شهردار تهران در مصاحبه با «خراسان» در مورد موضوعات مختلف از جمله مذاکرات هستهای اظهارنظرهایی داشته است.
به گزارش جهان به نقل از ایسنا، قالیباف درباره مذاکرات هستهای گفته است: «الان نقش آقایان طیبنیا، نعمتزاده، سیف، ربیعی و ... در مذاکرات هستهای، کمتر از نقش آقای ظریف نیست. تیم مذاکره وقتی میتواند نتیجه خوبی به دست بیاورد که عقبه آن، قدرت و صلابت حاصل از تلاش تیم اقتصادی و سیاسی داخلی باشد. آقای ظریف هر چقدر هم که توانمند باشد، کل پاریس را هم که با آقای کری قدم بزند، از موضع ضعف نمیتواند گل دیپلماتیک بزند. باید باور کنیم که زمین بازی مذاکره، ژنو و وین نیست، پالایشگاهها و شهرکهای صنعتی و نیروگاهها و ... ماست.
مذاکرات مهم است اما گره زدن همه امور کشور به آن یک خطای استراتژیک است. ما الان مذاکرات را تبدیل کردهایم به استادیوم آزادی؛ خیل کثیری از استعدادها و تواناییهای این سرزمین را که میتوانند در برد تیم نقش داشته باشند به تماشاچی صرف تبدیل کردهایم که یا کف و سوت بزنند یا فحش بدهند و گریه کنند. بدتر از این، بسیاری از مدیران کشور هم به تماشاچیان جایگاه ویژه تبدیل شدهاند!
از طرف دیگر هم نباید این طور تصور بشود که هر نوع مذاکره و تعاملی با دنیا مذموم است. ما حرفمان حق است، از گفتن حق و ایستادن پای آن و تعامل با دنیا برای استیفای آن نباید هراسید. برخی گمان میکنند که پسزدن همه مناسبات پذیرفتهشده و قواعد تعامل در سطح بینالمللی، انقلابیگری است؛ اینطور نیست. قبلا هم این مطلب را عرض کردهام که انقلابیگری به معنای تجربهستیزی و قاعدهستیزی نیست. انقلابیگری به معنای انزواطلبی و قطع ارتباط با عالم نیست. بر اساس قواعد مسلم حقوق بینالملل، ما حقوقی داریم که باید برای استیفای آن تلاش کنیم و این تلاش در شرایط فعلی نیازمند حضور پررنگ دیپلماتیک است. البته منظورم همه تلاشهای دیپلماتیک است، نه تنها مذاکره با ۱+۵. تفکری که از حضور در مذاکره میترسد، چطور میتواند کشور را اداره کند؟
نگاه ما باید اصالتاً به درون و تواناییهای خودمان باشد. ما نه باید دلداده مذاکره باشیم و نه دلنگران آن. یعنی نه با استیصال و از سر ضعف به مذاکره برویم و این طور فرض کنیم که همه هستی و آینده ما در گرو نتیجه مذاکرات است و نه باید اینطور فرض کنیم که مذاکره یعنی از دست دادن استقلال و پذیرفتن سلطه بیگانه.»
استاد، سیب را تو جعبه می چینند! سپس جعبه های حاوی سیب خوب و درجه ی 1 را برای استفاده ی از ما بهتران به مغازه های آنچنانی می فرستند و هر آنچه را درجه 3 (با ارفاق) هست میاورند میادین میوه و تره بار برای ساکت کردن من و امثال من.
در ضمن اون تخم مرغ هست که تو سبد میزارنش!