پیروزی گابریل بوریچ در شرایط خاصی بین المللی اتفاق افتاده است. آمریکا در دوره ریاست جمهوری "جو بایدن" به شدت نسبت به اوج گیری بلوک های جدید در عرصه قدرت جهان و به خطر افتادنِ موقعیت هژمونیک خود در عرصه بین المللی نگران است.
نولیبرالیسم در حیاط خلوت آمریکا دفن میشود؟
تهدید جدی منافع واشنگتن در آمریکای لاتین/ «شیلی» به نقطه اوج گیری جریانهای ضدآمریکایی تبدیل خواهد شد؟
19 دی 1400 ساعت 20:37
پیروزی گابریل بوریچ در شرایط خاصی بین المللی اتفاق افتاده است. آمریکا در دوره ریاست جمهوری "جو بایدن" به شدت نسبت به اوج گیری بلوک های جدید در عرصه قدرت جهان و به خطر افتادنِ موقعیت هژمونیک خود در عرصه بین المللی نگران است.
گروه بین الملل جهان نیوز: پیروزی "گابریل بوریچ" رئیس جمهور جدید شیلی در انتخابات ریاست جمهوری این کشور را بایستی پازلی از روند اوج گیری جریان های سیاسیِ ضدآمریکایی در منطقه آمریکای لاتین ارزیابی کرد. روندی که رگه های آن را به وضوح می توان در پرو، برزیل، و کلمبیا نیز مشاهده کرد. امری که در نوع خود می تواند به یک دردسر جدی برای دولت آمریکا در حیات خلوت سنتی اش(آمریکای لاتین) تبدیل شود.
به گزارش جهان نیوز، شیلی به تازگی شاهد اوج گیری یک رهبر چپ گرا در عرصه سیاسی این کشور با نامِ "گابریل بوریچ" بوده است. بوریچ جوان ترین رئیس جمهورِ تاریخ شیلی است (وی 35 سال سن دارد) و پیشتر از این، از جمله رهبران اصلی جنبش های دانشجویی در کشورش بوده است. بسیاری از ناظران و تحلیلگران بین المللی، بوریچ را "سوسیالیستِ هزاره جدید" معرفی می کنند و معتقدند که اوج گیری فردی نظیر وی که به صراحت وعده داده در صورت به قدرت رسیدن، اصول نولیبرالیسم را در کشورش زیر پا خواهد گذاشت، نه تنها در عرصه سیاست داخلی شیلی، بلکه در چهارچوب گسترده ترِ سیاست در آمریکای لاتین نیز حامل پیام های خاصی است.
گابریل بوریچ در انتخابات اخیر ریاست جمهوری شیلی، توانست رقیب اصلی خود یعنی "خوزه آنتونیو کاست" را با نسبت آرای 56 به 44 درصد شکست دهد. نکته جالب در مورد انتخابات احیر شیلی این بود که این انتخابات، از حیث مشارکت مردمی از سال 2012 بی سابقه بوده و عملا این نکته حاکی از چرخشی قابل توجه در عرصه حکمروایی کشور شیلی محسوب می شود(چرخشی که با حضور گسترده مردم در انتخابات این کشور مدیریت شده است).
پیروزی گابریل بوریچ در شرایط خاصی بین المللی اتفاق افتاده است. آمریکا در دوره ریاست جمهوری "جو بایدن" به شدت نسبت به اوج گیری بلوک های جدید در عرصه قدرت جهان و به خطر افتادنِ موقعیت هژمونیک خود در عرصه بین المللی نگران است و در این راستا، دولت بایدن راهبرد اصلی خود در عرصه سیاست خارجی آمریکا را بر محدودسازی کشورهایی نظیر چین و روسیه در حوزه پیرامونی آن ها قرار داده است. در این چهارچوب، تمرکز ویژه دولت بایدن، بر چین و مشغول کردنِ این کشور در حوزه هایی نظیر مناقشه حاکمیتِ چین بر دریای چین جنوبی و یا تایوان بوده است. در مرحله بعد، دولت آمریکا معطوف به روسیه و تحرکات احتمالی آن در جبهه اوکراین و به تازگی در قزاقستان(با توجه به نقش ویژه روسیه در چهارچوب تحولات جاری در قزاقستان) بوده است.
با این حال، اوج گیری طیفی از رهبران چپ گرا و ضدآمریکایی در منطقه آمریکای لاتین نظیر "گابریل بوریچ" در شیلی، "پدرو کاستیلو" در پرو، و در عین حال، پیشتاز بودن سیاستمداران چپ گرایی نظیر "لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا" و "گوستاو پترو" در نظرسنجی های مرتبط با انتخابات کشورهای برزیل و کلمبیا، همه و همه نشان میدهند که عملا واشنگتن با یک چالش روزافزون در محیط پیرامونی خود نیز رو به رو است. محیطی که سابقا حیاط خلوت آن محسوب می شده(آمریکای لاتین) و اکنون رقبای بین المللی آمریکا نیز می توانند با کنشگری گسترده در آن، عملا منافع و مواضع آمریکا را تا حد زیادی محدود سازند.
کد مطلب: 787851