مراسم شب دوم محرم ۱۳۹۲ هیئت میثاق با شهدای دانشگاه امام صادق(ع) با مدیحهسرایی میثم مطیعی، ذاکر جوان اهلبیت(ع) برگزار شد.
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، مراسم شب پنجم محرم ۱۳۹۲ هیئت میثاق با شهدای دانشگاه امام صادق(ع) با مدیحهسرایی میثم مطیعی، ذاکر جوان اهلبیت(ع) برگزار شد. برخی علما و بزرگان بر این نکته تأکید دارند که مقتلخوانی بایستی بر اساس منابع معتبر خوانده شود. به منظور ترویج فرهنگ مقتل خوانی و استناد به منابع معتبر متن مقاتل خوانده شده توسط میثم مطیعی در این جلسه منتشر میشود. در این جلسه همچنین اشعاری قرائت شده است که توسط شاعرانی همچون مهدی سیار برنده کتاب سال جمهوری اسلامی در بخش شعر و میلاد عرفان پور رباعیسرای نامآشنا سروده شده است.
مقتل عبدالله بن حسن مثیر الأحزان ابن نما حلی: ص ٧٣، روضة الواعظین ابن فتّال نیشابوری: ص ٢٠٨ .
ترجمه: سالار شایستگان دیگر توان ایستادن نداشت که از جنگ باز ایستاد….. نداى امام حسین علیه السّلام به آسمان برخاست و سر به جانب آسمان بلند کرد و نیایشگرانه گفت: خدایا، تو خود مىدانى که اینان فرزند دخت فرزانه پیامبرشان را مىکشند….آن تبهکاران سنگدل اندکى درنگ کردند و دگر باره بر آن آموزگار والاییها هجوم بردند. در همان لحظاتى که حسین علیه السّلام بر شهادتگاه، خود با لب تشنه و غرق در خون در انتظار شهادت بود، یادگار ارجمند برادرش، «عبد اللَّه»، فرزند امام حسن که کودکى هوشمند بود، از سراپرده بانوان بیرون آمد و شتابان خود را به عموى گرانمایهاش حسین علیه السّلام رسانید تا عمو را یارى کند.
عمه اش «زینب» خود را به او رساند تا وى را به خیمه ها بازگرداند، امّا او پایدارى کرد و بازنگشت و فریاد بر آورد که: «لا افارق عمّى!» به خداى سوگند از عمویم جدا نخواهم شد و او را تنها نخواهم گذاشت! در این هنگام یکى از تجاوزکاران اموى بنام «بحر بن کعب» به سوى حسین علیه السّلام روى آورد، که «عبد اللَّه» فریاد بر آورد: هان اى پلید زاده! آیا مىخواهى عمویم را به شهادت برسانى؟ آن عنصر پلید نیز شمشیرى بر آن کودک فرود آورد و عبد اللَّه دست خود را سپر ساخت که دستش از بدن جدا شد! او در حالى که دستش تنها به پوست آویزان بود، فریاد بر آورد که: عمو جان مرا دریاب! حسین علیه السّلام او را در آغوش کشید و بر سینه چسباند و فرمود: یادگار برادرم! بر آنچه در راه خدا بر تو فرود آمده است شکیبایى پیشه ساز و آن را به فال نیک بگیر و خیر بدان که خداى پر مهر به زودى تو را بر پدران و نیاکان شایسته کردارت ملحق خواهد ساخت.
و آن گاه «حرمله» گلوى آن کودک محبوب را هدف تیر بیداد خود ساخت و سرش را از پیکرش جدا کرد! حسین علیه السّلام پس از شهادت جانسوز نور چشم برادرش، «عبد اللَّه» در آغوشش، رو به آسمان کرد و گفت: بار خدایا، اگر این بندگان ستمکار و گناه پیشهات را تاکنون از نعمتهایت بهرهور ساختهاى، اینک آنان را تار و مار و مایه عبرت دیگران قرار ده و هرگز از آنان خشنود مباش.
نکته: مقصود از سعید در مصرع: “غبار راه سعیدم مرا بخوان ای یار” سعید بن عبدالله حنفی از شهدای کربلاست که در روز عاشورا مقابل امام علیه السلام ایستاد تا آن حضرت نماز را اقامه نماید و بر اثر اصابت تیرها به شهادت رسید.
زمینه: حالا که من از حرم دورم/ شب پنجم محرم ۹۲/ امیر عباسی
حالا که من از حرم دورم درمونم صبره آخه مجبورم
یه سلام میدم به سوی حرم کربلا آرزو دارم بمیرم با غم کربلا
غم کربلا منو میکشه دل من فقط به حرم خوشه
حسین وای…
هر کی یکبار کربلا رفته بطلب آقا ما رو هر هفته
رزق ما سینهزنا رو از کرامت بده مگه ما گریه نکردیم مادرت شاهده
میشه شاهد کرمت باشم منم این شبا حرمت باشم
غم کربلا منو میکشه دل من فقط به حرم خوشه
واحد (از زبان قبرستان بقیع): مرا میشناسی بقیعم، منم قبله گاه غریبان/ میثم مطیعی شاعر: میلاد عرفانپور