چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 8 May 2024
 
۶
۷

شعری که سفر رهبر انقلاب را طولانی‌تر کرد

جمعه ۲۹ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۴۸
کد مطلب: 456574
٢ بیت شعر که روی یک کاغذ چندسانتی و با مدادرنگی نوشته بود و فرستاده بود دفتر رهبری؛ توی همان حالت موجی بودنش. و حال همان تکه کاغذ، سفر رهبر را یک روز طولانی‌تر کرده بود
شعری که سفر رهبر انقلاب را طولانی‌تر کرد
به گزارش جهان، صفحه اینستاگرام پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای، روايتی از دید و بازدید سرزده رهبر انقلاب از خانواده شهید کارکوب‌زاده که در تاریخ ششم آبان سال ١٣٨٩ به شرح زیر منتشر کرد:

رهبر می‌نشیند روی صندلی و می‌خواهد احوال‌پرسی کند. اما مادر فرصت نمی‌دهد و شروع می‌کند به گله‌گذاری: «آقا! انقدر غم خوردم. انقدر غصه خوردم. به خدا. حالم خیلی بد شده بود.» رهبر می‌گوید چرا؟ «دیروز صبح زنگ زدم دفترتون. گفتم مسوول این برنامه که من رو از دیدن آقا محروم کرده، خدا زجرش بده.» توی همان حال، همه می‌زنند زیر خنده، حتی رهبر. رهبر علت را می‌پرسد. «گفتم برای این که حق من این نبود. من با این وضع نمی‌تونم بیام دیدار آقا. ۱ساله حتی آقا رو تو تلویزیون هم ندیدم.» و می‌گوید که مریض شده و همسایه‌ها دنبال ماجرا بوده‌اند که رهبر بیاید خانه‌شان.

رهبر می‌گوید نامه را دیده که شعری داشته. بعد می‌گوید: «این رو به شما بگم. من امشب بنا نبود قم بمونم. فقط به خاطر شما موندم. البته خونه ٢شهید دیگه هم رفتیم. اما من به خاطر شما موندم. برای این که بتونم شما رو ببینم»

شعرش را قبل از آمدن رهبر برایم خوانده‌بود. ٢بیت شعر که روی یک کاغذ چندسانتی و با مدادرنگی نوشته بود و فرستاده بود دفتر رهبری؛ توی همان حالت موجی بودنش. و حال همان تکه کاغذ، سفر رهبر را یک روز طولانی‌تر کرده بود:

«آرزو داشتم که به دیدارم بیایی
هم به دیدار من و هم شوی بیمارم بیایی

بیش یک سال است که شویم هم‌نشین تخت‌خواب است
حق من این بود به دیدار دل زارم بیایی»

کار رهبر، من را یاد خاطره‌ای از امام خمینی می‌اندازد. فکر کنم همین حجت‌الاسلام رحیمیان تعریف می‌کند که نامه‌ای دادیم به امام. مادر شهیدی نوشته بوده که به تهران آمده برای دیدار امام. اما موفق به دیدار نشده. امام هم زیر نامه می‌نویسد: «تا این مادر شهید را به دیدار من نیاورید، هیچ‌کس را ملاقات نمی‌کنم.»

مادر ادامه می‌دهد: «به بی‌بی، حضرت معصومه گفتم بی‌بی‌جان! این عزیزت‌رو خودت بفرست خونه‌مون. قسمش دادم توروخدا آقا رو بفرست.» و رهبر می‌گوید: «همون‌ها فرستادن دیگه. همون‌ها زدن پس گردن‌مون»
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


رهبرا جانم فدایت
ممنون بابت این مطلب
نیما راسخ
Romania
بنویسید دلنوشته
شكوهي
سلامتي آقا امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ، مقام معظم رهبري مدظله العالي و تمامي سربازانشان و نيز شادي أرواح طيبه امام خميني رحمت الله عليه و شهدا و علما و أموات ، صلوات
سرباز ولایت
دست خدا بر سر ما خامنه ای رهبر ما.
من توفیق داشتم به اتفاق مادرم که مادر سه شهید است به ملاقات آقا برسم آنجا بسیار خوش گذشت نمی توانم حال خود را وصف کنم از نزدیک که دیدم سراسر وجودش نور بود آنجا خدا را شکر کردم که این همه جانفشانی و ایثار به قیمت داشتن نعمتی بزرگ رهبری می ارزد امام خامنه ای پیش نیاز شناخت امامان رحمت هستند. خدایا از تمام سالهای عمرمان کم کن و بر عمر شریف ایشان بیفزاید الهی آمین
آبادانی
United States
خدا همه ی شهدا را بیامرزد و خانواده هاشان را طول عمر با عزت بدهد. علی الخصوص شهدای کارکوب زاده که از بچه های نیک آبادان بودند
خامنه ای خمینی دیگر است / ولایتش ولایت حیدر است