سه شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 30 Apr 2024
 
۰

آیت الله مهدوی چگونه با امام آشنا شد؟

چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۵۹
کد مطلب: 392016
در آن روزگار دولت به مرجعیت آیت‌الله بروجردی روی خوش نشان می‌داد و شاه هم بعد از فوت آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی تلگراف تسلیت برای ایشان فرستاد. این تلگراف به منزله‌ی آن بود كه دولت، ایشان را مرجع تقلید و جانشین آن مرحوم می‌داند. حتی روزنامه‌ها در آن زمان آیت‌الله بروجردی را مرجع معرفی كردند.
به گزارش جهان به نقل از افکارنیوز، اولین آشنایی بنده با حضرت امام در سال ۱۳۲۷ ش در مدرسه‌ی فیضیه رخ داد. به هنگام مرجعیت آیت‌الله بروجردی، من ابتدا از آیت‌الله حجت تقلید می‌كردم. و به تبعیت از مرحوم برهان، كه اولین استادم بود آیت‌الله حجت را بر دیگران ترجیح دادم. ایشان همچنین آیت‌الله شاهرودی را كه در نجف می‌زیست از دیگر مراجع شایسته‌ی‌ تقلید نجف نام می‌برد. به نظر او تنها روحانیون, علما و طلاب باید مرجع شایسته را تعیین می‌كردند و دولت نباید در این كار دخالت نماید. لازم به توضیح است كه در آن روزگار دولت به مرجعیت آیت‌الله بروجردی روی خوش نشان می‌داد و شاه هم بعد از فوت آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی تلگراف تسلیت برای ایشان فرستاد. این تلگراف به منزله‌ی آن بود كه دولت، ایشان را مرجع تقلید و جانشین آن مرحوم می‌داند. حتی روزنامه‌ها در آن زمان آیت‌الله بروجردی را مرجع معرفی كردند.

البته ذكر این نكته لازم است كه شخصیت آیت‌الله بروجردی بسیار بالاتر از آن بود كه كوچكترین وابستگی به رژیم داشته باشد. زیرا زندگی او در تمام مراحل شاهد عظمت او بود. احتمالاً دستگاه در آن زمان فكر می‌كرد كه اگر مرجعیت به داخل ایران انتقال یابد موقعیت كشور به عنوان بزرگترین سرزمین شیعه بالا می‌رود و بر حیثیت آن افزوده می‌شود؛ چون در عراق , پاكستان, هند و لبنان شیعیان زیادی زندگی می‌كردند و نگاه آنها همه متوجه ایران بود, به‌خصوص در آن زمان روابط دولت ایران و عراق حسنه نبود، لذا رژیم می‌خواست از این موقعیت به سود خود بهره ببرد. البته آقای برهان با موضعگیری‌هایش در مورد مرجعیت به جایگاه خود لطمه وارد ساخت، ولی یقیناً او در حرف‌های خود حسن نیت داشت. او مرد صالحی بود و من چون خصوصیت‌های مثبت او را می‌دانستم در این خصوص توصیه‌های او را گوش می‌كردم، ولی با توجه به گسترش دایره‌ی نفوذ آیت‌الله بروجردی پس از ورود به قم برای ادامه‌ی تحصیل، درباره‌ی مرجع اعلم تحقیق بیشتری انجام دادم. از یكی از دوستانم؛ یعنی مرحوم آشیخ احمد مولایی ـ كه بعد از انقلاب تولیت آستان حضرت معصومه را به عهده گرفت ـ درباره‌ی مرجع اعلم پرسش‌هایی را مطرح كردم. او به من گفت در خصوص مرجعیت باید دقت بیشتری بكنیم. او به من پیشنهاد نمود تا برای رفع شبهات خود درباره‌ی مرجع اعلم به حاج آقا روح‌الله رجوع كنیم. من گفتم حاج‌آقا روح‌الله را نمی‌شناسم. ایشان گفت: او از اساتید بزرگ قم است، شب برای شركت در نماز جماعت به مدرسه‌ی فیضیه می‌آید.

نزدیكی‌های غروب یك روز, حضرت امام در صف اول نماز در حیاط مدرسه‌ی فیضیه نشسته بود. آقای مولایی ایشان را به من نشان داد و گفت سؤالت را از ایشان بپرس. خدمت امام رسیده و سؤال خود را به این صورت مطرح كردم كه: به نظر شما مرجع اعلم چه كسی است؟ ایشان تأملی كرد و اگر چه نفرمود كه اعلم چه كسی است، اما فرمودند كه از آقای بروجردی تقلید كنید.

البته من قبل از این از آقا میرزا جعفر سبحانی ـ كه كفایه را نزد حضرت امام می‌خواند ـ از مراتب فضل و علم حضرت امام چیزهایی شنیده بودم. به‌خصوص آقای سبحانی از فلسفه و فقه ایشان خیلی تعریف می‌كرد.

ارتباط حضرت امام با طلبه‌های تهرانی تنگاتنگ بود. در جلساتی كه با تهرانی‌ها داشت، مرحوم مولایی و مرحوم آشیخ جواد خندق‌آبادی بیشتر فعالیت داشتند. من پس از آشنایی با امام كتاب كشف‌الاسرار ایشان را خواندم. پس از مطالعه‌ی این كتاب درك كردم كه ایشان با رژیم پهلوی سخت مخالف است، چون مطالب تندی علیه رضاخان در این كتاب آورده بود.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *