يکشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 5 May 2024
 
۲
۱۷
"مادرانه" می‌توانست حرف برای گفتن داشته باشد

تصویری غیرملموس از روابط خانوادگی/ بوی تند پدرانه در مادرانه

پنجشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۵۵
کد مطلب: 304868
بالا و پایین بسیار قصه تماما فکر و ذهن را از درک عمق ماجرا به سمت پوسته که همان داستان است هدایت می‌کرد. مخاطب و بیننده حالا آنقدر درک و فهمش بالا رفته که از یک سریال تنها داستان سرایی نخواهد تا سرگرم شود.
جهان نيوز - سید یوسف آل‌داود: شروع خوبش را مدیون بازی خوب اردلان است. مهدی سلطانی سروستانی که عضو هیئت علمی دانشگاه بوده و تحصیلات خود در زمینه سینما را در پاریس به پایان برده به خوبی توانست خلا و نقص دیگر نابازیگرها را بگیرد.

با دیدن قسمت‌های ابتدایی سریال مادرانه احساس می‌شد که تفکری در باب شیوه غلط زندگی برخی جوانان و روابط اشتباه میان اعضای یک خانواده به چالش کشیده خواهد شد اما به یکباره شاهد اوج و فرودهایی بودیم که تنها بیننده را سردرگم قصه می‌کرد.

بالا و پایین بسیار قصه تماما فکر و ذهن را از درک عمق ماجرا به سمت پوسته که همان داستان است هدایت می‌کرد. مخاطب و بیننده حالا آنقدر درک و فهمش بالا رفته که از یک سریال تنها داستان سرایی نخواهد تا سرگرم شود.

"مادرانه" به ماننده اسمش تنها قرار بود که یک سرود باشد، سرودی عاشقانه همان طور که در دیالوگ‌های اردلان و مریم در سکانس‌های پایانی اتفاق افتاد. 

اغراق در پافشاری و سیاه نشان دادن یک دختر نسل جدید به گونه‌ای که نویسنده عقل او را گرفته و تنها لج‌بازی را جایش قرار داده تا حماقت‌های مادر اصلی این دختر و پدری که تنها گناهش رفتن به سمت پول‌داری بوده است. اینکه چه طور و چرا پدر به یکباره به اشتباهش پی برد، اینکه بالاخره مادر اصلی داستان کارش به کجا کشید و چگونه درس گرفت، اینکه اصلا جرم اردلان چه بود همگی از جاخالی‌های فیلم‌نامه بود.

افراط و تفریط در سریال آنقدر در ذوق می‌زد که دیالوگ‌های ابتدایی اردلان مخاطب را پس می‌زد. اینکه دائم در حال به رخ کشید مال و اموالش بود و هر چیزی را با "خریدن" می‌خواست درست کند.

از افراط"رها" در بی‌حرمتی و رفتارهای بچه‌گانه که بگذریم تنها راه حل درست شدن این نسل را در ضربه مغزی دیدیم! یعنی همان پاک کردن صورت مساله به راحتی هر چه تمام از سوی نویسنده.

یعنی حتی نه تنها راه حلی ارائه نشد بلکه دختر بد ماجرای ما تنها با از دست دادن حافظه‌اش خوب شد، همین!

و یا افراط در خوب نشان دادن آدم خوب داستان که همان مریم است نیز تا حدی است که به دل نمی‌نشیند. کسی که تاب و تحمل یک دانش‌آموز را در مدرسه ندارد حالا به یکباره مادرش می‌شود و جان فدای او! چگونه این پارادوکس قابل حل است؟

در مجموع باید گفت که مادرانه پایان بندی نداشت، پایان بندی از این جهت که کدام راه‌ها یک فرد را به سمت خیر کشاند. مادرانه تنها چیزی هم که نداشت حس مادرانه بود و البته سرشار بود از بودی تند پدرانه! 

اگر تلرانس‌های این سریال گرفته و مفصل‌های قصه منطقی‌تر نوشته می‌شد قطعا می‌توانستیم به آن موفق بگوییم البته این بدان معنا نیست که موفق هم نبوده، اما موفق هم نبوده! چیزی بین بودن و نبودن یک چیز ماننده موفقیت.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


معلوم‏ ‏نشد‏ ‏رها‏ ‏خانم‏ ‏چه‏ ‏دردی‏ ‏داشت‏ ‏وچه‏ ‏چطوری‏ ‏ان‏ ‏درمان‏ ‏شد‏ ‏.این‏ ‏اپیدمی‏ ‏تصادفات‏ ‏رانندگی‏ ‏در‏ ‏فیلم‏ ‏ها‏ ‏برای‏ ‏حل‏ ‏مشکلات‏ ‏ویا‏ ‏پیش‏ ‏بردن‏ ‏فیلم‏ ‏ها‏ ‏چه‏ ‏موقعه‏ ‏تمام‏ ‏می‏ ‏شود‏.در‏ ‏این‏ ‏گونه‏ ‏فیلم‏ ‏ها‏ ‏به‏ ‏نفش‏ ‏بعضی‏ ‏از‏ ‏افراد‏ ‏حالت‏ ‏بدرد‏ ‏نخور‏ ‏نگاه‏ ‏می‏ ‏شود‏ ‏مثلا‏ ‏ان‏ ‏خدمتکار‏ ‏خانم‏ ‏واقا‏ ‏.بخصوص‏ ‏خدمتکار‏ ‏اقا‏ ‏که‏ ‏انگار‏ ‏فاقد‏ ‏هیچ‏ ‏گونه‏ ‏رفتار‏ ‏اجتماعی‏ ‏در‏ ‏برخورد‏ ‏با‏ ‏دیگر‏ ‏افراد‏ ‏ان‏ ‏خانه‏ ‏ندارد.چه‏ ‏جور‏ ‏می‏ ‏شود‏ ‏این‏ ‏همه‏ ‏صحنه‏ ‏ها‏ ‏و‏ ‏دیالوگ‏ ‏های‏ ‏اضافی‏ ‏را‏ ‏تحمل‏ ‏کرد.چرا‏ ‏فیلم‏ ‏را‏ ‏بر‏ ‏اساس‏ ‏فال‏ ‏و‏ ‏شانس‏ ‏پیش‏ ‏می‏ ‏برید.بهتر‏ ‏نبود‏‏ ‏نقش‏ ‏یک‏ ‏خواب‏ ‏گذار‏ ‏اعظم‏‏ ‏در‏ ‏فیلم‏ ‏می‏ ‏گذاشتید‏ ‏تا‏ ‏برخی‏ ‏از‏ ‏راه‏ ‏حل‏ ‏ها‏ی‏ ‏فال‏ ‏گونه‏ ‏‏قابل‏ ‏درک‏ ‏باشد‏!‏ ‏‏
فیلم‏ ‏اجتماعی‏ ‏باید‏ ‏نمایشگر‏ ‏روابط‏ ‏اجتماعی‏ ‏باشد‏ ‏.ممکنه‏ ‏بعضی‏ ‏روابط‏ ‏درست‏ ‏باشند‏ ‏وبعضی‏ ‏ها‏ ‏نادرست.قدرت‏ ‏فیلم‏ ‏اجتمایی‏ ‏جایی‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏از‏ ‏همه‏ ‏نقش‏ ‏ها‏ ‏با‏ ‏توجه‏ ‏به‏ ‏توانایی‏‏ ‏انها‏ ‏در‏ ‏روابط‏ ‏اجتمایی‏ ‏،بهره‏ ‏ببرد.‏ ‏نه‏ ‏جایی‏ ‏که‏ ‏لازم‏ ‏باشد‏ ‏حرفی‏ ‏زده‏ ‏شود‏‏ ‏بازیگر‏ ‏لال‏ ‏شود‏ ‏،تصادف‏ ‏کند،به‏ ‏حالت‏ ‏کما‏ ‏رود،دزدیده‏ ‏شود‏ ‏و‏ ‏یا‏ ‏با‏ ‏وردی‏ ‏غیب‏ ‏شود‏!‏‏ ‏‏ مثلا‏ ‏نگاه‏ ‏نادرست‏ ‏به‏ ‏خدمتکا‏ران‏ ‏است‏ ‏.
با شما موافق نیستم
خوب نوشتی اما یک جمله ناقص بود که در آخرش می گفتی ( بگو خوووب )
پس شما دست به کار شو و یک فیلم مناسب و مخاطب پسند بساز
معین
هرکسی هر جایی هست باید کارش را درست انجام دهد.وظیفه خبرنگار فیلم سازی نیست،همانطور که وظیفه فیلمساز نطق کردن و سخنرانی.پول بیت المال را اینجور خراب کنند و مزخرفی مثل این فیلم تحویل بدهند، درست نیست.کسی هم جوابگو نباشه. دودکش بهترین فیلم از بین شان بود که ضعف هایی قابل چشم پوشی هم داشت.یاد سریال خانه به دوش هم به خیر.نزدیک به زندگی واقعی مردم بود.
عزیزم! به اینها میگن سریال، نه فیلم!!
به نظرم خیلی فیلم ضعیفی بود....خیلی
نه فیلمنامه خوبی داشت و نه بازیگرای خوب و نه کار گردانی خوب با ریتم بیسار کند و فقط دیالوگ خونی...
ضعیفترین فیلمی که در عمر 25 ساله ام دیدم
کاملا مخالفم چرا از روی تعصب حرف میزنید، خیلی هم سریال خوبی بود با متنی که در عین زیبایی بسیار آموزنده بود، بازیگراشم فوق العاده بود مخصوصا دکتر سلطانی
رضا
Sweden
اتفاقا سريال بسيار خوب و آموزنده اى بود.
بیننده کامل سریال
هیچکدام از نظرات شما را قبول ندارم. بنده همه کارهای صدا و سیما را با نقد نگاه میکنم و این یکی از بهترین کارهای اجتماعی بود.
راه حلی که فیلم با کار خوبش ارائه داد، محبت بود.
مهرداد
سریال مادرانه سریال خوبی بود، حداقل حرفی برای گفتن داشت،این سریال نشان داد که همه چی پول نیست، نشان داد مردی که خوشبختی خود را در گرو پول میدانست با رسیدن به آن به خوشبختی نرسید، نشان داد که برای رسیدن به پول و مقام از ارزش ها نباید عبور کرد، آخر پولدارشدن به چه قیمتی با بهای شکستن دل مادر؟
به نظر من این سریال درس های خوبی راو به جوان ها داد.
علیزاده
باسلام
از دیدن این سریال یه چیز دستگیر من شد،اونم اینکه بی احترامی فرزند بزرگ اردلان که همون رها باشه توی این سریال صراحتا دیده می شد واین کار اصلا درست نیست،اگر کسی هر چقدر هم بخواد فیلمنامه ی خودش رو مطابق با شرایط موجود در جامعه بنویسه باز هم باید یک سری شرایط وخط قرمزها رو رعایت کنه.تو مملکت ما احترام به پدر ومادر یا بزرگتر ارزش حساب میشه واز درجه اهمیت بسیار بالایی برخور داره،در ضمن سریالهایی که الان ساخته میشه باید جوونای مارو به احترام بیشتر به پدر ومادر وبزرگتر دعوت کنه،نه اینکه یاد بده چطوری بد اخلاقی کنن.البته نقطه قوت هم ادب مریم وخواهر برادراش به پدرشون بود،اما چهره ی رها تمجید بیشتر جلب توجه کرد.
اما به نظر من سریال مادرانه سریال خوبی بود، حداقل حرفایی برای گفتن داشت،سریال مادرانه در عین جذابیت ، مفاهیم بسیار آموزنده ای رابه مخاطبان القا نمود،،مثلا اینكه همه چی رو و همه ی ارزش هامونو فدای پول نكنیم، اینكه فقط پولدار بودن خوشبختی نمیاره،پول ارزش شكستن دل مادر رو نداره.
انصافا سریال مادرانه سریال بسیار زیبا ، اخلاقی و پر محتوا بود ، در عین حال جذاب وپر حادثه.
به نظر من مادرانه عالی بود الکی ایراد نگیرید.
الف صبایی
باسلام حرفهای نویسنده محترم را قبول دارم حتی در سریال دودکش باتمام نقاط مثبتش حتما باید یک اتفاقی در خانواده بیفتد مثلا تصادف یا غیره تا پدرومادر به خودشون بیان واین یه موضوع تکراریست که دراغلب سریالهای ما اتفاق می افته در حالیکه میشه طور دیگه دو همسر باهم اشتی کنن یا قدر یکدیگر و زندگی رو بدونن واین هنر کارگردان خصوصا فیلمنامه نویسه باتشکر