راستش من یکی از خواهرامو می خواستم بدم به یکی از بچه های لشکر حالا که تو ازدواج نکردی، کی بهتر از تو. تا این را گفت عرق شرم را روی صورتم حس کردم و از طرفی ته دلم هم قند آب شد.
«او را از آستین خالی دست راستش خواهی شناخت؛ چه میگویم؟ چهره ریز نقش و خندههای دلنشینش نشانه بهتری است؛ مواظب باش؛ آن همه متواضع است که او را در میان همراهانش گم میکنی» این روایت سید شهیدان اهل قلم از حاج حسین خرازی فرمانده لشکر 14 امام حسین(ع) است که در این گزارش بیشتر از آن میخوانیم.
رژیم بعثی عراق متوجه رخنه در خطوط رزمندگان در نزدیکی خرمشهر شد. یک مرتبه عراقیها با ۸۰ تانک و نفربر به سمت آن خطوط حرکت کردند، اما چه سرنوشتی در انتظار آنها بود؟
به گزارش جهان نیوز، شهید «حسین خرازی» فرمانده لشکر امام حسین(ع) از جمله جوانانی بود که در هشت سال دفاع مقدس، با مدیریت جهادی و انقلابی و با استفاده از نبوغ نظامی بالای خود، مقابل ارتش تا دندان مسلح بعثی ایستادگی کرده و با تدابیر خود، کارشناسان نظامی دیگر کشورهای جهان را متحیر کردند.
...
هر کس شهردار میشد به او میگفتند چاییهایت بیمزه است. روزی که شهردار بودم برای اینکه حرف نشنوم و یک چای خوشمزه به بچهها بدهم مقداری از ادکلنی که همراهم بود داخل کتری چای ریختم. پیش خود گفتم الان بچهها میگویند دستت درد نکند احمدی عجب چای خوشمزهای درست کردی
شهیدان همت، باکری و خرازی اقدامات ارزندهای را در دوران دفاع مقدس برای اعتلای اسلام و پیروزی رزمندگان اسلام بر دشمن بعثی انجام دادند و مهمترین ویژگی آنها تلاش برای کسب رضایت الهی بود که این ویژگی در دقایق پایانی حیات آنها نیز مشهود بود.