سه شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 7 May 2024
 
۰

سرنوشت اختلافات ایران و ترکیه چه شد؟

دوشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۰۰
کد مطلب: 379278
ترکیه شروطی برای عادی‌سازی رابطه با رژیم صهیونیستی گذاشته است که نشان می‌دهد اصل عادی‌سازی مناسبات از نظر آنها یک تابو نیست. اما به نظرم سوریه و عراق نیست که بر تصمیم ترکیه در این مسیر تاثیر خواهد گذاشت بلکه انسجام داخلی و درک ترکیه از موقعیت منطقه‌یی خود در این زمینه حایز اهمیت خواهد بود.
به گزارش جهان؛ اعتماد نوشت: رجب طیب اردوغان مردی که از ماه مارس سال ۲۰۰۳ تا به امروز در راس هرم قدرت در ترکیه نقش‌های متفاوتی را ایفا کرده است از بیست و چهارمین روز از ماه آگوست عنوان دوازدهمین رییس‌جمهور ترکیه را به خود اختصاص داده است. اردوغان که تا پیش از این تاریخ نخست‌وزیر ترکیه بود با برگزاری نخستین انتخابات ریاست‌جمهوری در کشورش موفق شد عنوان نخستین رییس‌جمهوری که با رای مردم بر سر کار آمده است را به خود اختصاص دهد.

حضور اردوغان در جامه رییس‌جمهور ترکیه در شرایطی که تحولات منطقه‌یی بسیاری از استراتژی‌های حزب عدالت و توسعه در حوزه سیاست خارجی را دستخوش تغییرات غیرقابل پیش‌بینی کرده است یا به تداوم سیاست‌های پیشین منتهی خواهد شد یا به اصلاحاتی که در نهایت به طولانی‌تر شدن حاکمیت عدالت و توسعه منجر می‌شود. ترکیه در سایه حزب عدالت و توسعه رابطه پرفراز و نشیبی را با ایران تجربه کرده است.

تا پیش از تحولات جهان عرب، تهران و آنکارا در بسیاری از حوزه‌های منطقه‌یی اشتراک منافع داشتند اما با موج خیزش‌های مردمی در منطقه از تونس تا مصر و سپس بحرین و لیبی منافع ایران و ترکیه در سوریه با چالش‌های جدی روبه‌رو شد. با این همه روی کار آمدن دولت یازدهم در ایران با شعار تنش‌زدایی از روابط خارجی و حفظ تعادل به فرصتی برای بهبود رابطه میان ایران و ترکیه منتهی شد. در یک سال گذشته رفت و آمدهای فراوانی میان ایران و ترکیه در سطوح مختلف رخ داده و بر همین اساس پیش‌بینی می‌شود که دو کشور از کنار مخالفت‌ها بر سر پرونده‌های منطقه‌یی گذشته و به همکاری‌های فشرده و منسجم در راستای تامین منافع مشترک می‌اندیشند. در خصوص تاثیر تبادل کرسی‌های قدرت در ترکیه بر دستگاه دیپلماسی این کشور، رابطه میان ایران و ترکیه در سایه دولت یازدهم و دولت جدید در ترکیه، تاثیر بحران سوریه بر این رابطه و پرسش‌هایی از این دست با علیرضا بیگدلی، سفیر ایران در ترکیه گفت‌وگویی داشتیم که در زیر می‌خوانید.

در یک سال اخیر روابط دو کشور در حوزه سخت افزاری در مسیر عبور از موانع ناشی از تحریم‌ها و در حوزه نرم‌افزاری در مسیر ممانعت از تاثیر‌گذاری بحران منطقه خاورمیانه بر روابط بوده است. تاثیر‌پذیری افکار عمومی ترکیه از رسانه‌های صوتی و تصویری از یک‌سو موجب بهبود جایگاه ایران در ترکیه در یک سال گذشته شده و از سوی دیگر چالش‌هایی بر اساس رقابت منطقه‌یی ایجاد کرده است

اخیرا با برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در ترکیه ما شاهد برخی جابه‌جایی‌ها اما با حفظ بدنه رهبری و استراتژیک قدرت در این کشور بوده‌ایم. به نظر شما حضور رجب طیب اردوغان در جامه رییس‌جمهور و وزیر امور خارجه این کشور در قامت نخست وزیر چه تاثیری بر سیاست‌های خارجی این کشور در سطح کلان خواهد گذاشت؟

سیاست خارجی ترکیه به دلایلی بیش از هر ابزاری به دیپلماسی تکیه دارد. دیپلماسی یکی از محورهای مهم و مورد توجه دولتمداری در ترکیه است زیرا این قابلیت را دارد که با هزینه کم حرکت در مسیر اهداف ملی را میسر کند. به نظرم با حضور آقای اردوغان در جایگاه ریاست‌جمهوری و آقای داووداوغلو در جایگاه نخست‌وزیری عنصر مهمی که به این مجموعه اضافه شده آقای مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه هستند. ایشان قبلا هم در جایگاه وزیر اتحادیه اروپا مسوول مذاکرات ترکیه و اتحادیه بوده لذا به حوزه سیاست خارجی و شاخه دیپلماسی نزدیک بوده‌اند. بنابراین به نظر من حضور ایشان در دولت آقای داوود اوغلو به عنوان وزیر امور خارجه می‌تواند منشأ تحولاتی در سیاست خارجی ترکیه باشد. ایشان شخصیتی عمل‌گراست و می‌تواند فرصت‌های جدیدی برای کاهش تنش در حوزه دیپلماسی ترکیه فراهم کند.

‌ داوود اوغلو را بسیاری از روزنامه‌نگاران با تئوری تنش صفر با همسایگان می‌شناسند؛تئوری‌ای که در چند سال اخیر حداقل با چالش‌های بسیاری رو‌به‌رو شده است. به نظر شما تا چه اندازه سیاست خارجی ترکیه تحت تاثیر شکست این استراتژی مسیر جدیدی را در پیش خواهد گرفت؟

صفر مشکل گفتمان آقای داوود اوغلو برای دستیابی به راهبرد عمق استراتژیک بود. بعد از فروپاشی عثمانی در جنگ جهانی اول دولتمردانی که در ترکیه به قدرت رسیدند برای پاسخگویی به تهدیدهای حیاتی این کشور به درون‌گرایی روی آوردند. آقای داوود اوغلو با توجه به روندهایی که در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ در ترکیه شکل گرفته بود به این جمع‌بندی رسیده بود که ترکیه صرفا در صورتی می‌تواند از خطرات تهدیدکننده بقای خود رهایی یابد که رویکرد برون‌گرا و توجه به محیط پیرامون را دنبال کند. براساس این ذهنیت ترکیه برای حرکت در محیط بین‌الملل باید از کشورهای پیرامون آغاز می‌کرد یعنی باید مشکلاتش را با همسایگانش حل و فصل می‌کرد تا مجال تنفس پیدا کند. این حرف‌ها مربوط به اواخر دهه ۱۹۹۰ و سال ۲۰۰۰ است. برای آن ترکیه به خصوص ترکیه‌یی که اسیر رکود اقتصادی ۲۰۰۱ شده بود این پیام‌ها نجات بخش بود و نباید تصور کرد که شکست خورده است. اما بحران مالی جهان در سال ۲۰۰۸ و سقوط رشد اقتصادی ترکیه به منفی پنج درصد و بعد هم تحولات خاورمیانه شرایط را دگرگون کرد که به نظرم صفر مشکل برای آن برهه نوشته نشده بود. آنچه سیاست خارجی ترکیه و حتی ترکیه را به نگاه نو و عبور از دوره قدیم به دوره جدید فرا می‌خواند شرایط جدید منطقه است.

رابطه ایران و ترکیه در سایه دولت‌های متفاوت با رویکردهای مختلف همراه بوده است. ترکیه برای برخی دولت‌ها در ایران رفیقی تمام عیار بوده که حتی قصد وارد کردن آن به مذاکرات هسته‌یی را هم داشتند و برای برخی دولت‌ها در سی و چندسال گذشته رقیبی منطقه‌یی بوده است که باید با آن مدارا کرد. به نظر شما رابطه تهران - آنکارا در یک سال اخیر که از عمر دولت تدبیر و امید می‌گذرد دستخوش چه تحولاتی شده است؟

البته باید این تعبیر را که رابطه ایران و ترکیه در سایه دولت‌ها با رویکردهای متفاوت همراه بود با احتیاط به‌کار برد. می‌توان آن را نقد کرد. رابطه کشورها به این سادگی دستخوش تحول نمی‌شود چون ریشه‌های روابط در حوزه منافع ملی و از آن مهم‌تر اهداف ملی است. در واقع دولت‌های مختلف برای دستیابی به منافع ملی خود مسیرهای متفاوتی را پیش گرفته‌اند. در یک سال اخیر روابط دو کشور در حوزه سخت افزاری در مسیر عبور از موانع ناشی از تحریم‌ها و در حوزه نرم افزاری در مسیر ممانعت از تاثیر‌گذاری بحران منطقه خاورمیانه بر روابط بوده است. تاثیر‌پذیری افکار عمومی ترکیه از رسانه‌های صوتی و تصویری از یک‌سو موجب بهبود جایگاه ایران در ترکیه در یک سال گذشته شده و از سوی دیگر چالش‌هایی بر اساس رقابت منطقه‌یی ایجاد کرده است. امضای سند ژنو از یک سو موجب کاهش فشارهای روانی اضافی بر مناسبات ما شده و از سوی دیگر این نگرانی را ایجاد کرده که اگر ایران از این محیط ظالمانه خارج شود مناسبات با ترکیه چه شکلی پیدا می‌کند؟ ترکیه تلاش بسیاری کرد با مذاکره و جلب نظر کشورهای غربی از تحریم‌ها عبور کند و پیوندهای اقتصادی قوی‌تری با ایران برقرار کند اما نهادهای اقتصادی ترکیه که بیشتر آنها به بخش خصوصی مربوط می‌شوند نتوانستند ریسک کنند یا اساسا علاقه‌یی به این کار نداشتند.

در مواردی مانند فعالیت هالک بانک نیز شاهد بودیم با وجود حرکت این بانک در چارچوب موازین تحمیلی تحریمی، نهایتا به سهام این بانک در بورس ترکیه ضربات جدی زدند. البته در اینجا باید به سفر نخست وزیر وقت ترکیه به ایران در بهمن ۹۲ و امضای توافقنامه تجارت ترجیحی و سفر رییس‌جمهوری اسلامی ایران به ترکیه در خرداد ۱۳۹۳ و برگزاری نخستین شورای عالی روابط به علاوه دیدارهای فراوان مقامات دو کشور مثلا سه سفر رییس مجلس ترکیه به ایران در یک سال گذشته و ۱۲ دیدار وزرای خارجه دو کشور و همچنین برگزاری چهاردهمین کمیسیون مشترک و دو نوبت دیدارهای نمایندگان ویژه روسای جمهور اشاره کرد که نقش مهمی در مراقبت از روابط و مساعدت به تداوم حرکت آن داشته‌اند.

‌ بحران در سوریه تا چه اندازه بر رابطه تهران – آنکارا تاثیر گذاشته است. آیا در جریان سفرهای اخیر مقام‌های ایرانی به ترکیه تلاشی برای نزدیک شدن دیدگاه‌های مقام‌های دو کشور در خصوص سوریه هم صورت گرفت؟

بحران در سوریه یکی از نمادهای چالش ژئوپولتیکی در دوران گذار است. حتی قبل از شروع بحران کشمکش‌هایی برای جذب و دفع دمشق و مدیریت آن در قالب‌های ژئوپولتیک منطقه جریان داشته است. منظورم این است که تقریبا از زمانی که خروج امریکا از عراق مطرح شد روابط ایران و ترکیه با تاثیرات چنین محیطی سروکار داشته است. این ادعا را در برخی اسناد ویکی لیکس هم می‌توان دنبال کرد. تحولات خاورمیانه به خصوص بعد از حوادث لیبی ماهیت این کشمکش‌ها را در سوریه تغییر و ماهیت نظامی به آن داد. دو کشور ایران و ترکیه با توجه به اهمیت روابط دو جانبه و تلاشی که برای کم کردن هزینه‌های امنیت منطقه‌یی دارند توافق داشته‌اند که اجازه ندهند کشمکش‌های فوق بر روابط دو جانبه تاثیر بگذارد. به هر حال اختلاف‌نظر در سوریه هزینه‌های امنیتی به همراه داشته اما هر دو می‌دانند که این هزینه‌ها اگر به حوزه روابط دو جانبه کشیده شود غیر قابل جبران خواهد بود. علاوه برمذاکرات در سطوحی مانند رییس‌جمهور و وزیر خارجه مذاکرات منظمی بین معاونان وزرای خارجه و دیپلمات‌های دو کشور در تهران، آنکارا و بغداد جریان داشته که هدف آن افزایش نقاط مشترک و کاهش اختلاف‌نظرها بود. به نظرم روند تحولات نیز زمینه بهتری را برای سرعت بخشیدن به این همکاری‌ها فراهم کرده است و این اراده متقابل وجود دارد که مناسبات خود را قربانی تحولات منطقه نکنیم.

‌ در سه سال اخیر با آغاز بحران در سوریه ما شاهد شدت گرفتن اختلاف‌های منطقه‌یی میان گروه‌های شیعه و سنی از سوریه تا عراق و بحرین بوده‌ایم. به نظر شما ترکیه تا چه اندازه سیاست مهار محور مقاومت و جریان تشیع در منطقه را دنبال می‌کند؟

اولا وقتی می‌گوییم ترکیه باید توجه کنیم که در این کشور نحله‌های فکری و جریان‌های سیاسی متفاوتی حضور دارند. با توجه به نظام حزبی - پارلمانی در این کشور مردم در قالب سه چهار حزب اصلی متمرکز می‌شوند. نزدیک به ۸۵ درصد از واجدین حق رای در ترکیه در قالب حزبی پای صندوق رای می‌روند و در قالب حاکمیت – اپوزیسیون تقریبا ۵۰ – ۵۰ تقسیم می‌شوند. طبیعی است که هر کشوری برای مقابله با نگرانی‌ها و تهدیدهای ناشی از محیط پیرامونی خود سیاستگذاری و به میزان توانش اقدام کند. این نگرانی‌های سیاسی، اقتصادی گاهی با گسل‌های امنیتی کشورها منطبق می‌شود و موجبات تهدید حیاتی را فراهم می‌کند. بخش اصلی پایگاه دولت عدالت و توسعه بین مردم مسلمان ترکیه است. این مردم اکنون به کسانی رای می‌دهند که در دهه ۱۹۸۰ برای درک انقلاب اسلامی در ایران به شناخت بیشتر باورهای شیعی از جمله از طریق بیانات حضرت امام خمینی (ره) و کتاب‌های مرحوم شریعتی و شهید مطهری همت گماشتند و برای نخستین‌بار در جمهوری ترکیه به عنوان یک جریان اجتماعی کشف کردند که مذهب جعفری با محوریت امامت و اهل بیت برای آنها غریبه نیست. برای همین مرحوم اربکان و شاگردان او و مردم ترکیه توانستند با ایران و پیام‌های انقلاب اسلامی ارتباط خودمانی و نزدیکی برقرار کنند و این ارتباط کماکان ادامه دارد. از زمان آغاز درگیری‌ها در سوریه در رسانه‌های ترکیه این خط ترسیم شد که اسد محور ظالم و مخالفان وی محور مظلوم هستند. یکی از روحانیون ترک سال گذشته به سفارت ما آمده بود و می‌گفت من گیج شده‌ام. این محور ظالم و مظلوم است می‌فهمم اما شما نیز طرفدار مظلوم هستید و جایگاه شما را در این محور نمی‌توانم تحلیل کنم. موضوع این است که وقتی اختلاف نظرهای سیاسی و امنیتی در جهان اسلامی بر حوزه‌های قومی و مذهبی منطبق می‌شود دچار پیچیدگی می‌شود. حال اگر در نظر بگیریم که عده‌یی نیز از بیرون جهان اسلام از وضعیت سوءاستفاده می‌کنند شرایط سخت‌تر می‌شود.

‌ نگاه دولت ترکیه به تحولات عراق در چند سال اخیر با نوعی دخالت درامور داخلی این کشور همراه بوده است. ترک‌ها در بسیاری از بزنگاه‌های زمانی با کردهای عراق ارتباط مستقیم گرفته‌اند و حتی به معـاون فـراری رییـس‌جمهــور این کشور طارق الهاشمی هم پناه داده‌اند. چرا ما در رابطه آنکارا - بغداد شاهد چنین تنش‌هـای علنـی هستیم؟

این رفتار دولت ترکیه از یک ذهنیت تبعیت می‌کند. نباید دنبال ارزش‌گذاری بر این ذهنیت باشیم بلکه باید به دنبال شناخت آن باشیم، چراکه به هر حال این ذهنیت در حوزه منافع ما، کشور متحد ما عراق و منطقه پیرامونی ما و جهان اسلام تاثیر می‌گذارد. به اعتقاد من حتی تحولات سوریه ریشه در تحولات عراق دارد. قبلا گفتم که بعد از طرح خروج امریکا از عراق روند جدیدی برای سوریه آغاز شد. دلیل این موضوع بسیار روشن است. تحولات عراق برای ثبات و امنیت ترکیه و از آن بالاتر بر بقای ترکیه تاثیر می‌گذارد. باز تاکید می‌کنم، نمی‌خواهم نحوه مدیریت عناصر این مجموعه موثر را ارزشیابی کنم که درست است یا نیست، اما در دوران گذار با توجه به عدم قطعیت حتما کسی که وارد این وادی می‌شود اطمینان دارد که احتمالا دارد آن کاری را انجام می‌دهد که باید انجام بدهد و این گذر زمان است که صحت و سقم یک سیاست را بارز خواهد کرد.

بسیاری از آژانس‌های اطلاعاتی از سکوت دولت ترکیه در برابر داعش و احتمال حمایت ترکیه از این جریان سخن می‌گویند. چرا زمانی که کردهای سنجار مورد حمله داعش قرار گرفتند، ترکیه موضع انفعالی خود را حفظ کرد؟

در ترکیه می‌گویند درگیری انتخاباتی و گروگان بودن شماری از دیپلمات‌های ترکیه در موصل در دست داعش نقش موثری در رفتار ترکیه داشته است. داعش یک جریان محکوم به شکست و بدنام است. صرفا دولت‌های ناکارآمد و ورشکسته می‌توانند ارتباط با این‌گونه سازمان‌ها را تحمل کنند. به نظر من دولت ترکیه به هیچ‌وجه با داعش سنخیت ندارد. دولت طالبان و القاعده، دولت صدام و منافقان را یادآوری می‌کنم. بنابراین می‌توان انتظار داشت که با پایان انتخابات در ترکیه و انشاءالله نجات جان دیپلمات‌‌های ترک شاهد تحول در مواضع ترکیه خواهیم بود.

سرنوشت تعامل دولت اردوغان با کردهای پ‌ک‌ک در داخل این کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

موضوع فراتر از تعامل با یک گروه است. این بخشی از روندی است که روند راه‌حل (چوزوم سورچ) نام گرفته است. آقای اردوغان و آقای داووداوغلو این موضوع را مهم‌ترین دستور کار خود در دولت جدید اعلام کرده‌اند. به نظرم در کنار موضوع اقتصاد ترکیه این موضوع شاخص مهمی به حساب می‌رود. این روند مهمی است که باید امیدوار بود دوستان ترکیه بتوانند با ظرافت از پس آن برآیند، چرا که موفقیت آنها در این مسیر به معنی استقرار ثبات در کنار مرزهای ایران و توسعه بازارهای جدید برای ایران است و برعکس عدم موفقیت آنها یعنی بی‌ثباتی در کنار مرزهای ما.

آیا ترکیه با تشکیل سرزمینی مستقل برای کردها به شکلی که در ذهن کردهای عراق است، موافقت خواهد کرد؟

موضع رسمی ترکیه حمایت از تمامیت ارضی و قانون اساسی عراق است.

‌ ترک‌ها سودای احیای قدرت سیاسی خود در منطقه را در سر دارند. برخی از رویاهای عثمانی‌گونه ترک‌ها در منطقه سخن می‌گویند. برای ترکیه در آینده کوتاه و درازمدت منطقه چه جایگاهی قایل هستید؟

اول برداشت مردم ترکیه از دوره عثمانی را باید تبیین کرد. بعد هم دوستان ترک ما امروز از ترکیه قدیم و ترکیه نوین دم می‌زنند. باید دید چه ضرورتی ایجاب می‌کند که از ترکیه قدیم با هر مختصاتی به ترکیه نوین چشم دوخت. اگر شاخص‌های ترکیه قدیم از منظر دوستان ترکیه معلوم شود آنگاه به نظر می‌رسد که بتوان دقیق‌تر تحلیل کرد. توسل کشورها به هویت، سوابق و میراثی که از منظر خودشان افتخارآمیز است امری طبیعی است.

رابطه میان آنکارا – تل آویو در چند سال حصر غزه با تنش‌های مداومی همراه بوده است. فکر می‌کنید با توجه به بروز اختلاف میان ترکیه با سوریه و عراق، ترک‌ها به سمت اسراییل برای عادی‌سازی بیشتر روابط حرکت کنند؟

ترکیه شروطی برای عادی‌سازی رابطه با رژیم صهیونیستی گذاشته است که نشان می‌دهد اصل عادی‌سازی مناسبات از نظر آنها یک تابو نیست. اما به نظرم سوریه و عراق نیست که بر تصمیم ترکیه در این مسیر تاثیر خواهد گذاشت بلکه انسجام داخلی و درک ترکیه از موقعیت منطقه‌یی خود در این زمینه حایز اهمیت خواهد بود.

اردوغان در نخستین سخنرانی خود پس از مراسم تحلیف بار دیگر بر تمایل کشورش برای الحاق به اتحادیه اروپا سخن گفت. فکر می‌کنید با توجه به معادلات سیاسی جدید شکل گرفته در منطقه در سایه تحولات سیاسی، چنین پیوندی میان قاره سبز و ترکیه محتمل باشد؟

این موضوع از جهات مختلف همواره در دستور کار سیاست خارجی ترکیه بوده است. وزیر خارجه کنونی ترکیه قبلا وزیر امور اتحادیه اروپا بوده است یعنی دولت ترکیه از قبل از الحاق یک وزارتخانه به این منظور دارد. به نظرم روند الحاق بسته به عمق راهبردی ترکیه در محیط پیرامونی مرتبا چک و تنظیم می‌شود.

‌ در سیاست خارجی ترکیه بحث لاییسیته ساختاری پررنگ است یا اسلام‌گرایی؟ اگر اسلام گرایی را مد نظر قرار دهیم چگونه رابطه با اسراییل و ناتو را توجیه می‌کنیم؟ اگر لاییسیته مد نظر باشد چگونه می‌توان حمایت ترکیه از جریان اخوان در مصر را توجیه کرد؟

در دولت حزب عدالت و توسعه صحبت از تعدیل مناسبات دین و دولت در قالب دمکراتیزاسیون است. یعنی این اعتقاد وجود دارد که سکولاریسم از چهارچوب مقرر خود فراتر رفته و حالا عده‌یی آمده‌اند شرایط را به حالت عادی برمی‌گردانند. در این قالب که قالبی عمل‌گرایانه است همه موارد فوق جای خود را پیدا می‌کنند اما مشکل مطالبات مردمی در فضای دمکراتیک است. مهم تعریف حد اعتدال است.

رابطه ترکیه با عربستان را با توجه به بحران‌های سیاسی در مصر و سوریه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دو کشور در مصر اختلاف در نگاه سیاسی دارند و در سوریه اشتراک منافع در مخالفت با بشار اسد. این رابطه را از دو منظر باید بررسی کرد؛ اول منظر ترکیه که شاخص‌های آن را شما هم گفتید اما از منظر عربستان سعودی هم باید مورد توجه قرار بگیرد. مناسبات ترکیه با عراق و رابطه این کشور با ایران کم‌اهمیت‌تر از تاثیر عناصر سوریه و مصر نیست.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *