فتحالمبین مقدمهای بر عملیات الیبیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر شد. لشکر امام حسین (ع) در این عملیات یگانی کاملاً تأثیرگذار بود. آنها در کنار لشکر نجف عملکردی بسیار موفق داشتند.
بسیجی شهید احسان محبوبیخباز پنجم اردیبهشت ۱۳۴۵ در کاشان به دنیا آمد و سرانجام ۲۱ اسفندماه ۶۵ در عملیات کربلای پنج شلمچه به شهادت رسید و در کنار برادر شهیدش در گلزار شهدای دارالسلام کاشان به خاک سپرده شد.در ادامه ویدئویی از شوخی جالب این شهید را خواهید دید.
تاریخ دفاعمقدس گنجینهای از آدمهای بزرگ و ناشناخته است. از نوجوان ۱۴، ۱۵ ساله بگیرید تا پیرمردی که ۶۰ سالگی را رد کرده است. هر کدام با شخصیتهایی یگانه و منحصربه فرد در جبههها حاضر شدند تا نامشان را در تاریخ به نیکی به یادگار بگذارند.
آذرماه سالروز شهادت غلامعلی پیچک، فرمانده جوان و نامی عملیاتهای غرب کشور است. جوانی باجذبه، خوشرو و خوش برخورد که شهید محمد بروجردی مسئولیت فرماندهی عملیات ستاد غرب سپاه را به او سپرد تا جبهههای غرب شاهد شجاعتهایش باشد.
سرهنگ عبدالصمد جعفری یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس است که در طول جنگ تحمیلی از نیروهای یگان ادوات بود. مشخصاً او در واحد ۱۰۶ و مینیکاتیوشا در لشکر امام حسین (ع) خدمت میکرد. خاطره زیر را ایشان در خصوص سردار شهید حاجاحمد کاظمی فرمانده لشکر ۸ نجف برایمان روایت کرده است.
سردار شهید محمود کاوه فرمانده لشکر ویژه شهدا در ۱۱ شهریورماه ۱۳۶۵ طی عملیات کربلای ۲ به شهادت رسید. او در سال ۶۲ فرماندهی لشکری را برعهده گرفت که کمر ضد انقلاب را در کردستان شکست و امنیت را چنان در این خطه از کشورمان برقرار کرد که قرار شد لشکر ویژه شهدا به عملیات جنوب نیز ارسال شود.
رضا در حین درگیری با اشرار مسلح یک تیر به سینهاش اصابت کرده و از زیر قلبش رد شده بود. بعد هم تیر خلاص به پایین چشمش زده بودند. من همیشه جملهای را با خودم مرور میکردم که «خداوند میفرماید: من هر کسی را که عاشقش باشم میبرمش.» واقعاً همین است و رضا هم به خاطر عشقی که پروردگارش داشت، انتخاب شد و با ...
شهید اصغری که در اثر فشار سیم خاردار سیستمهای عصبیاش فشرده، دست و پاهایش سوراخ و مویرگهای بدنش پاره شده بود از مرداد تا دی ماه ۶۴ در بیمارستان مشغول مداوا بود. تعداد زیادی از رزمندههایی که شب عملیات از روی بدن غرق به خون حاج قاسم که در سیمهای خاردار فرو رفته بود گذر کردهاند، در قید حیات هستند ...
خیلی ریزه میزه و تر و فرز بود. مثل بچهها یک لحظه آرام نداشت. مورچه میگرفت دعوا میانداخت. بند پوتین بچهها را یواشکی به هم گره میرد. شب میرفت بیرون سنگر صدای حیوانات درنده را از خودش در میآورد.
صفحات تاریخ پرافتخار جنگ تحمیلی مالامال از مجاهدتهای غرورآفرین جوانان ایران است. خلاقیتها و ابتکار عملهایی که با تکیه بر توان داخلی توسط جوانان رزمنده ایرانی رقم خورد در تاریخ جنگهای نظامی جهان کمنظیر بود، بهطوری که بنبستهای بزرگی را از سر راه برداشت.
به تنهایی حریف دهها نفر از دشمن میشد. در عملیاتهای مختلفی اتّفاق میافتاد که رزمندگان لحظاتی را به استراحت میپرداختند. شهید محمّدامین رحمانی به این موضوع بسیار حساس بود و میگفت...