يکشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 5 May 2024
 
۱

نکند من خلاف کنم!

يکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۳۱
کد مطلب: 303921
جهان -
در روایت آمده است، آنچه موجب می‏شود ایمان در دل انسان استوار بماند «وَرَع» است.
وَرَع آن حالتی در انسان است که به خود بگوید: «نکند من خلاف کنم»!
در مقام عمل، به این حالت «پرهیز از حرام» گفته می‏شود.
وَرَع مانند تقوا یک ملکه است.
تقوا ملکه‏ای است که دو پایه و اساس دارد
یک پایه آن «ایمان‏مستمر» و پایة دیگرش «عمل‏ مکرّر» است.

وَرَع نیز مانند تقوا ملکه‏ای است که وجودش در انسان باعث می‏شود ایمان در دل استوار بماند.

در مقابل وَرَع، لااُبالی‏گری یعنی بی ‏باکی نسبت به گفتار و کردار قرار دارد.
این حالت است که موجب تزلزل ایمان می‏شود.
لااُبالی‏گری ایمان را متزلزل می‏کند و وَرَع آن را پایدار می‏کند.

آنچه ایمان را زایل و ریشه‏ کن می‏کند و از بین می‏برد، طَمَع است.
طمع زیاده‏طلبی است؛ به این معنا که شخص به قدر کفایت دارد، ولی باز هم طلب می‏کند.
در مقابل طمع، قناعت است؛
یعنی بسنده‏ کردن به آنچه که خدا داده و مورد احتیاج او است.
سریع‏ترین صفتی که در انسان زنده می‏شود، طمع است.

این زیاده‏خواهی جنبة فطری دارد.
انسان فطرتاً میل و طلبش بی‏نهایت است و سقفی ندارد.
اگر تمام دنیا و مافیها را به او بدهی سیر نمی‏شود.
این جزء فطریّات انسان است و هر انسانی این‏گونه است.
از طرفی چون طلب انسان بی‏نهایت است، پس یک مطلوب بی‏نهایت هم وجود دارد.
طلب بی‏نهایت، مطلوب بی‏نهایت می‏خواهد.
حالا اگر این طلب بی‏نهایت، در مطلوب متناهی و مادیّت صرف شود، طمع به وجود می‏آید.
یعنی چون روح او با این امور مادّی محدود سیر نمی‏شود، باز هم طلب می‏کند و زیاده‏خواهی می‏کند.

بنابر این، متعلّق طلب انسان باید مطلوب بی‏نهایت باشد تا روح او آرام بگیرد.
امّا هنگامی که انسان این طلبِ نامتناهی را در مسیر مطلوبِ متناهی قرار می‏دهد، گرفتار طمع می‏شود.

سلوک عاشورایی/ منزل چهارم/ دین و دینداری
از مباحث مرحوم حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *