کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

در حاشیه بومی سازی علوم انسانی؛

تبعیض آشکار بین دانشجویان علوم انسانی و دیگر رشته‌ها بویژه تجربی

3 شهريور 1393 ساعت 11:02

اگر ما دانشمندان علوم انسانی و خبرگان این رشته که با اسلام در نظر و عمل مأنوس باشند را نداشته باشیم، چگونه می توان این دانشمندان را از بیرون به کشور آورد؟ آیا خارجیان می توانند دغدغه های اسلامی را درک و در جهت اهداف نظام اسلامی حرکت کنند؟


سرویس فرهنگی جهان نیوز- محسن سلگی:  دانش آموزان رشته تجربی می توانند با رتبه ۲۰۰۰ در رشته پزشکی غیر از پایتخت قبول شده و پس از طی ۵ تا ۷ سال مفتخر به دریافت عنوان دکتر شوند، اما از آن سو دانش آموز علوم انسانی حتی با رتبه یک باید سر کلاس لیسانس بنشیند و پس از ۴ سال دوباره خود را برای امتحان ارشد آماده کند در صورت قبولی،‌ پس بعد از اخذ مدرک کارشناسی ارشد مجدداً کنکوری دیگر را از سر بگذارند تا بتواند با طی حداقل ۴ سال دیگر تحصیلی عنوان دکتری را به دست آورد (گرچه دکترای عمومی معادل کارشناسی ارشد سایر رشته ها است).

این همه مرارت، ظلمی است که نه تنها نصیب رشته های انسانی می شود که مبتلابه سایر رشته ها در گروههای تجربی و خصوصاً فنی و حرفه ای است که اینها حتی یک بار مقطع کاردانی را نیز تجربه می کنند. البته امکان ادامه تحصیل در دکتری پیوسته برای رشته های غیر پزشکی وجود دارد، منتها با شرایط اسفناکی که ذیلاً بدان می پردازیم.

با رجوع به معاونت آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (استعدادهای درخشان) می توان بخشی را تحت عنوان «آیین نامه دوره دکتری پیوسته در رشته های خاص برای استعداد درخشان»  دید که مربوط به به پذیرش دکترای پیوسته است. اما با کمال تأسف صفحه اول این آیین نامه موجود نیست و در بخش مربوطه غایب است!

آیین نامه اشاره ای هم به رتبه های برتر نکرده و تنها به برگزیدگان جشنواره ای خوارزمی (آن هم به شرط داشتن رتبه در آزمون کارشناسی) اشاره رفته است و فقط این افراد می توانند در رشته مورد نظر به طور پیوسته تا دکتری ادامة تحصیل دهند!

واضح است به ندرت کسانی که برای اختراعات وقت صرف می کنند قادر به کسب رتبه برتر می شوند و از آن سو نیز رتبه های برتر زمان خویش را عمدتاً مصروف مطالعه می کنند و به دشواری زمانی برای اختراع پیدا می کنند! این گونه قوانین ظلمی است آشکار علیه کسانی که شایسته اند به طور پیوسته تا دکتری ادامه تحصیل بدهند و علی الخصوص نسبت به دانش آموزان علوم انسانی که از دارا شدن افتخار و امکان افتخار آفرینی و برگزیده شدن در جشنواره خوارزمی محرومند، چراکه جشنواره خوارزمی تنها شامل اختراعات و رشته های فنی می شود و اختراع هم که علی الاصول مربوط به رشته های غیر انسانی است!

زمان پهلوی که نیروی متخصص رشته های پزشکی و فنی کمبود داشتیم از خارج وارد می کردیم. حال باید این پرسش را درافکند که آیا اگر ما دانشمندان علوم انسانی و خبرگان این رشته که با اسلام در نظر و عمل مأنوس باشند را نداشته باشیم، چگونه می توان این دانشمندان را از بیرون به کشور آورد؟ آیا خارجیان می توانند دغدغه های اسلامی را درک و در جهت اهداف نظام اسلامی حرکت کنند؟ پاسخ بی تردید منفی خواهد بود.

در قرن بیستم در سپهر اندیشگی و در نظر برخی عالمان غربی اهمیّت علوم انسانی بیش از علوم طبیعی شد. ویکو، فیلسوف و مورخ ایتالیایی اظهار داشت که «انسان تنها قادر به شناختن چیزی است که خود آفریند».

از این رو، علوم انسانی به مثابه آن چه انسان خلق می کند یا خلاقیّت او در این زمینه بیش از سایر علوم خصوصاً علوم طبیعی است، در قرن بیستم و سپس بیست و یکم بیش از هر زمانی در غرب مورد توجه قرار گرفته است، اما کماکان این توجه، توجهی ضعیف و در مقایسه با علوم تکنیکی، به مراتب در مرتبه ای نازل تر است. مضافاً این که این توجه تنها در عرصه اندیشگی امکان حضور یافته و روح عمومی فرهنگ و منش علمی و سبک زندگی غربی فارغ از ماجرای توجه به علوم فرهنگی و به طور کلی نیازهای فرهنگی – روحی انسان است.

به درستی گفته شده است در مبارزه با بغاوت و کبریاطلبی غربی نمی توان هدف تهاجم خویش را تکنولوژی غربی دانست، بلکه باید متوجه مبارزه با علوم انسانی غربی بود که غرب از طریق آن به تخمیر اذهان می پردازد. این مضمون بیش از هر جا در مکتب فرانکفورت دیده می شود که البته مجال پرداختن بدان این مقال نیست.

از اهمیّت علوم انسانی هرچه بگوییم کم است و از بی اهمیتی آن در نزد برخی متولیان نیز هر چه بگوییم کم. این گونه نمی توان علوم انسانی را اسلامی کرد. وقتی در دانشجویان علوم انسانی انگیزه قوی وجود نداشته باشد و آن گاه که با دانشجویی لَخت مواجه ایم با علمی عریان، فقیر و لُخت نیز متعاقباً ملاقات خواهیم داشت. قطعا با دانشجویان بی انگیزه نمی توان به سمت اسلامی کردن علوم و همچنین دانشگاه ها پیش رفت.

اسلامی سازی علوم انسانی مردان و زنانی فرهیخته، استوار و مصمم می خواهد و از آن سو امکانات تحقیقاتی و... که باید توسط مدیرانی جسور، کارآمد و عاقل تمهید و تدارک شود. با علوم انسانی فقیر و خصوصاً مظلوم نمی توان به جایی راه برد. علوم انسانی و دانشجوی علوم انسانی در سرگردانی به سر می برد و هر روز اقبال به علوم انسانی و توجه مسئولین به آن کمتر می شود و در این میان هشدار رهبر معظم انقلاب اسلامی شنیده می شود اما عده ای حتی با این بانگ رسا نیز از خواب گران بر نمی خیزند.

ایشان به نیکویی به ضعف فرهنگی و علوم انسانی در غرب تأکید دارند و این امر که غرب برخلاف پیشرفت در حوزه سخت افزاری و تکنولوژیکی در عرصه و ساحت نرم افزاری یا همان انسانی - فرهنگی دچار عقب ماندگی و از این حیث در وضعیتی نامتوازن به سر می برد. در واقع توجه رهبر انقلاب به سقوطی تدریجی است که به سبب همان عدم توازن گریبانگیر غرب شده است.

تمدن غرب در دوره یونان باستان (پساسقراطی) سقوط کرد، چراکه در آن تنها به علوم فرهنگی یا انسانی (مانند فلسفه) توجه جدی می شد و تمدن کنونی غرب نیز با وارونه کردن آن روند، توجه به علوم تکنیکی را مطمح نظر قرار داده است و از این رو همچون یونان باستان راه انحطاط در پیش دارد.

لزوم توجه به علوم انسانی، آن گونه ضرورتی است که تنها از رهگذر پژوهیدن و با داشتن بزرگانی چون علامه جوادی آملی و دیگران فراچنگ نمی آید، بلکه از نظر تدارکات و تمهیدات مدیریتی و عملی - اجرایی نیز مسئولین باید گامهای محکم، معقول، منضبط و البته دوران سازی را بنا بر مدیریتی انقلابی بردارند تا شاهد تحول علوم انسانی- اسلامی باشیم. لذا اصلاح قانون دکتری پیوسته و عادلانه کردن وضعیت دانش آموز و دانشجوی علوم انسانی نسبت به علوم مهندسی و مضافاً علوم پزشکی، آن عمل صالح و بخردانه ای است که آینده را برای بهتر شدن علوم انسانی و به تبع آن فرهنگ اسلامی و پویش جامعه اسلامی فراهم و فرارو خواهد نمود.


کد مطلب: 376707

آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/analysis/376707/تبعیض-آشکار-بین-دانشجویان-علوم-انسانی-دیگر-رشته-ها-بویژه-تجربی

جهان نيوز
  https://www.jahannews.com