يکشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 28 Apr 2024
 
۱۱
۲۰
غرامات ما و خسارات شما؛

از قحطی در ایران تا تابلوی نقاشی سفارت

يکشنبه ۸ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۳۷
کد مطلب: 367691
حالا شنیده می‎شود که دولت فخیمه! بریتانیا بنا دارد تا خسارت تابلو‎های سفارت خویش را از ایران بگیرد. حرفی نیست. اما خسارت و غرامت کشته شدن نزدیک به نیمی از مردم کشور عزیزمان را چه‎کسی پرداخت خواهد کرد؟
از قحطی در ایران تا تابلوی نقاشی سفارت
گروه سیاسی جهان نيوز - سعید صدرائیان: تـاریــخ روابــط خارجی ایران با دیگـر کشـــور‎ها شاهــد فـــراز و نشیــب‎‎هــــای فراوانی بوده و این روابـــط تاثیرات فراوانـــی را بــر اوضاع و احوال ایران داشته است.

شاید اغراق نباشد اگر بگوییم نقش و جایگاه انگلستان در تاریخ روابط خارجی ایران قابل قیاس با دیگر دولت‎‎ها نیست و تاثیر دخالت‎‎های این دولت در اوضاع داخلی و روابط خارجی کشورمان به‎ویژه در دو سده اخیر به میزانی گسترده است که میتوان از آن به‎عنوان پارامتری تاثیرگذار و بی‎رقیب در این حوزه نام برد؛ پارامتری که از دوران پس از جنگ جهانی اول، رقیب و در عین حال دوستی به نام ایالات متحده آمریکا را گاهی در کنار خود و گاهی در برابر خود احساس کرد.

سرآغاز روابط تاریخی ایران و انگلستان را می‎توان از نیمه دوم قرن سیزدهم میلادی، مطابق با اواخر قرن هفتم هجری دانست. در زمان حکومت کریم‎خان زند در سال ۱۷۶۳ میلادی، انگلیسی‎‎ها به تاسیس تجارتخانه در بوشهر دست زدند. توسعه فعالیت انگلیسی‎‎ها در بوشهر با مداخلات آن‎‎ها در امور داخلی ایران همراه شد تا آنجا که کریم‎خان زند نسبت به مقاصد آنان بدگمان شد و در سال ۱۷۶۹ دستور تعطیلی نمایندگی تجاری انگلیس در بوشهر و اخراج اتباع انگلیسی را صادر کرد.

با مرگ کریم‎خان زند در سال ۱۷۷۹ انگلیسی‎‎ها مجددا دست به فعالیت‎‎هایی برای تجدید نفوذ خود در ایران زدند و سرانجام در سال ۱۷۸۸ با دریافت فرمانی از جعفرخان زند، یکی از جانشینان کریم‎خان، قسمت اعظم امتیازاتی را که از دست داده بودند مجددا به دست آوردند. روابط ایران با انگلستان به‎ویژه در حوزه اقتصادی از سده‎‎های گذشته همواره برقرار بوده است و همانگونه که شرح آن رفت، این دولت در روابط اقتصادی و تجاری نیز مانند روابط سیاسی به‎دنبال استثمار دیگر کشور‎ها از جمله ایران بوده است. در حوزه سیاسی سرآغاز روابط دولت ایران با دولت انگلستان را باید مصادف با روی کار آمدن سلسله قاجار به‎ویژه در دوران پس از حکومت آغامحمدخان قاجار و روی کار آمدن شاهان بی‎کفایتی نظیر فتحعلی شاه دانست.

با مرگ آغامحمدخان و آغاز حکومت ۳۶ساله فتحعلی شاه، نفوذ انگلیسی‎ها در ایران رشد فزاینده‎ای یافت. انگلیسی‎‎ها در این دوره به علت افزایش منافع خود در هند و توسعه قلمروی نفوذشان در افغانستان، بیش از پیش متوجه ایران شدند. در سال ۱۸۰۰ میلادی روابط رسمی سیاسی بین ایران و انگلستان با انتخاب سفیر از سوی انگلستان شکل گرفت. این رابطه هیچ‎گاه مورد اطمینان و قبول ایرانیان قرار نگرفت و همواره نوعی بدبینی از سوی ایرانیان نسبت به سوء رفتار‎های انگلیسی‎‎ها وجود داشته است. این واژه در ایران، معنی و مفهوم گسترده‎ای دارد و ده‎‎ها کتاب تاریخی، تحقیقی و حتی طنز و داستان که درباره مداخلات انگلیس در ایران نوشته شده، خود مبین این واقعیت است که مردم ایران تا چه اندازه نسبت به سیاست انگلیس در این کشور بدبین و هراسان هستند و چرا در هر کاری دست انگلیسی‎‎ها را می‎بینند.

این سخنان ادعای ایرانیان نیست، بلکه با طول و تفصیل فراوان در کتاب‎‎های تالیف شده توسط دولتمردان بریتانیایی هم آمده است. نمونه مشهور آن، کتاب «دو قرن نیرنگ: داستان تلخ سیاست استعماری انگلیس در ایران» نوشته سِر دنیس رایت است. یکی از دخالت‎های صورت گرفته از جانب انگلیس در مسائل ایران، به جنگ ایران و روس و نتایج ننگین و خفت بار این دو جنگ که در قالب دو معاهده گلستان و ترکمنچای متجلی گشته است، باز میگردد. بریتانیا با ‎استفاده از بی‎کفایتی پادشاهان قاجار در برخورد با مخالفان داخلی و جنگ با روس‎ها، بر نفوذ خود در ایران افزود. در این دوره عهدنامه‎‎های ننگینی بسته شد که در تمام این عهدنامه‎ها حقوق ملت ایران به‎طور کامل پایمال شده است. دولت بریتانیا علاوه بر تحمیل قرارداد‎های کاملا یکطرفه ضد ‎منافع ملت ایران، در انعقاد دیگر معاهدات ننگین نظیر گلستان و ترکمنچای که از جانب دولت‎های دیگر به ایران تحمیل می‎شد نیز نقش اساسی داشت.

براساس آمارها، ایران در سال ۱۲۹۳ جمعیتی در حدود ۲۰ میلیون نفر داشته که در سال ۱۲۹۸ به ۱۱ میلیون نفر رسیده است. جمعیت ایران ۳۶ سال بعد، دوباره به ۲۰ میلیون نفر رسید. یعنی تقریبا نیمی از کل مردم کشور در رابطه با جنگ جهانی اول درگذشتند. در آن سال‎ها، انگلستان از جنوب، دولت عثمانی از غرب و روسیه از شمال، ایران را به تصرف در آوردند و حکومت وقت که کمترین توانی برای مقاومت در برابر این سیل بنیانکن دشمنان نداشت فقط نظاره‎گر بود. در همان زمان عثمانی‎ها هم به مرز فروپاشی رسیده بودند. جنگ جهانی اول که از حیث گستردگی ابعاد شگفت‎آوری دارد، باعث نابودی چهار امپراتوری بزرگ و قدرتمند اروپا یعنی: امپراتوری اتریش، روسیه، پروس و عثمانی شد.

بنابراین استعمار پیر تنها بازیگردان عرصه سیاست ایران شد و با خرید گسترده غلات و جلوگیری از واردات کالا به ایران و اجازه ندادن برای ورود کمک‎های دولت آمریکا به ایران، باعث ایجاد نایابی مواد غذایی در کشور شد. داناهو، افسر شناخته شده اطلاعات نظامی انگلستان و نماینده سیاسی آن دولت در غرب ایران در سال‎های ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹، درباره قحطی در غرب ایران این‎گونه می‎نویسد: «اجساد چروکیده زنان و مردان پشته شده و در معابر عمومی افتاده‎اند. در میان انگشتان چروکیده آنان هم‎چنان مشتی علف که از کنار جاده کنده‎اند یا ریشه‎‎هایی که از مزارع درآورده‎اند به چشم می‎خورد؛ با این علف‎ها می‎خواستند رنج ناشی از قحطی و مرگ را تاب بیاورند. در جایی دیگر پابرهنه‎ای با چشمان گود افتاده که دیگر شباهت چندانی به انسان نداشت، چهار دست و پا روی جاده جلوی خودرویی که نزدیک می‎شد می‎خزید و درحالی‎که نای حرف زدن نداشت، با اشاراتی برای لقمه نانی التماس می‎کرد».

در آن سال‎ها، علف و ریشه گیاه را مانند نان و گوشت معامله می‎کردند. در هر گوشه و کنار، اجساد مردگان بی‎کس و کار پراکنده بود. بعد از مدتی مردم به خوردن گوشت مردگان روی آوردند. نکته جالب توجه آن است که بعد‎ها به هیچ عنوان از این نسلکشی و توحش انگلیسی‎ها نامی به میان نیامده و هرگز کسی عنوان نکرد که هیچ کشوری به اندازه ایران از جنگ جهانی اول آسیب ندیده است؛ جنگی که ایران در آن بی‎طرف اعلام شده بود. عجیب نیست که اتفاقی که فقط ۹۰ سال قبل در کشورمان روی داده، به این اندازه برای ما ناشناخته و مجهول باقی مانده است؟ حالا شنیده می‎شود که دولت فخیمه! بریتانیا بنا دارد تا خسارت تابلو‎های سفارت خویش را از ایران بگیرد. حرفی نیست. اما خسارت و غرامت کشته شدن نزدیک به نیمی از مردم کشور عزیزمان را چه‎کسی پرداخت خواهد کرد؟

کودتای ۲۸ مرداد یکی از حوادث سرنوشت‎ساز در تاریخ معاصر ایران بود که در دوازدهمین سال حکومت پهلوی دوم بهوقوع پیوست و سبب تثبیت حاکمیت او تا ربع قرن دیگر شد. ماجرا از این قرار بود که پس از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در ایران، دکتر مصدق به نخست‎وزیری رسید. او برنامه خود را اجرای این قانون و نیز اصلاح قانون انتخابات اعلام کرد. مذاکرات با شرکت نفت ایران و انگلیس شروع شد. شرکت نفت آماده پذیرش ملی شدن نفت ایران نبود و هم‎چنان بر ادامه قرارداد ۱۹۳۳ اصرار داشت.

دکتر مصدق از شرکت نفت ایران و انگلیس خلع ید کرد و کار‎شناسان و مدیران این شرکت ناچار ترک ایران شدند. دولت بریتانیا از ایران به شورای امنیت شکایت کرد. شورا رسیدگی به این شکایت را به دیوان بین‎المللی لاهه ارجاع داد. دکتر مصدق دادگاه بین‎المللی را برای رسیدگی به این مسئله که امری مربوط به حق حاکمیت ایران بود، صالح ندانست. دیوان نیز بالاخره به عدم صلاحیت خود رای داد. بدین ترتیب بریتانیا و شرکت نفت نتوانستند از مجرا‎های قانونی بین‎المللی با ملی شدن نفت ایران مقابله کنند.

همانطور که بعد‎ها در اسناد سازمان جاسوسی آمریکا منتشر شد، طرح کودتا که به نام رمز «آژاکس» خوانده شد، پس از انتخاب چرچیل به نخست‎وزیری انگلیس در مهر ۱۳۳۱، تهیه شد و انتخاب آیزنهاور به ریاست‎جمهوری آمریکا در آبان‎‎ماه همان سال، به پیشبرد این طرح در ایران کمک شایانی کرد. این طرح مشترک با کمک عواملی در داخل ایران از جمله برادران رشیدیان، ذوالفقاری‎‎ها و دیگر جریان‎‎های وابسته به انگلیس و آمریکا که از مرتبطین فعال دربار محمد‎رضا پهلوی بودند، به اجرا گذاشته شد.

نکته جالب این است که در بسیاری از اسناد تلاش شده تا این کودتا را به‎عنوان یک کودتای آمریکایی مطرح کنند و نقش انگلستان را در انجام آن کمرنگ جلوه دهند. با اوج گرفتن قیام‎‎های مردمی ایران در سال‎‎های ۱۹۷۹‎ـ‎۱۹۷۸، سی‎آی‎ای مجوز انتشار خاطرات کرمیت روزولت را صادر کرد. او یکی از معماران کودتای سال ۱۹۵۳ علیه نخست‎وزیر ملی‎گرا، محمد مصدق بود.

طبق اسنادی که بهتازگی توسط آرشیو امنیت ملی منتشر شده‎اند، سی‎آی‎ای در ابتدا با انتشار خاطرات به‎دلیل افشای تعداد زیادی از اسرار محرمانه مخالفت می‎کرد، اما روزولت موافقت کرد تا در بخش‎‎هایی که به دخالت سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا ‎(ام‎آی‎۶) مربوط می‎شد، تغییراتی دهد؛ بیش از ۱۵۰ تغییر در کتاب حاصل شد که در حقیقت آن را به نوعی کتاب داستانی تبدیل می‎کرد. اسناد مربوط به درگیری‎‎های داخلی سی‎آی‎ای بر سر کتاب روزولت، «ضد کودتا: تلاش برای کنترل ایران» (مک گراهیل، ۱۹۷۹) براساس قانون آزادی اطلاعات و به درخواست فیصل ای. قریشی منتشر شدند و برای نخستین‎بار در آرشیو امنیت ملی در دسترس قرار گرفتند. ولی هیچ سندی مبنی بر واکنش بریتیشپترولیوم هنگامی که از شرکت اسبق یعنی کمپانی نفت ایران‎ـ‎انگلیس ـبه دروغـ به‎عنوان یکی از محرکین این کودتا در کتاب «ضد کودتا» نام برده شد، در میان این اسناد یافت نمی‎شود. در حقیقت طرح اصلی کودتا توسط‎ ام‎آی۶ ریخته شد.

کمپانی‎‎های نفتی تهدید به طرح شکایت کردند و انتشارات مک گراهیل مجبور شد تا تمامی ۷۵۰۰ نسخه چاپ شده از کتاب را در سال ۱۹۷۹ جمع‎آوری کند. ۴۰۰ نسخه از کتاب به دست منتقدین و کتاب‎فروشی‎‎ها رسیده بود ولی اکثر آن‎‎ها بازگردانده شدند. در نهایت نسخه تصحیحشده کتاب در آگوست سال ۱۹۸۰ (با حفظ تاریخ ۱۹۷۹ برای اخذ کپی‎رایت) وارد بازار شد. علی‎رغم اینکه پنهان کردن نقش ‎ام‎آی‎۶ در کودتا دلیل اصلی سانسور این کتاب در چاپ اول بود، در این نسخه «سرویس اطلاعاتی بریتانیا» به‎عنوان یکی از طراحان کلیدی کودتا بار دیگر جایگزین «شرکت نفتی ایرانـ‎انگلیس» شد. سرویس‎‎های اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا همواره تاکید داشتند که اذعان به نقش لندن در این کودتا، اقدامی علیه امنیت ملی هر دو کشور به‎شمار می‎رود. با وجود این، تغییرات مذکور در کتاب اعمال شدند ولی هیچ‎گاه توضیح رسمی درباره این تصمیم ارائه نشد.

پناه دادن به سلمان رشدی از دیگر صفحات ننگین استعمار پیر است. پس از اعلام فتوای ارتداد او از سوی حضرت امام، آیت‎الله سیدعلی خامنه‎ای، رئیس‎جمهور وقت در خطبه‎‎های نماز جمعه روز ۲۸ بهمن، بر یکسان بودن دیدگاه دولت ایران با فتوای امام خمینی (ره) تاکید کرد و در ادامه انگلیس را به‎خاطر صدور اجازه نشر کتاب مورد انتقاد قرار داد و گفت: «انگلیس باید به مسلمانان توضیح دهد که چرا به یکی از اتباع خود اجازه چنین کاری را داده است». این موضع‎گیری‎‎های صریح نقطه شروع عکس‎العمل‎‎های رسمی دولت‎‎ها در فضای بین‎المللی نسبت به انتشار این کتاب شد. با اعلام قطع روابط دیپلماتیک تهران‎ـ‎لندن از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران، این‎بار مسلمانان بریتانیا در حمایت از حکم امام و مخالفت با انتشار این کتاب به خیابان‎‎ها ریختند و با آتش زدن آدمک‎‎های سلمان رشدی، خواستار جلوگیری دولت از نشر این کتاب و قطع روابط کشور‎های اسلامی با لندن شدند. شرایط به‎گونه‎ای پیش رفت که اسکاتلند یارد مجبور شد برای حفظ جان سلمان رشدی، از مسلمانان این کشور تعهد بگیرد که از واجب‎القتل بودن این نویسنده حمایت نمی‎کنند.

حمایت از صدام در طول جنگ تحمیلی، همراهی با سیاست‎‎های خصمانه آمریکا در تحریم ایران، حمایت از فتنه ۷۸ و ۸۸ و بسیاری از اتفاقات دیگر، تنها صفحات کوچکی در کتاب قطور دشمنی انگلستان با ایران است. حال این اتفاقات را مقایسه کنید با یک اقدام احساسی و هیجانی از سوی جمعی از دانشجویان در پی حرکتی صحیح و تجمع در مقابل سفارتخانه بریتانیا. آنچه مسلم است، اقدام دانشجویان در تصرف سفارت بریتانیا وجهی ندارد و قطعا نادرست است. اما در کنار آن باید به این موضوع نیز توجه کرد که این اقدام احساسی و هیجانی قابل مقایسه با اقدامات کینه توزانه و استعماری انگلستان نیست.

منبع: پنجره
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
این دولت ناتوانتر تر از اونیه که این چیزها رو درک کنه
ایرانی همچو ارش
Iran, Islamic Republic of
من که نمیدونم این رابطه با انگلیس به چه درد مردم خورده و میخوره،بر فرض که خوب باشه ضرر این روباهان از سودشون بیشتره،این رابطه فقط به درد بعضی اقایان و اقازاده هاشون میخوره،انشاالله همین بلا سر انگلیسیا بیاد.
Netherlands
این موش اگر برگردد خانه خراب دنیا و اخرتمان می کند
javid
هیچ‌کدام از اینها دلیلی بر اشغال سفارت انگلیس توسط اوباش در سال گذشته نمیشود.
Netherlands
بنده بعنوان یک ایرانی مسلمان این باز پس گیری ( و نه اشغال ) و اخراج را تائید می کنم و برای نصرت آن مردان و زنانی که این بت را شکستند دعا
یا علی مددی
اوباش؟؟؟؟!!!
میفهمی چی میگی؟
از نظر ژیان همه تندرو هستن...
ىكى از بستگان ما كه بسيار پير و اصالتا اهل كازرون است نقل ميكند كه درجنگ جهاني اول ارتش انگليس تمامي غله موجود در شهر راخريد وبعد بيرون دروازه تل انبار كرد وآتش زد و بعد مانع حركت آذوغه خريداري شده توسط تجار از ناحيه پنجاب به ايران شد تا انتقام شكستهاي خود در جنگ ايران وانگليس را بگيرد
اما چرا همچون جايهاي ديگر گندم خريداري شده را در دريا نريخت يا دور از چشم مردم نابود نكردبلكه جلوي چشم مردم آتش زد اين بخاطر شكست تحقير آميزي بود كه از تفنگچيهاي كازروني در كتل پيرزن خورده بود كه تفنگچيهاي كازرون همه قشون انگليس را قتل عام كرده ويكنفر را باقي گذاشتند تا خبر شكست را به بوشهر برساند
Netherlands
مرگ بر انگلیس
ینی فک نکنم در جغرافیای جهان کشوری خبیث تر و پلیدتر و پست تر و منفور تر از این انگلیس ملعون وجود داشته باشه... مرگ بر این روباه پیر...
مودی
Iran, Islamic Republic of
این چندمین بار است که در خصوص نسل کشی وحشتناک در جنگ اول در ایران که نتیجه مستقیماقدامات انگلیسی ها در ایران بود در سایت های مختلف بحث میشود البته فقط سایت های منتسب به اصولگرایان ... در اصل قضیه قحطی و مرگ و میر شدید مردم کشورمان در آن زمان بحثی نیست اما گویا در خصوص منشا آن بحثهایی وجود دارد. چه اراده ای وجود دارد که چنین تلفات سنگینی در یک کشور چنین نادیده انگاشته میشودحتی توسط مردم و خواص همان کشور.... چرا این موضوع به عنوان یک واقعه تاریخی در محافل و مجامع جهانی مطرح و اثبات نمیشود تا به عنوان یک موضوع اثبات شده در تقویم جهانی قرار گیرد؟!!!
Netherlands
عزیزم: در اشغال انگل لیس از جنوب و روس از شمال این کشور بی طرف که شکی نیست؟
سرباز حضرت مهدی
Iran, Islamic Republic of
اون موقعی که یه مشت آدم مثل راه زن ها حمله ور می شدند بهاونجا باید فکر این روز رو هم می کردند ، حالا همون آدم ها رو جمعشون کنن ازشون خسارت بگیرن...
حسین
Netherlands
برادرانی که منفی داده اند خواهشا برای روشن شده این حقیر توضیح بدهند با چه قسمتی مخالف اند؟
یا حق
ایرانی همچو ارش
Iran, Islamic Republic of
منفی دادم چون از نوشته ایشون اینطور برمیاد که به ماها که رفتیم جوابه یه گوشه خیلی کوچیکه غارت انگلیسو دادیم دارن میگن راهزن،یا علی.
Netherlands
اگر برگردند ممکن است این بار مردم سقف سفارت را بر سرشان خراب کنند به سفارت فرانسه هم هشدار می دهیم خودش زودتر جمع کند برود چون از زمانی که در این سفارت به یک خواننده ی همکار بهائیت و حام هم جنس بازان جایزه شوالیه داده شده مردم به شدت خشمگین هستند
موافقم...
ساداتی فرد
به نظر من اشغال سفارت امری غیر منطقی بود و با هیچ سریشی هم درست شدنی نیست. بعضی از اشغالگران هم عذر خواهی کردند و گفتند گول خورده اند اما این موضوع نمی تواند جبران پرداخت خسارتها به سفارت و به منافع ملی و حیثیت کشور را بکند.
من تو یه سایت خارجی یه سری عکسهای قدیمی از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم دیدم که اسفناک بود.این عکسها متعلق به یک عکاس بود که همراه نظامیان انگلیسی وارد ایران شده بود و عکاسی کرده بود.تو یکی ازاون عکسها نظامیهای انگلیسی با اون شلوارهای کوتاه مسخره شون ، بالای یه کوه بلند ومرتفع کشورمون ایستاده بودن و داشتن به دشت زیرپاشون نگاه میکردن.واقعا وحشتناک بود.از دیدن این عکس حالم بد شد.اینکه چطور یک ارتش بیگانه براحتی تو خاک ما راه بره و کشورمون رو دید بزنه.انگار داشتن تو هاید پارک لندن راه میرفتن.تو گذشته ما خیلی بدبختی و ذلت بوده نباید اجازه بدیم دوباره تکرار بشه. ما به شهیدامون خیلی مدیونیم.
جهان نیوز لطفا جستجو کن واین جور عکسها رو بذار تا همه ببینن انگلیسیها با ما چکار کردن.نمیدونم اون عکسها روکجا گذاشتم وگرنه برات میفرستادم.
عباس
Iran, Islamic Republic of
ایران بایدغرامت دهدزیراخلاف کرده.
سئا
Iran, Islamic Republic of
جهان جان، اين طور كه از نظرات بر مي آيد تعداد خوانندگان جاسوس و انگليسيه اين خبر از تعداد خوانندگان ايرانيش بيشتره.
انگليس كثيفه ، لعينه، و مرگ حقشه. خدايا خودت حق مردم مظلوم كشور مون رو از اين كشور لعين بگير.