يکشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 28 Apr 2024
 
۰
۱
شیخ طادی در گفت وگو با جهان نیوز مطرح کرد:

اصغر فرهادی فرار نکرده است/ شیوه برچیدن فساد از سینما

سه شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۵:۰۵
کد مطلب: 239493
یک دو سه چهار پنج شش هفت هشت ... یازده ... چهارده سیمراغ بلورین بابت یک فیلم در جشنواره بین المللی فجر باعث شده تا عده ای معتقد شوند، فیلم روزهای زندگی پر افتخارترین فیلم پرویز شیخ طادی محسوب می شود.
به گزارش سرویس فرهنگ جهان نيوز، یک دو سه چهار پنج شش هفت هشت ... یازده ... چهارده سیمراغ بلورین بابت یک فیلم در جشنواره بین المللی فجر باعث شده تا عده ای معتقد شوند، فیلم روزهای زندگی پر افتخارترین فیلم پرویز شیخ طادی محسوب می شود. ولی این درست نیست، بلکه سالها پیش شیخ طادی در جشنواره ای آلمانی یکی از فیلم های خود را به نام، "سیب سرخ" به نمایش در آورد که در آن به وحدانیت جوهری میان مسیحیت و تشیع برقرار کرد و موجب کنجکاوی حضار مسیحی که من جمله آنها کشیشان ارتدوکسی و کاتولیکی نیز بودند، از شخصیت امام حسین که نامش در فیلم آمده بود شد. 

شیخ طادی در پاسخ به حجم انبوه سئوالات شان نمی خواسته ولی ناخواسته روضه قتلگاه حسین بن علی(ع) می خواند و اشک حضاری که شرح وقایع کربلا را برای اولین بار شنیده اند، جاری می کند. مسلما این بزرگترین افتخار وی می تواند باشد. هر چند که آن فیلم در ایران غیر اصولی اکران شد.

وقتی پای درد و دل های شیخ طادی می نشینی متوجه می شوی که وی فردی متعهد در عرصه فیلم سازی است. او در این مصاحبه به آسیب شناسی مسائل روز سینمای کشور پرداخته و نظر خود را در خصوص اصغر فرهادی و اسکارش و بحث فساد در سینما مطرح کرده است. 
گفت وگوی پرویز شیخ طادی با جهان نيوز را می خوانید:
 
×بسیاری از منقدین، فیلم شکارچی شنبه را فیلمی افراطی می دانند، توضیح شما در این خصوص چیست؟

وقتی اساس داستان مان در خصوص شخصیت های افراطی باشد، فیلم نیز غیر افراطی نمی تواند باشد. اصل موضوع و شخصیت های داستان مان و تفکرات شان افراطی است. 

×زمانی می گوئیم شخصیت ها افراطی است و فیلم افراطی شده، ولی در خصوص این فیلم منتقدین بر این باورند که نگاه فیلم ساز افراطی بوده است.

این مسئله بخاطر عدم شناخت نظر دهنده از شخصیت های وطن پرست و نژاد پرست یهودیان است. از آنجایی که اطلاعات و مطالعات کافی از یهودیان ندارند، تصور غلطی از فیلم برایشان به وجود آمده. عین همین شخصیت هایی که در فیلمنامه آمده در عالم واقع در میان یهودیان وجود دارد و جالب این است که در افراطی گری خود را محق می دانند. ببینید. کسی که اطلاعات اندکی داشته باشد می تواند به جنایات آل یهود پی ببرد که به عنوان نمونه درحال حاضر، تجارت اعظم قاچاق اعضاء انسان در جهان دست یهودیان است. 

×منبع تحقیقات تان چه بوده؟

 مدارس مذهبی، کنیساها و کتب خود یهودیان و برخی کتب ترجمه شده شان بود. 

×ولی با همه انتقادات فیلم شکارچی شنبه در حوزه مقابل به مثل فرهنگی اولین محصول بوده است، که البته ظاهرا مقام معظم رهبری هم در خصوص فیلم تان نظری فرموده اند توضیح بفرمائید.

فیلم شکارچی شنبه در حوزه جنگ نرم مقابله به مثل فرهنگی بود، و فیلم به هیچ وجه سفارشی نبود و کلید کار از مطالعات شخصی خودم آغاز شد. در کشورمان نهادی را نداریم که در مقابله به مثل تهاجم فرهنگی وارد شود تا از اینگونه کارها حمایت بکند، در کشور سازمانی نداریم که سازماندهی این مباحث و مهندسی نظری و تخصصی این مباحث را بدانند. کار لازم در این قسمت صورت نگرفته. 

مقام معظم رهبری بعد از مشاهده این فیلم در توصیه ای که به ما کردند، بسیار تاکید داشتند روی مقابله به مثل در حوزه جنگ نرم و ادامه دادن این مسیر.
 
×هزینه اش چقدر شد؟

پانصد میلیون تومان، بسیاری می گویند که هزینه این فیلم میلیاردی بوده که خیال پردازی است.
 
×هزینه فیلم روزهای زندگی چقدر تمام شد؟
 
حدود ششصد و پنجاه میلیون تومان 
 
×فیلمنامه روزهای زندگی چقدر زمان برد؟ 

هفت ماه، و با قیمت ده میلیون تومان فیلم نامه را از من خریدند. هزینه خودم و سه محقق دیگر را باید با این پول تامین می کردم که سر جمع من پانزده میلیون تومان دیگر از جیبم برای این فیلمنامه هزینه کردم.
 
×قصد پخش شکارچی شنبه را در شبکه های خانگی دارید؟

اگر به من باشد بله، منتهی وقتی شما یک فیلمی فرهنگی می سازید، و کار را به دست تهیه کنندگی کسانی که هیچ انگیزه ای در این زمینه ندارند بدهید در زمینه پخش فرهنگی آن به مشکل بر خواهید خورد.
 
×علت عدم حضورتان در جشنواره کن؟

ضرورتی نداشت در آن جشنواره حضور پیدا کنم، بیشتر دوست داشتم کنار خانواده ام باشم.

×حالا بحث را بر روی بحث جنجال بر انگیز اصغر فرهادی و اسکارش می بریم. آیا اسکار سیاسی بود، اصغر فرهادی ضد ایرانی می سازد و غیره ... که در این بحث مطرح شده است نظر شما هم هست؟


به آقای فرهادی و امثال ایشان باید به عنوان یک سرمایه ملی نگاه کرد. می بایست مراکز علمی و فرهنگی کشور از این متخصصین که وفا دار به نظام و کشور هستند به نحو احسن حمایت، مراقبت و تامین شان کند. وزارت امور خارجه، اطلاعات و قوه قضائیه باید از نظر مبانی این گونه افراد را پشتیبانی کنند تا احیانا اتفاقاتی نیفتد که بر اثر عدم آگاهی این افراد پیش بیاید. فرهادی متعهد است، فرار نکرده به کشور های دیگر. کشورهای دیگر در اختیار اینگونه افراد امکانات می گذارد و جذب شان می کند ولی در کشور ما این امر محقق نمی شود و اساسا بسیاری از مسئولین این کار را بلد نیستند. به جای حمایت، اهانت می کنیم  و توهین می کنیم و کرامت شان را حفظ نمی کنیم. آقای فرهادی از نظر اطلاعات اجتماعی باید از سوی جامعه شناسان کشور ساپورت شوند و از واقعیت های جامعه مطلع همانطور که خود با تحقیقات شان مطلع هستند بیشتر و بهتر آشنا شوند. تا بتواند فیلم هایش را نسبت به حقایق جامعه و رسالت فیلم سازی که هست بسازد.
 
×نظرتان درخصوص بن مایه طنز آوردن در فیلم های دفاع مقدس چیست؟

مشروط بر اینکه شان و کرامت دفاع مقدس و تاریخ درخشان کشور ما لطمه نخورد مانعی ندارد.
 
×اختلافات بچه حزب اللهی ها در عرصه فیلم سازی یکی از معضلات فعلی کشور است، راهکارتان برای خروج از این گونه بحران ها چیست؟

اختلاف سلیقه هیچ اشکالی ندارد و باید باشد و موجب پیشرفت هم می شود. نباید از اختلافات بترسیم. زمانی باید نگران باشیم که در نظرهایمان افراط و تفریط باشد. در هر حوزه ای افراط و تفریط سرنگون کننده و مخرب است. به نظر بنده باید با مطالعه تحقیق و واقع بینی پیش برویم و نه غیر. نباید از عدالت و اخلاق اسلامی عدول کرد و باید مراقب باشیم که آبروی مسلمان و غیر مسلمان را به راحتی بر زمین نریزیم. اخلاق محوری و اخلاق مداری اولین شرط مسلمانان است. انسان باید اخلاق محور باشد، فاکتورها و مولفه های اخلاق محوری کاملا شفاف و روشن است و عمل کردن به آن از اصول مکتب ماست. از تهمت زدن ها پرهیز کنند اختلاف سلیقه اشکالی ندارد ولی بد اخلاقی فرهنگی برازنده هیچ هنر مندی نیست.
 
× کسی نمی تواند منکر فساد در سینما شود کما اینکه فساد در بسیاری و تقریبا در تمامی نهاد ها وجود دارد، ولی در حوزه سینما که تاثیرگذاری فراوانی نیز دارد چه راهکاری دارید؟

اینگونه مباحثی که مطرح شده است  و گفته اند که فساد فلان و الان خود، شایعه فساد است. اینکه دیگری را متهم بکنیم به فساد خودش یک گناه است. ما با این شیوه ها نمی توانیم مقابله بکنیم و راهنمایی بکنیم. اینکه به همین راحتی آبروی شخصیت ها را بر باد بدهیم و در سایت های و مطبوعات سخن های افراطی بزنیم به شدت از سمت علما و ائمه ما مورد نکوهش قرار گرفته است. اگر خطایی جایی رخ می دهد نباید خیلی باز و مبسوط کنیم باید راهکار درست کنیم برای سالم سازی آن مشکل. باید بستری برای پیشگیری و کمتر شدن آن خطا پیدا بکنیم. اگر از روانشناسان مشورت بگیریم می بینیم که آنها هم توصیه نمی کنند که اینگونه با این مسائل برخورد شود.
 
×راهکار شما؟

فساد از اندیشه شروع می شود و باید ریشه ای به این بحث نگاه کنیم. هر آنچه که در پرده است و نشان از فساد دارد باید ببینیم که قلم ش را چه کسی زده و چرا زده. درکجا این اندیشه نویسنده شکل می گیرد؟ خیلی ریشه ای تر است از این که بگوئیم مقصر اصلی و تک مقصر بازیگران هستند. البته آنها می توانند قبول بکنند یا نکنند ولی مهم این است که بدانیم این فساد از کجا در حال شکل گیری است. فساد در سینما در حوزه اندیشه شکل می گیرد نه در حوزه های دیگر. لذا  کسانی که می خواهند جلوگیری از فساد در سینما کنند باید بروند سراغ صاحبان اندیشه.
 
×در خصوص آقای فرخ نژاد شایعات مطرح است مبنی بر اینکه هزینه سنگین و میلیونی بابت بازی در فیلم روزهای زندگی در شرایط نا مطلوب در خواست کرده است؟ درست است؟

اطلاعات شما اشتباه است. آقای فرخ نژاد از همان ابتداء برای یک ماه بازی کردن صد میلیون تومان پیشنهاد دادند که البته رقم زیاد بالایی برای بازیگری که یک عمر خاک صجنه خورده سالها با دستمزد های بسیار ناچیز و فقیرانه زندگی کرده، و بعد از سالها بالاخره به اوج رسیده نبوده. این بازیگر نهایتا ده سال فرصت دارد که زندگی خوبی داشته باشد و جبران مافات بکند. لذا این مبلغ خیلی نیست. ایشان  نهایتا در سال  می توانند سه و یا چهار فیلم بازی بکنند که در نهایت می شود سیصد چهارصد میلیون تومان می شود.

بعد از ده سال می تواند نهایتا چهار میلیارد تومان داشته باشد که هزینه یک رستوران است. این مبلغ در مقابل میلیاردها میلیاردی که در این کشور می برند و می خورند چیزی نیست. ایشان از جان روح و روان و خانواده خود مایع می گذارد. وقتی فکری برای هنرمندان و آتیه شان نشده باشد همین می شود که هنرمندان باید به فکر آتیه خود باشند و جبران زندگی گذشته خود را بکنند. در ضمن باید بگویم ما ارزان ترین دستمزد ها را در کشورمان به بازیگران و عوامل دیگر می دهیم، در کشورهای دیگر حتی هند و غیره رقم های بالایی به برای همین گروه تعلق می گیرد. در کشور های اروپایی یک نویسنده بعد از نوشتن یک فیلم نامه می تواند دفتر بزند و چند منشی و کارمند استخدام بکند. در ایران امثال من اگر بخواهیم فیلمنامه بنویسیم نابود می شویم.
 
×چرا؟

چون از حیب مان باید پول محقق بدهیم، من سر پروژه شکارچی شنبه از جیب پول محققین را دادم، من دوازده میلیون پول فیلم نامه گرفتم و شش ماه کار با سه محقق، نیرو از من گرفت. اصلا درست نیست که بیاییم و یک طرفه بگوئیم فلانی صد میلیون گرفت، باید بیاییم و ببینیم که این شخص چه فرآیندی را طی کرده است زیر ساخت ها را باید نگاه کرد. در این زمینه رسانه ها نامردی کردند.ایشان از کلاکت زدن سر صحنه و دستیاری و غیره آمد تا رسید به اینجا. از کجا معلوم ایشان خدائی نکرده اتفاقی برایش بیفتد و دیگر نتواند بازیگری بکند؟ چه کسی آتیه این شخص را تضمین می کند؟

چه کسی هزینه های زندگی این آدم را می دهد. بسیار ناجوانمردانه است که رسانه ها و منتقدین و حتی سینماگران از این مبلغ انتقاد کردند. من به شما ثابت می کنم یک کارمند با بن هایش، با حقوق بازنشستگی اش و با مزایا و حقوق مستمری خود از نظر مالی از بسیاری از بازیگران وضعش بهتر است. یک کارمند هشت ساعت کار می کند ولی بازیگر اصلا زمان مناسبی ندارد مهمانی رفتنش، ظاهرش و رفتارش تفاوت دارد و مطالعاتش بسیار بالاست. 

در این فیلم سیما فیلم به قول خود عمل نکرد تهیه کننده به وعده خود عمل نکرد کار طولانی شده بود و باید دستمزد ایشان افزایش پیدا میکرد که تهیه کننده زیر بار نمی رفت و می گفت آقای فرخ نژاد از دستمزد خود بگذرد ولی ایشان هم می خواست حقش را بگیرد. حبیب فرخ نژاد از کلاکت زدن شروع کرد شما از کجا؟

ببینید بعد از اینکه سال 68 جنگ تمام شد من برگشتم و رفتم حوزه هنری، و هر کای که می گفتند انجام می دادم و برایم مهم نبود فیلم ساز باشم و یا برای فیلم ساز دیگری به عنوان حتی نیروی تدارکات فعالیت بکنم. هر جا که کارآیی داشتم از پذیرایی تا طراحی صحنه و غیره خدمت می کردم و برایم مهم نبود و دنبال لقب و غیره نبودم و فقط به دنبال انجام تکلیف بودم. البته در کنار این کارها چند کار کوتاه داستانی و مستند هم ساختم. 
 
×در جریان اکران فیلم سیب سرخ که در یکی از جشنواره های آلمانی، حضار از شما در خصوص شخصیت امام حسین(ع) که در فیلم تان اشاره ای به آن کرده اید سئوالهایی می پرسند و شما نیز پاسخ آنها را می دهید تا آنجایی که اشک شان بخاطر مصائب ابا عبدالله الحسین(ع) جاری میشود، شرح واقعه به چه صورت بوده؟ 

این اتفاق در جشنواره کودک آلمان رخ داد. در آن جشنواره بعد از هر اکرانی، ده دقیقه فی مابین اکران ها برای تشویق مهمانان بر روی سنت زمانی گذاشته بودند. اکران سیب سرخ که تمام شد، دعوت کردند عوامل فیلم را بر روی سنت روند، حضار شروع به سئوال کردن در خصوص حضرت مسیح و امام حسین کردند. از آنجایی که موضوع سیب سرخ موضوع وحدت جوهری بین مسیحیت و تشیع برقرار می کند پرسیدند این شخصیت امام حسین کیست که شما ایشان را با حضرت مسیح در فیلم تان همراه کردید؟ 

سئوال کردند که این کلاه خود ها چیست و من هم گفتم که نماد تعزیه هست، و تعزیه هم نماد عزاداری امام حسین است. گفتند حسین کیست؟ گفتم یکی از پیشوایان ماست. گفتند شباهتش با مسیح کیست؟ گفتم مانند مسیح حواریونی داشت منتهی در مظلومیت کامل به سر بردند و جامع شان درک شان نکرد و در شرایط ناجوانمردانه به شهادت رسیدند. 
 
×روضه خواندید یا بحث علمی کردید؟

کاملا بحث علمی بود ولی وقتی رسیدیم به جزئیات صحنه عاشورا آلمانی ها به شدت گریه کردند. حتی بحث یاران امام برادرزاده شان و حضرت علی اصغر را توضیح دادم و طوری شد که فرصت ده دقیقه ای ما شد دو ساعت و سانس های بعدی نیز کنسل شد.  آنجا بود که فهمیدم امام حسین فقط برای مسلمین نیست و با فطرت انسانی گره خورده است.
 
×در ایران اکران شد؟

خیلی بد اکران شده بود. در جشنواره مالزی جزء پنج فیلم برتر جهان شناخته شد ولی در ایران اصلا تبلیغی برای او نشد. حتی بوداییان از این فیلم تمجید کرده بودند. یکی از نمایندگان ارتدکس ها در آلمان این فیلم را دید و هم چنین از کشیشان کاتولیکها هم آمده بودند از آنها پرسیدم چه نظری در خصوص فیلم دارید؟ گفتند فیلم شما ما را به خدا نزدیک کرد.

×سخن پایانی تان؟ 

سینما با علوم مختلف در همسو است. با فقه، روانشناسی، جامعه شناسی و اخلاق همگرا است. این علوم بر سینما تاثیرگذار هستند و تاثیرگذاری آنها نیز اجتناب نا پذیر است. ما باید در بستر این علوم فیلمهای موفقی بسازیم. اگر فیلم سازان ما اگر با این علوم آشنا نباشند گرفتار می شوند، از این انرژی ها باید استفاده کرد. این علوم به مثابه یک راکتور بزرگ می ماند که متاسفانه فقط چند وات از آن توسط جامعه هنری فعلی ما از آن استفاده می شود. در حوزه اندیشه خیلی جامعه هنری مان ضعیف است. ما هنوز با فرمول های پخش سطحی دنیا آشنا نیستیم. در واقع با علوم پخش آشنا نیستیم. ماعلم نظام جماعت را در عرصه هنر نداریم. همانگونه که نماز، جماعت ش اصل است و حکمت دارد سینما و هنر هم به صورت جمعی معنا دار می باشد. سالن سینما فقط تعریفش این نیست که تماشاگرانی برای دیدن فیلم آمده اند بلکه جمعی از روح ها با اندیشه های مختلف گرد هم آمده اند تا از مسائل روز جامعه شان مطلع شوند. ما باید کاملا با عمق و دانش برخورد بکنیم تا بتوانیم تصمیم های درست تری بگیریم. اگر ما در حوزه اکران فیلم ها فرهنگ سازی بکنیم مسلما در جامعه نهایی کشور مان هم تاثیر گذار خواهد بود.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


درجایی ازصحبت هاشون اشاره کردندکه بعضی ازکارمندان دولت باحقوق ومزایا ازاین آقای بازیگر مبلغ بالاتری رادریافت می کنند!!!!!
لطفا یک نمونه رانام ببرید