باهنر چندی قبل از افرادی در جریان اصلاح طلب نام برد که اصولگرایان می توانند با آن ها مذاکره کنند. او حتی می گوید که آماده است با سید محمد خاتمی هم گفت و گو کند و او را جزو سران فتنه نمی داند!
پس از کرباسچی و رمضان زاده، هادیغفاری از خجالت باهنر درآمد!
پاسخ سوم اصلاح طلبان به باهنر خواهان گفتگو با خاتمی/ هادی غفاری: برای باهنر اعتبار برجسته سیاسی قائل نیستم/ در شرایط کنونی «نان» اصولگرایان در نزدیکی به اصلاحطلبان است!
23 دی 1396 ساعت 12:02
باهنر چندی قبل از افرادی در جریان اصلاح طلب نام برد که اصولگرایان می توانند با آن ها مذاکره کنند. او حتی می گوید که آماده است با سید محمد خاتمی هم گفت و گو کند و او را جزو سران فتنه نمی داند!
گروه سیاسی جهان نیوز: محمدرضا باهنر از چهره های سنتی اصولگرا و عضو تشخیص مصلحت نظام است و در گذشته نیز در مجلس به چهره ای کم نظیر در لابی گری معروف بوده است.
به گزارش جهان نيوز، وی چندی قبل از افرادی در جریان اصلاح طلب نام برد که اصولگرایان می توانند با آن ها مذاکره کنند؛ چهره هایی همچون موسوی خوئینی ها، محمدرضا عارف و مجید انصاری . او حتی می گوید که آماده است با سید محمد خاتمی هم گفت و گو کند و او را جزو سران فتنه نمی داند!
* آقای باهنر اول پاسخگو باش!
اما بعد از این اظهارات غلامحسین کرباسچی که خود و هم حزبی هایش به نوعی در جریان فتنه نقش آفرین بوده اند، به انتقاد از اظهارات باهنر پرداخت و با اشاره به اینکه باید حافظه پوپولیستی تقویت شود، گفت: «آقای باهنر در مصاحبهای گفته اگر من جای احمدینژاد بودم ترجیح میدادم بمیرم. با شنیدن این سخنان یاد تلاشهای او افتادم که برای شهردار شدن احمدینژاد انجام میداد.»
کرباسچی افزود: آن زمان باهنر نایبرئیس مجلس بود و با حضور در وزارت کشور به موسویلاری فشار میآورد که حکم احمدینژاد را امضا کند. به خاطر دارم موسویلاری از امضا کردن حکم امتناع میکرد و میگفت احمدینژاد پرونده مالی دارد. چطور شما سخنان برخی سیاسیون را در حافظه خود دارید اما برخی حمایتهای خود را فراموش کردهاید؟
اما در حالی که باهنر فردی مثل خاتمی را جز سران فتنه نمی داند و اعلام آمادگی برای گفتگوی با او را کرده، غلامحسن کرباسچی در ادامه خطاب به او می گوید: «نباید برای فردی که معتقدید در تمام جریان فتنه نقش اساسی داشته و فردی که آن زمان رئیس دولت و امروز مورد نکوهش قرار میدهید، دادگاهی تشکیل دهید و نقش هر دو را در این جریان مشخص کنید!
*چطور به خود اجازه دادی که برای گفتگو پیش شرط بذاری
اما پس از چند روز بعد، سخنگوی دولت اصلاحات نیز پاسخ دوم طلبکارانه را به اظهارات و درخواست باهنر را داده است. عبدالله رمضان زاده گفت: "نميدانم آقاي باهنر از چه موضعي صحبت ميکند و چگونه به خود اجازه داده است براي گفتوگو پيششرط بگذارد! او کسي است که بهصراحت اعلام کرد آقاي احمدينژاد را ما آوردهايم. اگر قرار به پيششرطگذاشتن است، ايشان ابتدا بايد از آوردن احمدينژاد عذرخواهي کند، بگويد چرا اين کار را انجام ميدهد و سپس عنوان کند به چه دليلي به قول خودشان احمدينژاد را آوردهاند! گفتوگوي ملي، بحثي است که از نظر ما يک ضرورت است و بايد بين همه جريانهاي سياسي اتفاق بيفتد. هرکسي هم ميتواند پيششرط بگذارد؛ اما بايد به ياد داشته باشيم اين پيششرطگذاشتنها مسئله را بغرنجتر ميکند. معتقدم اين جريان [اصولگرايان] اول تکليف را درون خودشان مشخص و روشن کنند، بعد از گفتوگو ميان جريانهاي سياسي دم بزنند. اولين ضرورت براي بحث و گفتوگوي اصولگرايان با دیگر جريانها، اين است که آنان در درون به اتفاقنظر و موضعی واحد برسند. معتقدم اصولگرايان پايگاهي ندارند که بخواهند روي آن تکيه کنند. درگذشته بارها گفتهام اردوگاه اصولگرايان از هم پاشيده است. درحالحاضر اصولگرايي يعني چه؟ اصولگرايي مگر جريان واحدي است؟ اصولگرا آقاي لاريجاني است يا آقاي باهنر؟ آقاي روحاني است يا آقاي احمدينژاد؟ آقاي رسايي است يا آقاي مطهري؟ اصولگرايان چه اشخاصي هستند؟ اصولگرايي يعني چه؟ ما وقتي ميگویيم اصلاحطلب هستيم، تکليفمان روشن است؛ ما دنبال حرکت تدريجي، قانوني، مدني و بهدور از خشونت در چارچوب قانون اساسي براي بهبود رابطه حاکميت با مردم در راستای دستيابي به توسعه ملي، امنيت و آزادي هستيم.اصولگرايان دنبال چه هستند؟ نفي مداخله مردم در سياست که آقاي مصباح از آن دفاع ميکند و ملاک اصولگرايي ميداند؟ يا ديدگاه احمدينژاد را اصولگرايي تلقي ميکنند؟ بزرگان اين جريان هيچگاه نميگويند احمدينژاد تفکرات غلطی دارد، او را هم اصولگرا ميدانند!من تقصيري ندارم از خودشان بپرسيد! اصولگرايان بگويند از چه احمدينژادي حمايت کردند؟ احمدينژادي که در آن سالها تفکراتش را قبول داشتند، چه کسي بود؟ احمدينژاد امروز چه تفاوتي با گذشته کرده است؟ از نظر ما احمدينژاد امروز همان احمدينژاد ديروز است."
*هادی غفاری: برای باهنر اعتبار برجسته سیاسی قائل نیستم/ در شرایط کنونی «نان» اصولگرایان در نزدیکی به اصلاحطلبان است!
اما هادی غفاری که خود نیز یکی از فعالین تندرو فتنه 88 بوده همانند کرباسچی و رمضان زاده در مواجه با درخواست و مطالبه باهنر برای گفتگو با اصلاح طلبان حتی پا رافراتر از طلبکاری گذشته و به وی توهین نیز کرده است.
در ذیل بخشی از گفتگوی هادی غفاری با یکی از روزنامه های اصلاح طلب را می خوانید:
چندی قبل برخی از اصولگرایان و از جمله محمدرضا باهنر از رویکرد گفتوگوی بین اصولگرایان و اصلاحطلبان در جهت وفاق و همگرایی ملی حمایت کرده و خواستار چنین رویکردی شدند. دیدگاه شما در این زمینه چیست و چرا اصولگرایان به دنبال چنین رویکردی بوده و هستند؟
بنده لازم میدانم در ابتدا این نکته را عنوان کنم که برای آقای باهنر چندان اعتبار برجسته سیاسی قائل نیستم. ایشان هیچ سابقه انقلابی نداشتهاند و بیشتر در راستای جریانسازی دوران پس از انقلاب وارد فضای سیاسی شدهاند. عمدهترین دلیل حضور ایشان در فضای سیاسی نیز به نسبت خانوادگی با شهید باهنر باز میگردد و از این طریق بود که وارد فضای سیاسی ایران شدند. به نظر من آقای باهنر یک اصولگرای مطلق و صددرصدی است که امروز تلاش میکند به شکلهای مختلف به بخشهایی از بدنه جریان اصلاحات نزدیک شود. در نتیجه چنین فردی نمیتواند مدعی گفتوگو و تفاهم بین دو جریان سیاسی کشور شود. البته این وضعیت تنها مختص به آقای باهنر نیست و برخی دیگر از اصولگرایان نیز از چنین رویکردی پیروی میکنند. به نظر میرسد در شرایط کنونی «نان» اصولگرایان در نزدیکی به اصلاحطلبان است و «نان» خود را در جریان اصلاحات جستوجو میکنند. این افراد به این نتیجه رسیدهاند که اصولگرایی کارکرد خود را از دست داده است و هیچ حرف جدیدی برای جامعه و مردم ندارد. از سوی دیگر اصولگرایان که در درون جریان خود دعوا و چنددستگی دارند چگونه میتوانند مدعی گفتوگو با اصلاحطلبان شوند. اصولگرایان در مرحله نخست باید مشکلات درونی خود را حل کنند و به یک جمعبندی مشترک از وضعیت امروز و فردای جامعه دست پیدا کنند و سپس به دنبال گفتوگو و تفاهم با جریانهای دیگر سیاسی باشند. در شرایط کنونی اصولگرایان نمیتوانند به هیچ دستاورد خود در جهت اقناع افکار عمومی اتکا کنند و به همین دلیل تلاش میکنند از «نمد» اصلاحطلبی برای خود«کلاه» درست کنند.
آیا اصولگرایان با استفاده از رویکردها و شگردهای اصلاحطلبانه به دنبال احیای خود هستند؟
بله، اصولگرایان به این نتیجه رسیدهاند که حنای آنها دیگر پیش مردم رنگ ندارد و مردم رویکرد اصلاحطلبانه در پیش گرفتهاند. در شرایط کنونی اصولگرایان حرفی برای گفتن ندارند که قصد داشته باشند با اصلاحطلبان گفتوگو کنند. کسانی که مدعی گفتوگو با اصلاحطلبان شدهاند باید در مرحله اول صداقت خود را نشان بدهند و در فضای سیاسی گشایش ایجاد کرده و محدودیتها را کمتر کنند و سپس خواستار گفتوگو با اصلاحطلبان شوند. هنگامی که اصولگرایان هیچ تلاشی برای برابری بین فرصتها و موقعیتها بین جریانهای سیاسی نمیکنند چه انتظاری میتوان داشت که برای گفتوگو و وفاق ملی گفتوگو کنند.
اصولگرایان باید در مرحله اول از برخی از انحصارگراییها عدول کنند و رویکرد برابری نسبت به اصلاحطلبان در زمینه استفاده از امکانات عمومی در پیش بگیرند. اصولگرایان مدتهاست که تریبونهای عمومی ماند صداوسیما و نمازجمعه را در اختیار دارند واز این امکانات به خوبی برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند. این در حالی است که اصلاحطلبان با حداقل امکانات به فعالیتهای خود ادامه میدهند و از کمترین سهم در استفاده از چنین تریبونها و امکاناتی برخوردار هستند. در شرایط کنونی که اصولگرایان در موضع ضعف قرار گرفتهاند و چیزی برای عرضه به مردم ندارند پیشنهاد مذاکره و گفتوگو مطرح میکنند. هنوز از یاد نبردهایم هنگامی که اصولگرایان در انتخابات سال48 با احمدینژاد به پیروزی رسیدند چه رفتاری با اصلاحطلبان داشتند. در آن مقطع زمانی اصولگرایان همه اصلاحطلبان را خانهنشین کردند و هیچ سهمی برای آنها در مدیریت کشور قائل نشدند. چرا آنزمان اصولگرایان پیشنهاد گفتوگوی ملی با اصلاحطلبان را مطرح نکردند؟در شرایط کنونی کفگیر اصولگرایان به ته دیگ خورده و به دلیل اینکه چیزی برای عرضه به افکار عمومی ندارند، به دنبال نزدیک شدن به جریان اصلاحات هستند که روز بهروز با اقبال بیشتری از سوی مردم مواجه شده است. بنده لازم میدانم در این زمینه یک مثال بزنم. در سال75 هنگامی که انقلابیون عرصه را بر شاه تنگ کرده بودند و انقلاب در آستانه پیروزی قرار داشت، شاه عنوان کرد که من صدای انقلاب شما را شنیدم. این در حالی بود که انقلاب در آستانه پیروزی قرار داشت و کار از کار گذشته و رژیم پهلوی به پایان راه رسیده بود. در شرایط کنونی نیز امثال آقای باهنر از روی ناچاری و از دوران افول خود چنین پیشنهاداتی را مطرح میکنند. اصولگرایان قصد دارند با گفتوگوی ملی و گفتوگو با اصلاحطلبان خود را بالا بکشند.
همین چند روز پیش بود که آقای باهنر عنوان کردند رئیس دولت اصلاحات را جزء سران فتنه نمیدانند. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
سال88 اتفاقاتی در کشور رخ داد که خوشایند هیچکس نبود.اگر به اتفاقات سال88 نگاهی عمیق بیندازیم متوجه میشویم که سخنان و اقدامات احمدینژاد و هوادارانش هم سبب تحریک هواداران جریان رقیب شد بنده سال48 و قبل از اینکه احمدینژاد به ریاستجمهوری دست پیدا کند متوجه شده بودم که وی چه اعجوبهای است. به همین دلیل کسانی که از او در سالهای 48 و 88 حمایت کردند و همه ابزار و امکانات کشور را در اختیار وی قرار دادند، یک عذرخواهی بزرگ به مردم بدهکارند.
کد مطلب: 581506