آب كه سربالا برود قورباغه ابوعطا ميخواند
يکشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۵۵
کد مطلب: 337002
آب كه سر بالا برود خبرنگار واحد مركزي خبر به جاي اينكه دلش شور كارتن خوابها بزند به مردم توصيه ميكند در هواي برفي حواسشان به پرنده هاي گرسنه باشد!
آب كه سر بالا برود مجري راديو به جاي اينكه نگران كودكان شيشه پاك كن سر چهار راه ها باشد دل نگران گربه هاي بي جا و مكان خيابانهاست و از مردم ميخواهد كه اين شبها باقيمانده غذايشان را جلو درب خانه هايشان بريزند!
آب كه سر بالا برود خاله شادونه به جاي اينكه به بچه ها ياد بدهد در برف و سرما لباسهاي گرم اضافي شان را به افراد مستحق بدهند دائما تاكيد ميكند كه مراقب گلهاي باغچه باشند كه از شدت برف نشكنند!
آب كه سربالا برود كارشناس برنامه بوق به جاي اينكه به فكر تركيدن استخوان بي كسان در سرماي برف باشد به مردم توصيه كه دور لوله هاي خود را گوني پيچي كنند كه خداي نكرده لوله هايشان نتركد!
آري در اين شهر
آب كه سربالا برود مردم براي خود نمايي در ميادين شهر آدم برفي ميسازند!!
آب كه سربالا برود مردم براي اينكه عكسهاي صفحه فيس پوكشان بروز باشد در برف و بوران از خانه ميزنند بيرون!!
آب كه سربالا برود در هواي برفي مردم شهوتشان بيشتر از بقيه حس هايشان گل ميكند!!!
.
.
.
به راستي چه دست هايي پشت پرده در حال كاركردن است كه مردم را به سمت شادي هاي زودگذر و غفلت از درد دردمندان سوق دهد؟
آيا برق شادي چشمان يك بچه يتيم يخ زده كه تو تمام گلهايش را يكجا خريده اي را ميتوان با تمام دنيا عوض كرد؟
آيا بالا و پريدن دختر بچه اي سرما زده با پوتيني كه تو به او هديه داده اي را مي توان با تمام آسمانها عوض كرد؟
واي برمن، كه اين روزها منم بيشتر دلم براي پرنده ها و گربه ها ميسوزد تا شب يلداي دردمندان!
{ADVERTISE_GENERAL_LOCATION_22_BLOCK}{ADVERTISE_GENERAL_LOCATION_23_BLOCK}
متشکرم