از میان اظهارات چهره‌ها و رسانه‌های اصلاحات؛
چند واقعیت تلخی که اصلاحطلبان آن را پذیرفته‌اند/ سناریوهای پیش روی اصلاحطلبان از زبان خودشان
دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۴۷
کد مطلب: 802736
گروه سیاسی جهان نيوز: جریان سیاسی اصلاحات که با عنوان بانیان وضع موجود شناخته می‌شوند وضعیت‌شان به مانند شرایطی است که برای کشور بوجود آورده اند. مردم دیگر روی خوشی به این جریان سیاسی نشان نمی‌دهند. این موضوع را نه تنها از نتایج دو انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و مجلس یازدهم می‌توان به خوبی حس کرد، بلکه حالا اعضای این جناح نیز با همه فرافکنی‌های سیاسی بدان معترف هستند. اما اوضاع اصلاحطلبان و چالش‌های درونی و اختلافاتشان به چند بخش عمده تقسیم می‌شوند که در اینجا ابتدا به چند واقعیت درون جریان اصلاحات و سپس سناریوهای پیش روی آنان می پردازیم.
واقعیت‌های تلخ جریان اصلاح
طرد شدن اصلاحطلبان از سوی مردم: این موضوعی که اعضا و رسانه‌های اصلاح‌طلب بارها بدان اعتراف کرده اند. در همین رابطه روزنامه اصلاح طلب شرق می نویسد: « حالا می‌توان گفت که جریان اصلاحات در بدترین شرایط خودش از سال 76 تا کنون قرار دارد؛ حتی شرایطی بدتر از اوضاع بعد از انتخابات 88، زیرا اگر در آن زمان اصلاحطلبان ازسوی سیستم سیاسی طرد شده بودند، اکنون از جانب حامیانشان مورد اقبال قرار نمی‌گیرند.»
اصلاح طلبان بانیان وضعیت موجود: برخي در اين جريان معتقدند که عملکرد دولت روحاني و مجلس دهم در ريزش رأي بدنه اين جريان اثرگذار بوده است. آنچنان که علي صوفي با اشاره به عملکرد دولت روحاني اين موضوع را بيان کرد که «مردم نسبت به جريان‌هاي سياسي بي‌تفاوت شدند. مردم ديدند اصلاحطلبان به زعم دکتر عارف که بايد در انتخابات شرکت کنيم از سال 92 تا 96، با رد صلاحيت کانديداهايي که داشتند باز هم در انتخابات شرکت کرده و ليست ارائه دادند. حتي از اصول‌گرايان نيز در ليست خودشان استفاده کرده و به سراغ آقاي روحاني رفتند. آقاي عارف نيز کاملاً حضور آقاي روحاني در انتخابات و اجماع اصلاحطلبان روي ايشان را، زخم عميق بر پيکر اصلاحطلبان مي‌داند. اخيراً نيز در گفت‌وگويي به همين موضوع اعتراض داشتند. اصلاحطلبان مجبور شدند به سراغ کانديداهاي غيراصلاح‌طلب بروند . به مردم نيز حق مي‌دهيم نسبت به جريان اصلاحطلبان بي‌اعتماد شده و با صندوق رأي قهر کنند.»
خاتمی دیگر لیدر اصلاحات نیست: اصلاح طلبان مطرح می کنند که خاتمی هم خود نمی خواهد لیدر اصلاحات باشد و هم اصلاح طلبان تمایلی به این موضوع ندارند و نه دیگر وی وجاهتی در میان مردم دارد. در همین رابطه نعيمي‌پور در جواب اين سوال که برادر آقاي خاتمي گفته بودند که وی ديگر رهبري جريان اصلاح‌طلبي را قبول نمي‌کند. فکر مي‌کنيد که در آينده ايشان بتواند نقش تأثيرگذار گذشته خود را به دست بياورد، گفت: «چه بخواهيم و چه نخواهيم، ايشان رهبري معنوي اصلاحطلبان و بسيار از گروه‌هاي ديگر را دارند. بايد ببينيم که در يک موقعيت خاص، سلوک و کاريزماي ايشان مي‌تواند به مردم کمک کند يا خير.»
سناریوهای اصلاح طلبان برای آینده سیاسی‌شان
سناریو اول، سردرگمی اصلاح طلبان: جریان اصلاحات در یک حالت سردرگم و بهم ریخته فرو رفته است. این جریان سیاسی با توجه به اینکه بدنه مردمی خود را به شدت از دست داده است نمی داند در این شرایط چه کند و نمی تواند برای آینده سیاسی خود و حضور در انتخابات تصمیم گیری کند. در همین رابطه روزنامه آرمان نوشت: «زمان زيادي تا انتخابات مجلس دوازدهم نمانده و به نظر مي‌رسد هر دو جريان اصلاح‌طلب و اصولگرا هنوز فعاليت‌هاي رسمي خود براي کسب کرسي‌هاي اين مجلس را آغاز نکرد‌ه‌اند. البته برخي اصلاحطلبان معتقدند که بايد حضوري فعال را در انتخابات داشته باشند، مانند محمدرضا عارف، فعال سياسي اصلاح‌طلب که اخيراً گفته است: «من اگر بخواهم راهبرد خودم را بگويم اين است که اصلاحطلبان بايد حضور مؤثري داشته باشند و هيچ راه ديگري ندارند.» برخي ديگر هم مي‌گويند با توجه به شکست اصلاحطلبان در دو انتخابات اخير و ريزش بدنه رأي اين جريان، فعلاً بايد از عرصه رقابت‌ها کناره‌گيري کرده و به بازسازي افکارِعمومي خود بپردازند.»
سناریو دوم، دوران مدیریت سیاسی اصلاح طلبان به پایان رسیده است: در همین راستا، مهدي آيتي، فعال سياسي اصلاح‌طلب در گفت‌وگويي با نامه نيوز بيان می کند: «واقعيت اين است که حداقل براي يک دهه دوران مديريت اجرايي اصلاحطلبان به پايان رسيده و اتفاقاً من اين شرايط را به فال نيک مي‌گيرم؛ زيرا اصلاحطلبان مي‌توانند در ده سال پيش‌ِرو به بازسازي و نوسازي خود بپردازند.»
سناریو سوم، انتخابات مجلس برای اصلاح طلبان منتفی است: اصلاح طلبان چندان به انتخابات مجلس دوازدهم فکر نمی کنند مگر اینکه به طور فردی و خارج از پوشش جناحی برخی از اعضای خود را در حوزه های انتخابیه خارج از تهران به مجلس بکشانند. در این حوزه نیز جریان اصلاحات به کلی رنگ می بازد و این جریان سیاسی بیشتر به محاق می رود. همچنین مطرح می شود که اصلاح طلبان اگر با خوش بینی کاذب نیز در انتخابات شرکت کنند بیشتر یک شکست مفتضحانه دیگر نصیب شان می شود.
سناریو چهارم، موج سواری برای تخریب دولت رئیسی: جریان اصلاحات به این نتیجه رسیده است که در این حیطه نه تنها نمی تواند به فکر بازسازی سیاسی باشد و در انتخابات روی مردم حساب کند بلکه باید به بازسازی افکارعمومی بپردازد. از این رو تنها فرصتی که برای خود مغتنم می بیند این است که دولت رییسی را مورد تخریب قرار دهد تا از این نظر برای خود وجهه‌سازی کند. یعنی مشکلات دولت روحانی را به باد فراموشی بسپارد که بسیاری مطرح می کنند که این یک خیال باطل در جریان اصلاحات است. این درحالی است که برخی مانند علی صوفی معتقد هستند که آنقدر سطح نارضایتی مردم بالاست که اصلاح طلبان قادر به بازسازی آن نخواهند بود.
بیشتر بخوانید:
اعترافات دبیر کل غیر قانونی حزب اتحاد ملت
واقعیت‌های تلخ جریان اصلاح
طرد شدن اصلاحطلبان از سوی مردم: این موضوعی که اعضا و رسانه‌های اصلاح‌طلب بارها بدان اعتراف کرده اند. در همین رابطه روزنامه اصلاح طلب شرق می نویسد: « حالا می‌توان گفت که جریان اصلاحات در بدترین شرایط خودش از سال 76 تا کنون قرار دارد؛ حتی شرایطی بدتر از اوضاع بعد از انتخابات 88، زیرا اگر در آن زمان اصلاحطلبان ازسوی سیستم سیاسی طرد شده بودند، اکنون از جانب حامیانشان مورد اقبال قرار نمی‌گیرند.»
اصلاح طلبان بانیان وضعیت موجود: برخي در اين جريان معتقدند که عملکرد دولت روحاني و مجلس دهم در ريزش رأي بدنه اين جريان اثرگذار بوده است. آنچنان که علي صوفي با اشاره به عملکرد دولت روحاني اين موضوع را بيان کرد که «مردم نسبت به جريان‌هاي سياسي بي‌تفاوت شدند. مردم ديدند اصلاحطلبان به زعم دکتر عارف که بايد در انتخابات شرکت کنيم از سال 92 تا 96، با رد صلاحيت کانديداهايي که داشتند باز هم در انتخابات شرکت کرده و ليست ارائه دادند. حتي از اصول‌گرايان نيز در ليست خودشان استفاده کرده و به سراغ آقاي روحاني رفتند. آقاي عارف نيز کاملاً حضور آقاي روحاني در انتخابات و اجماع اصلاحطلبان روي ايشان را، زخم عميق بر پيکر اصلاحطلبان مي‌داند. اخيراً نيز در گفت‌وگويي به همين موضوع اعتراض داشتند. اصلاحطلبان مجبور شدند به سراغ کانديداهاي غيراصلاح‌طلب بروند . به مردم نيز حق مي‌دهيم نسبت به جريان اصلاحطلبان بي‌اعتماد شده و با صندوق رأي قهر کنند.»
خاتمی دیگر لیدر اصلاحات نیست: اصلاح طلبان مطرح می کنند که خاتمی هم خود نمی خواهد لیدر اصلاحات باشد و هم اصلاح طلبان تمایلی به این موضوع ندارند و نه دیگر وی وجاهتی در میان مردم دارد. در همین رابطه نعيمي‌پور در جواب اين سوال که برادر آقاي خاتمي گفته بودند که وی ديگر رهبري جريان اصلاح‌طلبي را قبول نمي‌کند. فکر مي‌کنيد که در آينده ايشان بتواند نقش تأثيرگذار گذشته خود را به دست بياورد، گفت: «چه بخواهيم و چه نخواهيم، ايشان رهبري معنوي اصلاحطلبان و بسيار از گروه‌هاي ديگر را دارند. بايد ببينيم که در يک موقعيت خاص، سلوک و کاريزماي ايشان مي‌تواند به مردم کمک کند يا خير.»
سناریوهای اصلاح طلبان برای آینده سیاسی‌شان
سناریو اول، سردرگمی اصلاح طلبان: جریان اصلاحات در یک حالت سردرگم و بهم ریخته فرو رفته است. این جریان سیاسی با توجه به اینکه بدنه مردمی خود را به شدت از دست داده است نمی داند در این شرایط چه کند و نمی تواند برای آینده سیاسی خود و حضور در انتخابات تصمیم گیری کند. در همین رابطه روزنامه آرمان نوشت: «زمان زيادي تا انتخابات مجلس دوازدهم نمانده و به نظر مي‌رسد هر دو جريان اصلاح‌طلب و اصولگرا هنوز فعاليت‌هاي رسمي خود براي کسب کرسي‌هاي اين مجلس را آغاز نکرد‌ه‌اند. البته برخي اصلاحطلبان معتقدند که بايد حضوري فعال را در انتخابات داشته باشند، مانند محمدرضا عارف، فعال سياسي اصلاح‌طلب که اخيراً گفته است: «من اگر بخواهم راهبرد خودم را بگويم اين است که اصلاحطلبان بايد حضور مؤثري داشته باشند و هيچ راه ديگري ندارند.» برخي ديگر هم مي‌گويند با توجه به شکست اصلاحطلبان در دو انتخابات اخير و ريزش بدنه رأي اين جريان، فعلاً بايد از عرصه رقابت‌ها کناره‌گيري کرده و به بازسازي افکارِعمومي خود بپردازند.»
سناریو دوم، دوران مدیریت سیاسی اصلاح طلبان به پایان رسیده است: در همین راستا، مهدي آيتي، فعال سياسي اصلاح‌طلب در گفت‌وگويي با نامه نيوز بيان می کند: «واقعيت اين است که حداقل براي يک دهه دوران مديريت اجرايي اصلاحطلبان به پايان رسيده و اتفاقاً من اين شرايط را به فال نيک مي‌گيرم؛ زيرا اصلاحطلبان مي‌توانند در ده سال پيش‌ِرو به بازسازي و نوسازي خود بپردازند.»
سناریو سوم، انتخابات مجلس برای اصلاح طلبان منتفی است: اصلاح طلبان چندان به انتخابات مجلس دوازدهم فکر نمی کنند مگر اینکه به طور فردی و خارج از پوشش جناحی برخی از اعضای خود را در حوزه های انتخابیه خارج از تهران به مجلس بکشانند. در این حوزه نیز جریان اصلاحات به کلی رنگ می بازد و این جریان سیاسی بیشتر به محاق می رود. همچنین مطرح می شود که اصلاح طلبان اگر با خوش بینی کاذب نیز در انتخابات شرکت کنند بیشتر یک شکست مفتضحانه دیگر نصیب شان می شود.
سناریو چهارم، موج سواری برای تخریب دولت رئیسی: جریان اصلاحات به این نتیجه رسیده است که در این حیطه نه تنها نمی تواند به فکر بازسازی سیاسی باشد و در انتخابات روی مردم حساب کند بلکه باید به بازسازی افکارعمومی بپردازد. از این رو تنها فرصتی که برای خود مغتنم می بیند این است که دولت رییسی را مورد تخریب قرار دهد تا از این نظر برای خود وجهه‌سازی کند. یعنی مشکلات دولت روحانی را به باد فراموشی بسپارد که بسیاری مطرح می کنند که این یک خیال باطل در جریان اصلاحات است. این درحالی است که برخی مانند علی صوفی معتقد هستند که آنقدر سطح نارضایتی مردم بالاست که اصلاح طلبان قادر به بازسازی آن نخواهند بود.
بیشتر بخوانید:
اعترافات دبیر کل غیر قانونی حزب اتحاد ملت
اینکه ما در کشوری زندگی می کنیم که بر اساس قانون اساسی.... بر کسی پوشیده نیست و از اینکه جهان نیوز بخواهد از طریق این رسانه وظیفه خود بداند که شفاف سازی کند کسی خورده نمی گیرد ولی بخواهد کسی را از چشم مردم بیندازد انگاه نتیجه عکس خواهد گرفت...!!