع خویش است. حالا سیب‌زمینی‌ها که دفن شدند نوش جان کرم‌های خاکی! اما مشکل اساسی‌تر همچنان باقی است. این نگاه به غرب در همه چیز ناشی از نوعی خودباختگی، بلکه از خودبیگانگی است. اینکه ما سی و چند سال پس از انقلاب اسلامی هنوز نتوانسته‌ایم به مدل‌های اقتصادی
ایرانی- اسلامی دست یابیم و هنوز در حال تقلید کورکورانه از مدل سفاک سرمایه‌داری هستیم، واقعا جای تاسف دارد و یقینا مسؤولیت اصلی آن بر عهده همان تکنوکرات‌هایی است که حاضر نیستند اقتصاد این سرزمین از اتکا به نفت فارغ شود.
رئیس اتحادیه سیب‌زمینی‌کاران درباره وقایع اخیر گفته است: «سیب‌زمینی در مواقعی گران میشود که باعث فشار به مصرف‌کننده میشود و گاهی آنقدر ارزان میشود که تولیدکننده زیان می‌بیند و با توجه به اینکه دولت نظارتی بر کشت سیب‌زمینی ندارد، عملا آنچه برای کشت سیب‌زمینی از سوی دولت ابلاغ میشود کنترل نمی‌شود و در این میان فقط واسطه‌ها هستند که برد می‌کنند». این همان تقلید کورکورانه از مدل سرمایه‌داری است. دولت خود را کنار کشیده تا دلالان بازار را تنظیم کنند. همین باعث میشود دلالان به یک شبکه نفوذ مافیایی تبدیل شوند و آنها خط بدهند که بر سر ۱۷۰۰ تن سیب‌زمینی چه بیاید. آنچه قرار است رزق مردم شود، صرف مطامع سرمایه‌دارانی میشود که عموما هیچ نقشی در تولید ندارند بلکه به قول مشهور، «کمپرادور» هستند، صرفا واسطه‌گری می‌کنند و حاصل دسترنج دیگران را به جیب می‌زنند. آنچه بر سر این ۱۷۰۰ تن سیب‌زمینی آمد، نشان می‌دهد این شبکه‌های مافیایی در دولت یازدهم نفوذ گسترده‌ای دارند و رهایی از نفوذ آنان، نیازمند عزمی جدی در کابینه است. روزی که کابینه برآمد دولت به اصطلاح سازندگی میشد، خیلی‌ها از چنین نفوذی نگران بودند!
نام‌هایی چون «اصلاحات» و «سازندگی» که می‌آید اصولا باید کرم‌های خاکی نفع ببرند. مگر میشود غیر از این باشد؟
منبع:وطن امروز
برادر عزیز اولا در دوران احمدی نژاد نیز این اتفاق(امحاء سیب زمینی)دوبار اتفاق افتاد در سال های 1384و1387 چرا آنموقع حرفی و اعتراضی نداشتید .
ثانیاً: در سال 1388 احمدی نژاد از این کار برای انتخابات استفاده غیر اخلاقی کرد همانگونه که با پرداخت سهام عدالت برای 5 میلیون نفر در دوهفته مانده به انتخابات کار غیر اخلاقی انجام داد امیدوارم در قضاوت هایمان انصاف و حق را در نظر بگیریم
ثانیاً: در سال 1388 احمدی نژاد از این کار برای انتخابات استفاده غیر اخلاقی کرد همانگونه که با پرداخت سهام عدالت برای 5 میلیون نفر در دوهفته مانده به انتخابات کار غیر اخلاقی انجام داد امیدوارم در قضاوت هایمان انصاف و حق را در نظر بگیریم
اولاً و ثانیاً در نیار محمودخان. زیاد هم تند نرو میری تو جوب یهو!
اولاً در سال 84 و 87 چنین اتفاقاتی نیفتاد و داری دروغ میگی. نشان به این نشان که اگر مویی از دماغ احمدی نژاد کنده میشد، جریان مقابلشتمام عالم را پر می کرد. چرا آن موقع چنین خبری نبود؟!
ثانیاً اگر احمدی نژاد به امحاء مواد غذایی اعتقاد داشت، پس اعتقادی به تقسیم بین فقرا نداشت و خودش رو متزلزل و با دو عقیده متفاوت نشان نمی داد. اینطور دروغ یک عده جیره خوار مشخص می شود.
ثالثاً در سال 88 که سیب زمینی را به فقرا داد، از چه طریق، با چه ابزاری فهمیدی نیت درونی اش برای کمک به فقرا نبوده و کار انتخاباتی بوده؟! چون روی دیگر سکه، کمک به فقراست. آیا شما اصلاح طلبان که دائم از آزادی حرف می زنید، مجهز به دستگاه نیت خوان هستید؟! چطور بر خلاف آموزه های قرآن مجید، بر اساس شک و گمان قضاوت می کنید و تهمت می زنید؟!
رابعاً ما با هیچ کسی عقد اخوت با گارانتی دائمی نبسته ایم. بر خلاف جریان افسادات. ما افراد را با حق می سنجیم. الحق و الانصاف امحاء مواد غذایی، اسراف بزرگی است که در این دولت رخ داده. ما نمی گوییم رئیس جمهور موافق بوده، اما اگر مخالف بوده، باید الان مقابله کند؟! باید خونش به جوش بیاید؟ چرا نیامده؟! چرا اعتراضی نکرد؟!
اولاً در سال 84 و 87 چنین اتفاقاتی نیفتاد و داری دروغ میگی. نشان به این نشان که اگر مویی از دماغ احمدی نژاد کنده میشد، جریان مقابلشتمام عالم را پر می کرد. چرا آن موقع چنین خبری نبود؟!
ثانیاً اگر احمدی نژاد به امحاء مواد غذایی اعتقاد داشت، پس اعتقادی به تقسیم بین فقرا نداشت و خودش رو متزلزل و با دو عقیده متفاوت نشان نمی داد. اینطور دروغ یک عده جیره خوار مشخص می شود.
ثالثاً در سال 88 که سیب زمینی را به فقرا داد، از چه طریق، با چه ابزاری فهمیدی نیت درونی اش برای کمک به فقرا نبوده و کار انتخاباتی بوده؟! چون روی دیگر سکه، کمک به فقراست. آیا شما اصلاح طلبان که دائم از آزادی حرف می زنید، مجهز به دستگاه نیت خوان هستید؟! چطور بر خلاف آموزه های قرآن مجید، بر اساس شک و گمان قضاوت می کنید و تهمت می زنید؟!
رابعاً ما با هیچ کسی عقد اخوت با گارانتی دائمی نبسته ایم. بر خلاف جریان افسادات. ما افراد را با حق می سنجیم. الحق و الانصاف امحاء مواد غذایی، اسراف بزرگی است که در این دولت رخ داده. ما نمی گوییم رئیس جمهور موافق بوده، اما اگر مخالف بوده، باید الان مقابله کند؟! باید خونش به جوش بیاید؟ چرا نیامده؟! چرا اعتراضی نکرد؟!
دولت راست گویان اگر راست می گوید یک نمونه از ده ها کار اقتصاذی او را انجام دهد بخدا نمی تواند مثلا شرکتی هایی که در زمان دولت قبل قرار دادی شدند تعدادی مانده این دولت بیاید مابقی را قرار دادی یا رسمی کند بیخود نیست که سیاست بازان در سال 1391برای نابودی طرح های او دست به دست هم دادند تا قیمت دلار را بالا ببرند وبعد این باید خواب پریشان ببینند چون آگاهی مردم دارد بالا می رود
سلام. خیلی خیلی خیلی ممنون از ماله تحلیلی خوبتان. این شد تحلیل خوب.
با اجازه من ضعیف دو تا کلمه دست و پا شکسته راجع به ابعاد اقتصادی دفن سیب زمینی صحبت کنم. واضح است آنچه قرآن مجید می فرماید حرام است-یعنی اسراف- قطعاً از نظر اقتصادی هم مضر است. پس کمی به جنبه های امروزی علم اقتصاد می پردازم.
اول. علم(Science) با روش(Method) فرق دارد. بخش عمده علوم انسانی امروز اعم از علوم اقتصاد، مدیریت، روانشانسی، علوم سیاسی، و ...، روش هایی دست یابی به هدف است. خواه هدف خیر باشد خواه شر. مفید باشد یا مضر. اما علم همان رموز هستی است. بنابراین وقتی می گوییم علوم انسانی باید اسلامی شود، نه اینکه علوم یا همان قواعد هستی دو دسته اسلامی و غیر اسلامی دارد. بلکه یعنی این کتب فعلی نه علم بلکه روش های ظالمانه ای برتری قشر ثروتمند یا حاکم بر قشر عوام را یاد می دهدو علم نیست.
دوم. فرض کنید در یک اقتصاد، دو نفر وجود دارند. یک نفر نانوا و یک نفر دامدار. نانوا هر نانی که 10تومان درآمده را 12تومان به دامدار می فروشد. دامدار 100 نان میخرد تا یکماه شیر شود که می شود 1200 تومان. دامدار هر دام 1000 تومانی را 1200 تومان می فروشد. یک دام برای سیر شدن یکماه نانوا کافیست. پس هر دو سیر می شوند و این پول دائم بینشان می چرخد. حالا فرض کنید نانوا یهو بگوید من نان را 150 می فروشم چون با 120 ضرر میکنم! نتیجه اینست که دامدار کمتر می تواند نان بخورد، کمتر می تواند کار کند و کمتر و بی کیفیت تر دام تولید میکند. تازه دامش چون از قبل لاغرتر شده مجبور است گران تر بفروشد! حالا بگویید با گران شدن نان، چه کسی ضرر کرد؟ دامدار یا هر دو؟!
بله هر دو. حالا اگر این اقتصاد سه بخش داشت، می توانست آن یک بخش یک آدم مثلاً زرنگ ناتو باشد که کالایش را گران می کرد، اما ضرر خودش را به جزء دیگر تحویل می داد. آن بخش می تواند دولت باشد، می تواند دلال باشد. می تواند دشمن باشد. روشن است که اگر او هم دائم در این سیستم بماند، ضرر میکند، اما اگر برای مدتی باشد نه!
سوم. سیب زمینی در بازار قیمت مشخصی دارد. کشاورز می گوید سیب زمینی را از من مفت می خرند. همینجا راه حل قطع دست دلال است. اصولاً دلال یعنی ارزش افزوده تولید نشود اما پول تقسیم شود. یعنی پوا دادن بدون کار مفید. از طرفی، دولت می گوید تنظیم بازار. خب مقداری سیب زمینی اگر به بازار بیاید، قیمت را از بهای تمام شده که پایین تر نمی آورد. پس مردم سیب زمینی را با قیمت فروش پایین تر می خرند، اما بیشتر و زودتر می خرند. پس پولش زودتر بدست کشاورز می رسد. او هم می تواند برای آن برنامه ریزی کند. دقیقاً مثل کسی که زیاد می فروشد اما با سود کمو همیشه از او می خرند.
چهارم. با دفن سیب زمینی، قیمت پایین نیامد. این رویداد مثل اینست که با عرضه سیب زمینی قیمت پایین می آمد، مردم بیشتری سیب زمینی می خورند، مقدار تفاوت قیمتش را هم آن مردم سیر به اختیار خود به دولت می پرداختند تا دولت، ما بالتفاوت قیمت را برای کشاورز جبران کند. الان هم ما بالتفاوت جبران شده، منتهی مردمی سیر نشده اند و این صدقه، به زور از مردم گرفته می شود!!! تفاوتش همین است.
پنجم. کشاورز اگر دید دلال نصف قیمت می خرد یا مجبور است بفروشد یا دفن کند. دفن که خلاف است. بفروشد هم ضرر کرده. پس کشاورز مقصر نیست. مردم هم مقصر نیستند. خب طرف سوم کیست که مقصره؟!
ششم. کل اقتصاد بر پایه ارزش افزوده سنجیده می شود. یعنی مقداری که ارزش آفریدیدم. همان تولید. خود ارزش افزوده هم بی فایده است مگر اینکه بر پایه رفع نیاز مردم سنجیده شود. یعنی شما در کشور 20 درصد رشد داشته باشید اما مردم نیازشان رفع نشود، یعنی اقتصاد مشکل دارد. حالا مردم به خصوص ضعیف غذا نخورند، این اقتصاد است؟! این تنظیم بازار است؟ یا کلاهبرداری در قالب اسامی شیک علمی؟!
هفتم. تمام دانشگاه ها دارند همینجور اقتصاد درس می دند. تمام دانشگاه ها همینجور مدیریت درس می دهند. علوم سیاسی و سایر دروس اجرایی. تمام دستگاه ها مملو از این مسئولین است. یک مطلب بی ربط بگویم. تنها مسئولینی که تا به حال اینگونه ندیدم، اول رهبریست. دوم آقای احمدی نژاد که متوجه شده بود مهم هدف است، نه مدل اقتصادی. اشکالاتش به جای خود محفوظ است.
هشتم. راه حل؟ راه حل اصلی، اسلامی کردن علوم. یا بهتر بگویم علمی کردن علوم. که با توجه به گستره نیروهای درس خوانده با روش ها-نه علوم- غربی، کار فوق العاده مشکلی است. راه حل موقت، حضور نیروهای ضد استکباری، بدون ترس از مدل های غربی، مردمی و دارای اعتماد به نفس بالا در امور کشور است.
با اجازه من ضعیف دو تا کلمه دست و پا شکسته راجع به ابعاد اقتصادی دفن سیب زمینی صحبت کنم. واضح است آنچه قرآن مجید می فرماید حرام است-یعنی اسراف- قطعاً از نظر اقتصادی هم مضر است. پس کمی به جنبه های امروزی علم اقتصاد می پردازم.
اول. علم(Science) با روش(Method) فرق دارد. بخش عمده علوم انسانی امروز اعم از علوم اقتصاد، مدیریت، روانشانسی، علوم سیاسی، و ...، روش هایی دست یابی به هدف است. خواه هدف خیر باشد خواه شر. مفید باشد یا مضر. اما علم همان رموز هستی است. بنابراین وقتی می گوییم علوم انسانی باید اسلامی شود، نه اینکه علوم یا همان قواعد هستی دو دسته اسلامی و غیر اسلامی دارد. بلکه یعنی این کتب فعلی نه علم بلکه روش های ظالمانه ای برتری قشر ثروتمند یا حاکم بر قشر عوام را یاد می دهدو علم نیست.
دوم. فرض کنید در یک اقتصاد، دو نفر وجود دارند. یک نفر نانوا و یک نفر دامدار. نانوا هر نانی که 10تومان درآمده را 12تومان به دامدار می فروشد. دامدار 100 نان میخرد تا یکماه شیر شود که می شود 1200 تومان. دامدار هر دام 1000 تومانی را 1200 تومان می فروشد. یک دام برای سیر شدن یکماه نانوا کافیست. پس هر دو سیر می شوند و این پول دائم بینشان می چرخد. حالا فرض کنید نانوا یهو بگوید من نان را 150 می فروشم چون با 120 ضرر میکنم! نتیجه اینست که دامدار کمتر می تواند نان بخورد، کمتر می تواند کار کند و کمتر و بی کیفیت تر دام تولید میکند. تازه دامش چون از قبل لاغرتر شده مجبور است گران تر بفروشد! حالا بگویید با گران شدن نان، چه کسی ضرر کرد؟ دامدار یا هر دو؟!
بله هر دو. حالا اگر این اقتصاد سه بخش داشت، می توانست آن یک بخش یک آدم مثلاً زرنگ ناتو باشد که کالایش را گران می کرد، اما ضرر خودش را به جزء دیگر تحویل می داد. آن بخش می تواند دولت باشد، می تواند دلال باشد. می تواند دشمن باشد. روشن است که اگر او هم دائم در این سیستم بماند، ضرر میکند، اما اگر برای مدتی باشد نه!
سوم. سیب زمینی در بازار قیمت مشخصی دارد. کشاورز می گوید سیب زمینی را از من مفت می خرند. همینجا راه حل قطع دست دلال است. اصولاً دلال یعنی ارزش افزوده تولید نشود اما پول تقسیم شود. یعنی پوا دادن بدون کار مفید. از طرفی، دولت می گوید تنظیم بازار. خب مقداری سیب زمینی اگر به بازار بیاید، قیمت را از بهای تمام شده که پایین تر نمی آورد. پس مردم سیب زمینی را با قیمت فروش پایین تر می خرند، اما بیشتر و زودتر می خرند. پس پولش زودتر بدست کشاورز می رسد. او هم می تواند برای آن برنامه ریزی کند. دقیقاً مثل کسی که زیاد می فروشد اما با سود کمو همیشه از او می خرند.
چهارم. با دفن سیب زمینی، قیمت پایین نیامد. این رویداد مثل اینست که با عرضه سیب زمینی قیمت پایین می آمد، مردم بیشتری سیب زمینی می خورند، مقدار تفاوت قیمتش را هم آن مردم سیر به اختیار خود به دولت می پرداختند تا دولت، ما بالتفاوت قیمت را برای کشاورز جبران کند. الان هم ما بالتفاوت جبران شده، منتهی مردمی سیر نشده اند و این صدقه، به زور از مردم گرفته می شود!!! تفاوتش همین است.
پنجم. کشاورز اگر دید دلال نصف قیمت می خرد یا مجبور است بفروشد یا دفن کند. دفن که خلاف است. بفروشد هم ضرر کرده. پس کشاورز مقصر نیست. مردم هم مقصر نیستند. خب طرف سوم کیست که مقصره؟!
ششم. کل اقتصاد بر پایه ارزش افزوده سنجیده می شود. یعنی مقداری که ارزش آفریدیدم. همان تولید. خود ارزش افزوده هم بی فایده است مگر اینکه بر پایه رفع نیاز مردم سنجیده شود. یعنی شما در کشور 20 درصد رشد داشته باشید اما مردم نیازشان رفع نشود، یعنی اقتصاد مشکل دارد. حالا مردم به خصوص ضعیف غذا نخورند، این اقتصاد است؟! این تنظیم بازار است؟ یا کلاهبرداری در قالب اسامی شیک علمی؟!
هفتم. تمام دانشگاه ها دارند همینجور اقتصاد درس می دند. تمام دانشگاه ها همینجور مدیریت درس می دهند. علوم سیاسی و سایر دروس اجرایی. تمام دستگاه ها مملو از این مسئولین است. یک مطلب بی ربط بگویم. تنها مسئولینی که تا به حال اینگونه ندیدم، اول رهبریست. دوم آقای احمدی نژاد که متوجه شده بود مهم هدف است، نه مدل اقتصادی. اشکالاتش به جای خود محفوظ است.
هشتم. راه حل؟ راه حل اصلی، اسلامی کردن علوم. یا بهتر بگویم علمی کردن علوم. که با توجه به گستره نیروهای درس خوانده با روش ها-نه علوم- غربی، کار فوق العاده مشکلی است. راه حل موقت، حضور نیروهای ضد استکباری، بدون ترس از مدل های غربی، مردمی و دارای اعتماد به نفس بالا در امور کشور است.
چندین بار این مطلب در گفتم ولی جهان نیوز منعکس نکرده امید وارم ایندفعه منعکس بکند!!!
امحاء سیب زمینی و یا هر چیز دیگر کار بدی است بدتر و دلیلش برمیگردد به عدم برنامه ریزی دولت های ما چه در گذشته و چه آلان. یک سال یک محصول را اینقدر زیاد میکارند رودستشان میماند و سال بعدش کم میشود و قیمت میرسه به آسمان ؟اگر تدابیر لازم هم در کاشت بذر و هم در آفت زدایی و هم در برداشت و نگهداری را اتخاذ کنند دچار این اتفاقات نمی شوند .
اما از برادران سایت جهان نیوز که این واقعه را برای چندمین بار در سایت و متأسفانه صدا و سیما در برنامه های مختلف سناریویی بر علیه دولت تبدیل کرده اند بدانند که این اتفاق غلط در دوران دولت نهم و دهم یعنی در سال های 1384و1387 نیز اتفاق افتاده و همچنین در سال 1388 نیز در آستانه انتخابات در بین مردم پخش کرده اند چرا دوستان جهان نیوز و صداو سیمای حزبی آنموقع هیچ اعتراضی نکردند .؟!!!
امحاء سیب زمینی و یا هر چیز دیگر کار بدی است بدتر و دلیلش برمیگردد به عدم برنامه ریزی دولت های ما چه در گذشته و چه آلان. یک سال یک محصول را اینقدر زیاد میکارند رودستشان میماند و سال بعدش کم میشود و قیمت میرسه به آسمان ؟اگر تدابیر لازم هم در کاشت بذر و هم در آفت زدایی و هم در برداشت و نگهداری را اتخاذ کنند دچار این اتفاقات نمی شوند .
اما از برادران سایت جهان نیوز که این واقعه را برای چندمین بار در سایت و متأسفانه صدا و سیما در برنامه های مختلف سناریویی بر علیه دولت تبدیل کرده اند بدانند که این اتفاق غلط در دوران دولت نهم و دهم یعنی در سال های 1384و1387 نیز اتفاق افتاده و همچنین در سال 1388 نیز در آستانه انتخابات در بین مردم پخش کرده اند چرا دوستان جهان نیوز و صداو سیمای حزبی آنموقع هیچ اعتراضی نکردند .؟!!!
آمریکا اگه در محصولی مثل گندم که کالای استراتزیک است می گوید اضافه بکارید سپس با امحای بخشی از آن قیمت آن را در جهان بالا می برد .برای استفاده استکباری خود این کار را می کند تا با گرسنه نگهداشتن بعضی ملل از آنها استفاده های مختلف کند ما با گرسنه نگه داشتن مردم مظلوممان دنبال چه استفاده ای هستیمو...؟؟؟؟
بابا آمریکایی ها ژستشونه که گندم به دریا می ریزیم! شاید میرن یک کامیون گندم به دریا میریزن که از خودشون یه وجهه بسازن که آمریکا اینقدر ثروتمند و قدرتمند است که گندم مازاد را به دریا می ریزد. وگرنه چرا به دریا بریزن؟! ازش محصولات مختلف تولید کنن و صادر کنن تا جوانان بیکار و کارتن خوابهاشون رو نجات بدن.
تو دولت احمدی نژاد که از این موارد بسیار بودند و شما هم که ساکت بودید حق ندارید حرفی بزنید. بعلاوه احیانا اگر در اینده دولت مورد نظر سرکار بیاید موارد مشابه پیش آید باز شما خواهید گفت چرا در دولت قبل چنینی شد و همه تاییدش کردند پس مخالفان حق اعتراض ندارند. ببینید چه بر سر ملت آوردید کمی خجالت بکشید و به جای شعار دادن الکی کمی مسئولیت پذیر و شجاع باشید.
روحانی متشکریم