مادرم حرفهاش تمام شد . گوشی را داد به من. تا آن لحظه هم یقین نداشتم گریه ام نگیرد. برعکس دفعه های قبل ، سلام گرم پدرم را جواب دادم، احوالش را پرسیدم و باهاش حرف زدم .

اگر مرا دوست دارید این انقلاب را دوست داشته باشید چون این انقلاب، انقلاب حسین(ع) و راه من راه حسین زمان، خمینی بت شکن است.

تصویری از مزار یک پاسدار شهید را مشاهده می کنید.

وصیت می‌کنم من را در ایران دفن نکنند و اگر شد ببرند امام رضا(ع) طواف دهند و برگردانند، همین‌طور در نجف و سامرا و کربلا و کاظمین طواف بدهند.

گوش به فرمان امام امت بوده و سعی کنید او را بهتر بشناسید. تلاش کنید بیشتر به یاد خدا باشید و هر کاری را برای رضای خدا انجام دهید. مطالعات خود را زیاد و بیشتر کنید.

همسر شهید مقداد مهقانی گفت: هرگز مانع رفتن مقداد به سوریه نشدم و حتی در خصوص نرفتن و یا به تأخیر انداختن سفرش یک کلمه سخن به زبان نیاوردم، دوست نداشتم شرمنده حضرت زینب(س) باشد.

مادر! اگر من سعادت شهادت را داشتم و شهيد شدم، اصلاناراحت نباش. ما همه امانت هستيم و همه ما از دنيا مي رويم، زيرا اين دنيا آزمايشگاهي است كه خداوند بندگان خود را در آن، مورد آزمايش قرار مي دهد.

شهادت در راه خدا را انتخاب كرده‌ام. ولي مي‌دانم كه شهادت مخصوص اوليا و پيغمبران مي‌باشد و مانند كادويي مي‌باشد كه خدا فقط به بندگان خاص خود تقديم مي‌كند.

آن عده ای که نماز نمی‌خوانید یا هر وقت دوست داشتید، می خوانید، حواس خود را جمع کنید که اگر نماز نخوانید، خداوند از شما روی بر می گرداند.

به گزارش جهان نیوز، امروز ششمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم محمود شفیعی است. این شهید از سال 80 مشغول فعالیت‌های جهادی در مناطق محروم غرب کشور بود، به‌گونه‌ای که در کنار فعالیت‌های عمرانی از فعالیت‌های فرهنگی ـ تربیتی در قبال مردم این مناطق و نیروهای جهادی همراه خود غافل نبود....

دوست دارم هر دو دست از تنم جدا باشد تا در آن دنیا بیشتر شبیه باب الحوائج علیه السلام باشم و شرمگین نباشم!

بنده همیشه آرزو داشتم که در زمان سیدالشهدا بودم و در رکابش جهاد می‌کردم اما دیدم الان هم فرق با آن زمان نمی‌کند.

و از شما می خواهم که به نماز و نیایش‌های خود اهمیت دهید.

به گزارش جهان نیوز، فردا پنجمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم حجت‌الاسلام علی تمام‌زاده است. این شهید با نام جهادی ابوهادی، از طلاب حاضر در لشکر فاطمیون بود. به گزارش کیهان، وی در جبهه سوریه به کار فرهنگی و گردآوری و تدوین خاطرات شهدا و رزمندگان فاطمیون مشغول بود. تعدادی از این مطالب در ...

این حقیر از شما می‌خواهم که در بدترین شرایط جامعه و روزگار همچون گذشتگان در روزها و زمان‌های گذشته بر اعتقادات خود استوار بمانید.

دوست دارم بدنم را با ریسمان بسته و تا جماران روی زمین بکشند، تا در مقابل امام بگویم: اگر هزار بار زنده میشدم، باز علاقه داشتم در راهی که، شما قدم نهاده اید به شهادت برسم!

همسرش در مصاحبه‌ای گفته بود: «شاهدان عینی می‌گویند مصطفی پس از شهادت چشمانش را باز می‌کند و به همرزمانش لبخند می‌زند.»

سعی کنید وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهید، تا به بیت المال بدهکار نباشید، از مادیات دوری بجویید و با معنویات پیوند برقرار کنید...