سرویس سیاسی جهان نیوز - علی رجبی: یکی از مواردی که همیشه در دستور کار روزنامه های زنجیره ای و وابستگان اصلاح طلب آنها بوده و البته مورد انتقاد همگان نیز هست، رفتارهای قبیلهای و ماکیاولیستی است.
هنوز چند روزی از هجمههای بی محابای نشریات اصلاحطلب به شهردار تهران در ماجرای حادثه ناگوار خیابان جمهوری نگذشته است. همجههایی که ضرب المثل معروف «گنه کرد در بلخ آهنگری؛ به شوشتر زدند گردن مسگری» به یاد میآورد.
روزنامههای زنجیرهای در آن دوره به جای منتظر ماندن برای نتیجه پرونده تحقیق و تفحص، با شدت خواستار استعفای شهردار تهران بودند؛ حتی روزنامه اعتماد به عنوان یکی از میدان داران اصلی این عملیات روانی، اقدام به مصاحبه با خانواده دو نفر کشته شده حادثه نمود.
مقایسه این رفتار قبیله گرایانه آنها با آنچه در حادثه دردناک کشته شدن ۱۸نفر در سانحه جاده هراز و آتش سوزی اتوبوس اسکانیا و... روی داد، نشان از روحیه ماکیاولیستی اصلاحطلبان در عرصه رسانه و خبر دارد.
یک شبیهسازی تاریخی
فرض کنید در روزی که رئیس جمهور سابق محمود احمدینژاد، به صورت سرزده به یکی از وزراتخانهها میرفت، فردی پیدا میشد و خودش را در مقابل ساختمان وزراتخانه آتش میزد!
بیایید یک لحظه به روزهای دولت قبل برگردیم و تیترهای روزنامه های زنجیرهای به این اتفاق احتمالی را تصور کنیم.
* خودسوزی به خاطر فقر / دولت تا کی هدفمندی را ادامه میدهد؟
* فشار هدفمندی یارانهها، مردی را به خودسوزی کشاند
* جان مردم زیر چرخ ناکارآمد مدیریت اصولگرایان
* خودسوزی یک شهروند روبهروی وزارت نفت/ رئیسجمهور پاسخگو باشد
* و...
از گذشته به حال بیاییم و به واکنش همین روزنامهها به خودکشی یک شهروند ایرانی که احتمالا فشار هدفمندی او را به اینجا رسانده بود که بیاید و جلوی وزارت نفت خودسوزی کند بیاندازیم؛ خودسوزی دلخراش کارمند شرکت نفت در حراست وزارت نفت و مرگ او در اثر این حادثه؛ اتفاقی که کمترین توجه نشریات زنجیره ای را در پی نداشت!
اینجاست که سوالها پشت سر هم به ذهن میرسد که آیا احیانا این سکوت حاکی از انصاف و اعتدال و خصوصا انتقادی بودن آنان در شیوه کاریشان است یا نه!
چرا هرگز مصاحبه ای از سوی این نشریات با خانواده و نزدیکان قربانی حادثه نشد؟
و چرا هیچ اصلاحطلبی خواهان استعفای رئیس جمهور، شخص وزیر و مسؤولان امر و مجازات هر کس که ردی از او در این ماجرا بود، نشد؟
و چرا هیچ روزنامه اصلاحطلبی نگفت که آن فرد کشته شده کسی است که تنها خواهان یک ملاقات ساده با رئیس جمهور یا وزیر کشورش بوده و در این راه با ناکامی مواجه شده بود.
و البته هزاران چرای دیگری که پاسخ مستقلی برای آنها وجود ندارد جز این واقعیت که هدف روزنامههای اصلاحطلب برخلاف ادعای آزاد و مستقل بودن، توجیه بیچون و چرای تمامی رفتارهای همقبیلهای های سیاسی شان است و بس. در این راه هم از هر وسیلهای که به فکرشان برسد استفاده میکنند؛ از بستن چشم بر روی واقعیتها گرفته تا استفاده از پوپولیسم قلمی.